راهکارهای مناسبسازی شهرهای هوشمند برای معلولان به کمک فناوری و شهروندان هوشمند
گروه شهر هوشمند | در طراحی شهرها معمولا به مشکلاتی که ممکن است برای معلولان ایجاد گردد، توجه نمیشود. حتی در طراحی شهرهای جدید، موانع زیادی برای افراد کم توان وجود دارد و افراد نابینا و افرادی که با ویلچر در شهر تردد میکنند، با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. طراحیهای مدرن شهرسازی باعث ایجاد پلهها و لامپهای LED بیشتر میشود که این لامپها گاهی عامل تشدید بیماریها و اختلالات آزاردهندهای مثل میگرن و اضافهبار حسی هستند. این اختلالات زمانی ایجاد میشوند که یکیاز حواس پنجگانه بهدلیل درگیری زیاد با عوامل محیطی، به میزان زیادی تحریک شود؛ عواملی نظیر آلودگی نوری، آلودگی صوتی و ارتباط بیشازحد فرد با فناوری و اطلاعات.
اما در شهرهای هوشمند بهکمک فناوری و نوعی نقشهنگاری که توسط شهروندان صورت میگیرد، نرمافزارهایی آماده میشود که نقاط مختلف شهری را از لحاظ دسترسپذیری برای معلولان رتبهبندی و مسئولان شهری را برای رفع موانع آگاه میکند. در ادامه با این روش فناورانه آشنا میشویم که میتواند فرصت خوبی برای استارتآپها درراستای حل مشکلات شهری برای کم توانان باشد و زندگی بهتری برای معلولان به ارمغان بیاورد و به هدایت بهتر آنها در شهرها (به ویژه در یک شهر هوشمند) کمک کند.
روشی هوشمندانه برای مناسب سازی شهر
در بسیاری از شهرهای هوشمند دنیا گاهی گروهی از افراد معلول که هدف خاصی را دنبال میکنند، در گوشه خیابان دور هم جمع میشوند، عدهای از آنها روی ویلچر و عدهای دیگر نیز درحال قدمزدن هستند. این افراد درحالیکه گوشی هوشمندی در دستشان است، به گروههای کوچکی تقسیم میشوند و رستورانها، کافیشاپها و مغازهها را از لحاظ مناسببودن برای برای افراد معلول بررسی میکنند. این بررسی شامل وجود یا نبود امکانات و ویژگیهایی همچون پارکینگ اختصاصی برای معلولان، شیب مخصوص عبور صندلیچرخدار، در ورودی خودکار، راهروهای عریض در دستشوییهای عمومی که میلههایی برای گرفتن دست بهمنظور تسهیل راهرفتن معلولان نیز در آنها نصب شده باشد، متون بریل، استفاده از لامپهایی با فلیکر پایین (سوسو زدن کم)، استفاده از کفپوشهای مات در کف و استفاده از صابونهای بدون رایحه در این مکانها میشود.
این گروه پساز جمعآوری اطلاعات لازم، آنها را با استفاده از یک نرمافزار ثبت کرده و ویژگیها و امکانات مکانهای مختلف را ردهبندی میکنند. هنگامیکه همه اطلاعات لازم ثبت شد، در یک پایگاه داده جمعآوری میشوند و دیگر افراد معلول میتوانند به منظور یافتن مکانهای مناسبسازیشده برای آنها، از این اطلاعات استفاده کنند.
این کار درحقیقت نوعی نقشهنگاری محسوب میشود و در زبان انگلیسی به آن «mapathon» گفته میشود. این کار درواقع ثبت و جمع آوری اطلاعات محیطهای شهری و محیط زندگی افراد با کمک نیروی انسانی و مصورسازی این اطلاعات است. روش «mapathon» در سراسر دنیا درحالاستفاده است. در این روش، تعداد زیادی از افراد میتوانند گردهم جمع شوند و جمع کثیری از عموم مردم را درباره موانعی که مانعاز دسترسی معلولان به برخی از مکانها میشود، آگاه کنند؛ درنتیجه این موانع با کمک مردم شناسایی و گزارش میشوند. پساز جمعآوری این اطلاعات، آنها در پایگاههایدادهای که نرمافزارهای خاص دسترسی به آنها را ممکن میسازد، ثبت میشوند و بهاینصورت اطلاعات بین مردم منتقل میشود.
شهروندان هوشمند درپی ساخت شهری برای همه
نرمافزارهای جمع آوری اطلاعات و نقشههای دیجیتال میتوانند زمینهساز ایجاد نوع جدیدی از شهروندی شوند که میتوان از آن بهعنوان شهروند هوشمند نام برد. جامعه شهروندان هوشمند برپایه استفاده از فناوری تشکیل میشود و اعضای آن با صرف زمان، انجام فعالیت جسمی و همچنین استفادهاز دستگاههای خاص، اطلاعاتی درباره زندگی روزمره ایجاد میکنند.
