کاری است که در دین ما به عنوان یک عمل واجب و مهم از آن یاد شده است؛ عملی که هر مسلمانی آن را انجام میدهد و ما از کودکی در فضای خانواده و دربین اطرافیان، انجام دادن آن را دیده ایم و خود نیز بعد از رسیدن به سن تکلیف، روزانه این عمل را مرتب و در ساعاتی مشخص انجام میدهیم.
اما سوال این است که چرا. این چرا را باید از خودمان بپرسیم؛ چرا این کار را انجام میدهم؟ این کار چه نفعی برای من دارد؟ چه دردی از زندگی من دوا میکند؟ من را به چه چیزی میخواهد برساند؟ این سوالها مهم است؛ سوالهایی که هر جوان امروزی در زمان رو به رو شدن با عادات و رسوم اطرافیانش به آنها برمی خورد و درمورد نماز هم باید بتوانیم به این سوالات پاسخ بدهیم.
کتابهای زیادی درباره نماز نوشته شده است؛ عبارتی بزرگ در اسلام که درمورد ابعاد مختلف آن صحبت شده است. میگوییم نماز یک عبادت است، پس برای رسیدن به معنای آن باید در جست وجوی معنای عبادت بود. در تاریخ بشر، داستان زندگی افراد زیادی را شنیده ایم که به عابد و زاهد و بندگان خاص خدا معروف بوده اند.
این اشخاص، شخصیت ویژهای داشتند که دیگران را مجذوب میکرد و میتوانستند روی دیگران و جامعه خود اثر بگذارند و افراد خوبی در زندگی شخصی و اجتماعی خودشان بودند. بله، کارکرد نماز همین است.
نماز یعنی پیدا کردن خدایی که از آن دم میزنیم، سعی کردن برای ارتباط گرفتن با سرچشمه هستی، حس مرموزی که در نهاد هر بشری قرار داده شده است که میلی به سمت موجودی ماورایی دارد؛ موجودی که در تنگناها و مشکلات میتواند به داد او برسد و درهای بسته را برایش باز کند.
امام خمینی (ره) میفرماید: همه انسانها ذاتا خداپرست هستند و در مقابل یک منبع عظمت، کرنش میکنند و زندگی خود را در آن جهت بنا میکنند، اما مصداق آن را درست تشخیص نمیدهند.
نماز یعنی توجه به موجودی که جمال مطلق و منبع تمام صفات خوب است. چنین توجه و نشست وبرخاستی اگر واقعی باشد، میتواند انسان را دارای همان صفات خوب کند و به وجود و زندگی او رنگ بدهد. قرآن کریم در سوره بقره، آیه ۱۳۸ میفرماید: «رنگ خدایی؛ و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟ و ما تنها او را عبادت میکنیم.»
جمله معروفی هست که انسان شبیه همنشین خودش میشود و نماز یعنی همنشینی با خدا. فرمود من همنشین کسی هستم که از من یاد کند و این خیلی باارزش است. انسانهای بزرگ در اسلام به هرجا که رسیده اند، انرژی و انگیزه و توان روحی خود را از همین نشست وبرخاست روزانه با خداوند که ما نام آن را نماز میگذاریم، به دست آورده اند.
امروز که بعد از اذان به طرف قبله ایستادی، همه این مفاهیم را در ذهن خودت مرور کن و بگو: «ای خدایی که مرا خوانده ای!ای خدایی که انبیا و اولیا با تو سخن میگویند و از تو کمک میگیرند، گره از دل و زبان من بگشا تا من هم بتوانم با تو سخن بگویم و مناجات کنم و از آن لذت ببرم و به راستی نماز را به پا دارم.»