دنیا نسبت به ده بیست سال پیش خیلی عوض شده است. قبلا مردم هنگام زلزله فرار را بر قرار ترجیح میدادند و سعی داشتند زودتر از محیط مسقف خارج شوند یا اینکه در چارچوب در پناه بگیرند، اما دیگر از این خبرها نیست.
کد خبر: ۱۸۷۸۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۷
پرسیدم: دکتری که جواز دفن رو صادر میکنه شمایید؟ بله خودمم. ولی برای صدور جواز، اول باید متوفی رو ببینم.
کد خبر: ۱۸۷۷۰۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۶
ما یک پیشنهاد متفاوت داریم که انجام آن باعث میشود مهمانها تا آخر عمرشان شام عروسی را از یاد نبرند. البته برای انجامش نباید کمرو بلکه باید پررو باشید. نیمرو پیشنهاد ماست.
کد خبر: ۱۸۷۵۵۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۵
یک آگهی در فضای مجازی دیدم که خانهای را به مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان برای فروش گذاشته بودند. زنگ زدم و گفتم: این خونه رو ارزونتر نمیدین، مشتری بشیم.
کد خبر: ۱۸۷۲۶۴ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۳
وقتی مرد وارد خانه شد دید همسرش سفره را پهن کرده و منتظرش است. او گفت: اصلا نمیتونم لب به غذا بزنم. منظرهای دیدم که اشتهام کور شد.
کد خبر: ۱۸۶۸۰۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۱۰
اکثر ارباب رجوعها راضی بودند که پول چایم را بدهند، چون کارشان خیلی زود و فقط در زمانی به اندازه خوردن یک لیوان چای راه میافتاد. حتی آنهایی که مدارکشان ناقص بود هم با دادن پول چای به من، کارشان روی غلتک میافتاد.
کد خبر: ۱۸۶۶۴۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۹
همین که خواستم پلاستیک زباله را کنار تیر چراغ برق توی کوچه بگذارم صدایی را شنیدم.
کد خبر: ۱۸۶۴۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۷/۰۸
گفت: این قدر از تزریق آمپول میترسی؟ خندیدم و گفتم: من و ترس؟ اصلا!
کد خبر: ۱۸۴۹۶۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۸
وقتی اتوبوس ایستاد و سوار شدم دیدم همه بلند شدند. لبخند زدم و بلند گفتم بفرمایید بنشینید، بفرمایید بنشینید، راحت باشید.
کد خبر: ۱۸۴۷۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۲۷
هرچه پرایدم را استارت میزدم روشن نمیشد. سرش داد زدم و گفتم: روشن شو دیگه. چرا این قدر منو اذیت میکنی.
کد خبر: ۱۸۱۵۳۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۰۷
برای او که حتی چند ساعت بعد از عمل قلب، یواشکی و به زحمت توی سرویس بهداشتی بیمارستانِ فوق تخصصی قلب سیگار کشیده بود سخت بود که شب تا صبح را توی خانه خودش بدون سیگار سر کند.
کد خبر: ۱۸۱۳۲۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۰۶
وقتی نشستم روی صندلی انتظار بانک، صدای پیامک آمد، ولی توجهی نکردم.
کد خبر: ۱۸۰۹۶۷ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۶/۰۴
توی تاکسی که نشستم رادیو روشن بود.
کد خبر: ۱۸۰۴۵۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۳۱
همان طور که ساندویچ کالباسی را که چند لحظه قبل ترش پیک ساندویچی سرکوچه برایم آورده بود، دستم بود تلویزیون را روشن کردم.
کد خبر: ۱۸۰۲۸۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۳۰
در اولین جلسه سه نفره کارگروه ویژه کاهش مصرف برق خانگی، بدون هیچ مقدمه باید بگم به نظر بنده اینکه مشخص نیست آیا موقعی که در یخچال منازل بسته میشه، چراغ داخل یخچال هم خاموش میشه یا خیر خیلی نگران کننده است.
کد خبر: ۱۸۰۱۳۶ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۲۹
مغازه جدیدی سر کوچه باز شده بود و داخلش فقط یکی دو تا میز و چند تا صندلی بود.
کد خبر: ۱۷۹۸۳۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۲۸
قرار شد من و دختری که به خواستگاری اش رفته بودم، برویم توی اتاق و با هم حرف بزنیم.
کد خبر: ۱۷۹۱۴۲ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۲۳
من خوب بودم آقای قاضی. بهترین موادی را که مطمئن بودم از بهترین مزارع کشت خشخاش و شاهدانه برداشت شده اند، وارد کشور میکردم و دست مشتری میدادم.
کد خبر: ۱۷۸۷۵۰ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۲۱
پسرم گفت: یک مشکل کوچک پیش اومده بابا!
پرسیدم: چه مشکلی؟
کد خبر: ۱۷۸۵۸۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۲۰
وقتی خبرنگار صفحه اقتصاد بودم و درباره تورم و گرانی مینوشتم می گفتند: یعنی واقعا یک خبر مثبت اقتصادی هم نبود که بازتابش بدهی.
کد خبر: ۱۷۸۲۵۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۵/۱۷