صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

خانه‌پوشی و خیابان‌گردی؟!

  • کد خبر: ۱۲۲۲۱۱
  • ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۶
غلامرضا بنی‌اسدی - روزنامه‌نگار

خیابان با خانه فرق می‌کند؛ هرچند که «خ، الف، ن» در هر دو مشترک است، خیابان خانه نیست. شرایط خود را دارد و احکام اماکن عمومی در آن جاری است. خیابان با بیابان هم فرق می‌کند؛ هرچند فقط در حرف اول اختلاف و در پنج حرف دیگر اشتراک داشته باشد.

خیابان بیابان نیست که در تنهایی و خلوت بشود خود را تنها دید و بی چشم غریبه، هر کاری کرد. خیابان مشاع است میان همه، میان هزاران چشم. نمی‌شود «خانه‌پوش»، «خیابان‌گرد» باشد. خانه حکم خود را دارد و خیابان قوانین و ضوابط خود را. «شهرما، خانه ما» هم که شعار شده است تا شعور جمعی ما را برانگیزد، برای زیست جمعی نیز هرگز به‌معنای جاری‌بودن احکام خانه در شهر نیست.

برای این است که ما را توجه بدهد به ضرورت تمیزنگهداری و مراقبت از داشته‌های شهر مثل خانه تا به ما بگوید همان‌طور که درباره خانه و نظافت آن مسئول و برای نگهداشت وسایل موظف هستیم، باید همان مسئولیت و وظیفه را به شهر و داشته‌هایش بر شانه خود حس کنیم.

پس نمی‌توان «خانه‌پوش» به شهر آمد. این گزاره‌ها را چندین و چندبار در ذهن مرور کردم تا راهی کاغذ شود، آن‌هم بعد از اینکه به تکرار دیدم برخی بانوان محترم و دختران جوانمان، «خانه‌پوش» به «خیابان» می‌آیند. وقتی دیدم خانم جوان، بی‌حجاب سر و پوشش پا از خودرو پیاده و راهی پیاده‌رو شد. نه اینکه روسری از سرش سُر خورده و افتاده باشد، نه، اصلا روسری نداشت! پای هم از زیر زانو به‌جز نسیم پوششی نمی‌یافت.

وقتی دیدم دخترکان جوان، شال از سر به گردن انداخته‌اند برای خیابان‌گردی در فلان منطقه و برنامه‌هاشان را هماهنگ می‌کردند و برای شب هم قرار شد در فلان خیابان شام بخورند. یعنی قرار بود از بعدازظهر تا پاسی از شب، با پوشش خانه در خیابان بگردند! بله، باید به ایشان گفت خیابان با خانه فرق می‌کند. در نهایت ادب و مهر هم بایدشان گفت.

دختران خودمان هستند. به‌قول شهید سلیمانی: «همان دختر کم‌حجاب دختر من است. دختر ما و شماست؛ نه دختر خاص من و شما، اما جامعه ماست.»

با دخترمان چطور رفتار می‌کنیم؟ همان رفتار را هم درباره دیگران داشته باشیم. منش و روش حاج‌قاسم مفیدتر و سازنده‌تر است. اثرش اگر هم دیر و زود داشته باشد، سوخت و سوز نخواهد داشت. ما هم به‌دنبال ساختن هستیم نه سوختن. با ساختن انسان‌ها به‌قاعده تربیت دینی است که جامعه هم دینی می‌شود، ولی سوختن حکایت شعله‌هایی است که هم خاکستر می‌کند و هم دودش به چشم همه می‌رود.

باری، خیابان خانه نیست. به قوانین باید التزام داشت. زبان بیان و اجرای قانون، اما باید از جنس خانه و خانواده باشد. این مؤثرتر است، همین!

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.