زهرا عطاپور | شهرآرانیوز؛ حمید فخار یکی از گرافیستهای ارزشی و انقلابی مشهد است. او کارش را از سال ۱۳۷۵ به صورت جدی آغاز کرده، با طرحها و ایدهایش موضوعات زیادی را به تصویر کشیده و با زبان هنر با مردم سخن گفته است. صداقت آمریکایی، عنایت آمریکایی، اسلام آمریکایی، حبلا... و سیلی موشکی از جمله آثار اوست که در فضای مجازی و ... به نمایش گذاشته شده است. در آستانه روز قدس، دقایقی با او همکلام شدیم تا مقاوت را از نگاه یک هنرمند بررسی کنیم.
حمید فخار ابتدا به مفهوم مقاومت میپردازد و میگوید: مقاومت را میتوان به معنای شکست نخوردن در مقابل حوادث و اتفاقاتی که برای فرد یا جامعه رخ میدهد دانست. روحیه مقاومت به ماندگاری و مانایی هر کشور، قوم و ملت کمک میکند و به نوعی پدافند غیرعامل در زمینه اتفاقاتی است که ممکن است در حال حاضر و در آینده رخ دهد.
او ادامه میدهد: ترویج روحیه مقاومت نیز در راستای ماندگاری است و به عبارتی سرمایهگذاری در ماندگاری گوهری گرانبها مانند انقلاب، کشور و مجموعه جمهوری و به شکلی مقدستر جمهوری اسلامی محسوب میشود. لازمه ماندگاری یک مجموعه مردمی روحیه مقاومت است که عامل همگرایی و ثبات یک گروه به شمار میرود تا در برابر تندبادها و حوادث سهمگین تاب آورد و از بین نرود.
فخار روحیه مقاومت را از ویژگیهای بارز مردم مشهد میداند و بیان میکند: روحیه مقاومت در مشهد الگوست. این روحیه همواره در اتفاقات و حوزههای مختلف کشور مانند جنگ، انقلاب و ... پیشرو بوده است. از این رو، مشهد را میتوان جهانشهری دانست که کانون تعاملات اجتماعی و سیاسی در ایران و حتی دنیاست و به عنوان نقطه مبدأ و سرمنشأ بسیاری از اتفاقات اجتماعی، سیاسی و ... عمل میکند. به علاوه، ممکن است به سبب موقعیت جغرافیایی نیز مردم مقاومتری در مقایسه با بعضی نقاط دیگر داشته باشد. بر این اساس، مردم مشهد همواره نقطه عطفی در مقاومت و وحدت بودهاند. در واقع، مشهد شهری مؤثر در جغرافیای کشور و جهان اسلام به شمار میرود و جهانشهری است که میتواند در تعاملات جهانی جهان اسلام اثرگذار باشد. در واقع، بزرگترین مرکز مذهبی در مشهد قرار دارد و از نظر مساحت، کیفیت و تعداد ورود و خروج مسافر قابل قیاس با بسیاری از عتبات دیگر نیست.
«هنرمندان زبان گویای ملت هستند.» او این نکته را بیان میکند: رسالت اصلی هنرمند بر حوزه تمدنی، جغرافیایی، اجتماعی، سیاسی و ... مؤثر خواهد بود. در واقع، هنرمندان در زمینههای مختلف حرفهایی برای گفتن دارند. همچنین در جهت بازنشر محتواهایی که هنوز جنبه هنری پیدا نکردهاند اقدام میکنند به گونهای که محتواها را صورت و فرم زیبایی میبخشند و به تعبیری، در آنها گویایی تصویری ایجاد میکنند تا موضوع و روایت ماندگارتر باشد. در واقع، با زیبا کردن محتوا جلوه بیشتری به آن میبخشد تا در اذهان ماندگار شود و اثرگذاری بیشتری به همراه داشته باشد. تاکنون موضوعاتی مانند فلسطین و مقاومت مورد توجه بودهاند، اما به طور بایسته، این جریان مورد توجه قرار نگرفته است به گونهای که فلسطین و مقاومت به عنوان موضوع نخست و اساسی جهان اسلام یا حتی بشریت در کانون توجه قرار نگرفته است.
