صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

حافظ غزل سرا یا  طنزسرا؟!

  • کد خبر: ۱۱۷۸۰۹
  • ۲۹ تير ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۴
مهدی محمدی - روزنامه نگار و طنزپرداز

خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدین محمد شیرازی یا همان حافظ خودمان اگرچه به عنوان شاعرِ مضامین عارفانه و عاشقانه معروف است؛ ولی در جای جای غزلیاتش رگه‌های خیلی قوی از طنز وجود دارد که در اینجا چند غزل از حافظ که خالی از طنز نیست را با هم مرور می‌کنیم:

مثلا جایی که‌ می‌گوید: «رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار» مخاطب با خودش می‌گوید: به درجه‌ای از عرفان رسیده است که حتی از پاره شدن نخ تسبیح خودش هم عذرخواهی می‌کند؛ ولی در ادامه می‌بینیم که‌ می‌گوید: «دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود» یعنی ناگهان تمام تصورات شما را به هم می‌ریزد.

بعضی جا‌ها هم از کنایه‌های طنز به خوبی استفاده می‌کند: «من ارچه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه/ هزار شُکر که یاران شهر بی گنهند!» اینجا از آن جا‌هایی است که حافظ به زیبایی در لفافه می‌گوید؛ هر انسانی جایز الخطاست؛ البته بیشتر طنز حافظ، نقد دورویی و رفتار‌های دوگانه حاکمیت وقت خودش است، مثلا جایی که‌ می‌گوید:

«ای دل طریق رندی از محتسب بیاموز/ مست است و در حق او کس این گمان ندارد» و البته سؤال اینجاست که اگر کسی به محتسب مشکوک نیست که مصرف کننده نوشیدنی‌های غیرمجاز است؛ چگونه حافظ فهمیده که محتسب هم مصرف کننده است؟!

حافظ همچنین در هر غزلش که سخن از توبه به میان آورده، طنز هم در کنارش بوده است، مثلا در ذهن تمام ما اگر قرار باشد مکانی برای توبه و استغفار وجود داشته باشد، آن مکان باید یک مکان معنوی باشد؛ ولی حافظ را ببینید که برای توبه کردن به محل خریدوفروش می‌رفته است، مثلا جایی که می‌گوید: «بشارت بــــر بــــه کـــوی می‌فروشان/ کـــه حـــافظ تـوبه از زهد ریا کرد»

یا این توبه حافظ را ملاحظه بفرمایید: «کرده ام توبه به دست صنم باده فروش/ که دگر می‌نخورم بی رخ بزم آرایی»

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.