حتیاگر چنین افرادی معلول نباشند، بررسی محیط اطراف و ثبت اطلاعات مرتبط با آن، میتواند به معلولان جسمی و حرکتی و ذهنی و افراد دارای اختلالات حسی، در شناسایی موانع فیزیکی کمک کند. در بسیاری از شهرهای ایران مانند مشهد معلولان برای طراحان شهری تنها افراد نابینا یا ویلچرسوار تعریف میشوند و طراحان سعی میکنند برخی از خیابانهای اصلی را برای دسترسپذیری آنها مناسبسازی کنند.
ریزبینی در جمعآوری اطلاعات
نکته مهم پیش روی استارتآپها، مسئولان شهری و شهروندان هوشمندی که قصد تهیه این اطلاعات به روش جمعسپاری را دارند، توجهبه جزئیات و توصیف بیشتر مشکلات دسترسی معلولان است. بیشتر در این روش از جمعسپاری اطلاعات، افرادی که ساختمانهای مختلف را شناسایی و میزان دسترسی معلولان به آنها را ارزیابی میکنند، در پاسخ به این سؤال که آیا مکان موردنظر برای معلولان مناسب است یا نه، فقط جواب بله یا خیر میدهند؛ عدهای دیگر از افراد، فقط دسترسی افراد معلول حرکتی را بررسی میکنند و افرادی با دیگر انواع معلولیت شدید مثل نابینایان، ناشنوایان، افراد مبتلا به اختلالات شناختی یا اختلالات مرتبط با یادگیری یا بیماریهای حاد و افراد حساس به مواد شیمیایی را درنظر نمیگیرند. در بسیاری از موارد هم اطلاعات گزارششده تنها به نحوه دسترسی به درِ ورودی ساختمان شرکتها محدود میشود؛ درصورتیکه باید این گزارشها شامل جزئیات بسیار بیشتری درباره تعریف این دسترسیپذیری باشد.
افرادیکه روی پای خود حرکت میکنند، نمیدانند که برای ورود معلولان حرکتی به فضاهای کوچک مثل دستشویی، به چه فضایی نیاز است. افرادی که نابینا نیستند، نمیدانند چگونه میزان مناسببودن یک مکان و دسترسی به آن را برای افراد نابینا و مبتلا به اختلالات بینایی ارزیابی کنند.
افرادی که به نورها یا بوهای خاصی حساس نیستند، ممکن است اصلا متوجه وجود چنین مشکلاتی در یک مکان نشوند. جمعسپاری و برونسازی همانگونه که میتواند مشکلات زیادی را حل کند، مشکلات جدیدی را نیز ایجاد میکند. ممکن است نرمافزارهایی که مکانهای مناسب را معرفی میکنند، یک دستشویی خاص را که فاقد پله یا دارای شیب ویلچر باشد، برای افراد ویلچری مناسب تلقی کنند؛ اما استفاده از دستگاههای دستخشککن یا روشوییهایی که ارتفاع زیادی دارند، برای این افراد امکانپذیر نیست. کیفیت و نوع نورپردازی دستشوییها و مواد شوینده و پاککننده در آنها نیز میتواند مشکلاتی برای افراد ایجاد کند.
هدایت دقیقتر با کمک نقشههای دیجیتال
ترکیب اطلاعات گوگلمپ و نرمافزارهایی مثل نقشه همراه مشهد یا مسیریاب نشان میتواند به ارائه بهتر اطلاعات کمک کند و زمینه استفاده بهتر معلولان از مکانهای مناسبسازیشده فراهم شود. مثالهای خوبی از این نوع نقشههای دیجیتالی را میتوان در سایتهایی مثل AccessNow، Wheelmap.org و AXSMap.com و Access.earth مشاهده کرد که میتواند الگویی مناسب برای استارتآپها و مدیریت شهری باشد. هرچند توجه به جزئیات در نقشههای دیجیتالی میتواند استفاده از این برنامهها را کاربردیتر کند؛ مثلا تصاویر قسمت ورودی به معلولان نشان داده شود یا از مسیریابی متفاوتی برای معلولان استفاده شود و کاربر را مرحله به مرحله با راهنماییهای صوتی یا تصویری در مسیر هدایت کند. در واقع شهر هوشمند شهری است که پیشرفت در زمینههای مختلف در آن کاملا مشهود باشد و تفاوتهای آن نسبت به شهری معمولی، تنها به استفاده از فناوریهای گوناگون ختم نشود.