حمید فخار با اشاره به سخنان رهبر معظم انقلاب ادامه میدهد: بر اساس سخنان معظمله نیز همواره فلسطین و مقاومت در کنار مسائل مختلفی که در جهان اسلام، منطقه و جهان رخ میدهد مورد توجه قرار دارد. یعنی اگر هر اتفاقی رخ دهد، نوک پیکان توجه ما باید معطوف به فلسطین و رژیم اشغالگر قدس و اتفاقاتی است که در جغرافیای فلسطین رخ میدهد و موضوعات دیگر نباید ما را از مقاومت و فلسطین دور کند. تأکید رهبر معظم انقلاب بر این موضوع شاید به این معنا باشد که این موضوع چندان مورد توجه قرار نگرفته است و به تعبیری نوعی تذکر به شمار میرود که فلسطین و موضوع مقاومت باید کانون توجه قرار گیرد. در واقع، لازم است اولویت کارهای هنری متوجه فلسطین و مقاومت باشد. سپس اتفاقات دیگر یا کنشهای دیگری در منطقه و جهان اسلام در جایگاههای بعدی قرار گرفته و حائز اهمیت است.
او بیان میکند: آثار و تولیدات هنری معمولا به صورت پدافندی و در واکنش به برخی اتفاقاتی که در فلسطین رخ میدهد خلق میشود. این در حالی است که به نظر من گاهی لازم است به صورت تهاجمی عمل شود، به این معنی که به زیرساختهای موجود یک رژیم نامشروع، تهاجم فرهنگی و هنری داشته باشیم. اسرائیل در بسیاری از موارد هویتسازی و تاریخچهسازی میکند. از این طریق، تمدن خود را نشان میدهد یا تمدنهای مختلف، معماری و مبلمان شهری، صنایع دستی، غذاها و ... مربوط به تمدنهای دیگر را به خدمت میگیرد و از این راه، خود را جهانشهری معرفی میکند که جامعه آن شامل تمدنهای مختلف میشود.
فخار با این نگاه که هنرمندان یا کنشگران اجتماعی باید هویت اسرائیل را هدف قرار دهند اضافه میکند: به گونهای که اگر در زمینه کارهای اجتماعی، فعالیتها و حملات نرمافزاری انجام شود که هویت اسرائیل رابه مخاطره اندازد یا تاریخ اسرائیل را مورد هجمه قرار دهد یا تاریخ آن را تبیین کند، جوانان و مخاطبان را جذب میکند و نشان میدهد اسرائیل تاریخ مستحکم و اعتبار تمدنی ندارد. در برخی مسائل اجتماعی، گسلهایی در اسرائیل ایجاد میشود به شکلی که نسلهای جدید برخی از قومیتهای یهودی از بودن در سرزمینی که مورد هجمه افکار عمومی و بینالمللی است، راضی نیستند و احساس ثبات ندارند.
از این رو، با مقایسه کشور خود در گذشته و حال و پیشرفت کشورها، حس میکنند ملحق شدن اجدادشان به یهودیت نوعی ظلم به شمار میرود که آنها را گرفتار و گروگان اسرائیل کرده است. بنابراین، گسستی میان نسلهای یهودیت ایجاد شده است. به همین دلیل، گروههایی در بدنه اجتماعی اسرائیل شکل میگیرد که ممکن است به مباحث سیاسی نیز ورود پیدا کند. برای نمونه، جامعه روستبارها انجمن یا گروهی را تشکیل داده و به اصلیت خود بازگشتهاند. به این ترتیب، گسستهای اجتماعی در اسرائیل ایجاد و انسجام ملی آنها خدشهدار شده است.
او با اشاره به اینکه «فروپاشی اسرائیل کاری آسان و کمهزینه است» میگوید: بنابراین، اگر این گسلها فعال شود و شکاف میان نسلهای آنها مورد هدف قرار گیرد، فروپاشی اسرائیل بسیار کمهزینهتر و راحتتر است و سادهتر از حوزههای سیاسی و نظامی محقق میشود؛ لذا تبعات کمتری نیز به همراه دارد. به نظر من، اسرائیل در زمینه اجتماعی راحتتر و سریعتر فرومیپاشد. این رویکرد نیز در حوزه کاری افرادی است که به در بخشهای گوناگون به کارهای هنری میپردازند. بنابراین، هنرمندان میتوانند به عنوان شتابدهنده فروپاشی اسرائیل عمل کنند.