احیای دریاچه ارومیه با جدیت در حال پیگیری است صدور کیفرخواست برای سرنشینان کشتی قاچاق سوخت در هرمزگان | سرنشینان اتباع ۴ کشور خارجی بودند سالانه حدود ۱۰۰ هزار شکایت در سامانه ۱۳۶ ثبت می‌شود گروگانگیری کارشناسان اورژانس توسط همراهان بیمار در ساوه | دلیل درگیری و ضرب و شتم چه بود؟ پیگیری خسارات جنگ ۱۲ روزه در مراجع قضایی ایران و خارج از کشور همه مراسمات در کافه‌ها رصد می‌شوند | با هرگونه تخلف و برنامه دور از شئونات فورا برخورد می‌شود برخی دانش‌آموزان مدارس فنی و کارودانش مشهد بدون کتاب هستند | کتاب های جدید هنرستانی ها درگیر چاپ مجدد! پوشش بیش از ۱۱۰ کودک کار خیابانی توسط بهزیستی خراسان رضوی در نیمه اول ۱۴۰۴ خیابان، گروگان بی‌قانون‌ها | روایتی درباره سدمعبر، نماد آشکار بی‌احترامی به حقوق شهروندی چگونه فشار خون را در یک ماه پایین بیاوریم؟ فروش آینه بغل خودرو‌های لوکس، فقط ۵۰۰ هزار تومان! دستگیری توزیع‌کننده مواد مخدر توسط پلیس مشهد | دیوار شیشه‌ای تبعه خارجی فرو ریخت لیست غذا‌های ممنوعه برای سالمندان سانحه رانندگی در فضایی خاص، منجر به جان‌باختن پسری ۱۲ساله در مشهد شد | مرگ عجیب یک نوجوان! کشاورزی خراسان رضوی در حال نابودی است | تأثیر بحران آب بر کشاورزی استان پاسخ سخنگوی آموزش و پرورش به اعتراض داوطلبان آزمون استخدامی این وزارت خودرو‌های توقیفی بالای ۵ میلیون تومان جریمه ترخیص می‌شوند + جزئیات (۱۶ مهر ۱۴۰۴) تأمین اجتماعی در حال تأمین منابع برای واریز معوقات گروهی از بازنشستگان است (۱۶ مهر ۱۴۰۴) روایتی از ۲ مرکز ساماندهی کودکان کار در مشهد | توانمندسازی، آغازی بر پایان کودک‌کار آیا داروخانه‌ها ملزم به فروش اینترنتی دارو هستند؟ زندگی با «کودک درون» | چطور با کودک درون خود دوست شویم و از آن در زندگی روزمره بهره ببریم؟ عطاری‌ها حق ورود به درمان و فروش دارو‌های ترکیبی را ندارند نوشابه رژیمی سلامت کبد را بیشتر تهدید می‌کند نوشتن مشق جلوی تلویزیون ممنوع! تکان‌دهنده‌ترین جنایت خانوادگی در یک قدمی مشهد: پدری که سر پسرش را متلاشی کرد! اظهارنظر معاون استاندار همدان درباره تجمع مقابل دانشگاه بوعلی سینا یک کشته و ۱۵ مصدوم در حادثه واژگونی وانت بار در محور تربت جام - مشهد (۱۵ مهر ۱۴۰۴) ایران در هفته دوم مهرماه ۱۴۲ بار لرزید ‌نمی‌خواستم یک گلابی باشم!
سرخط خبرها

آدم و حوا

  • کد خبر: ۱۲۴۴۰۲
  • ۱۵ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۴:۱۱
آدم و حوا
حمید سبحانی - عکاس و نویسنده

گرمای ظهر و ترافیک توی شهریور قابل تحمل‌تر شده است، گوینده رادیو شنوندگان را دعوت می‌کند به شنیدن تصنیف «تو‌ای پری کجایی» با صدای حسین قوامی. ناخودآگاه می‌گویم «به به» و راننده تاکسی هم صدای پخشش را بلند می‌کند و با شروع آهنگ سرش را تکان می‌دهد.

راننده به اشاره زوج جوانی نگه می‌دارد و آن‌ها سوار می‌شوند. قوامی می‌خواند «تو‌ای پری کجایی»
زن گفت: آخ آخ آخ خوبه که این پری بیچاره پیدا نشه! وگرنه این آقای عاشق بعدا براش زندگی نمی‌ذاره!

مرد جوان گفت: یعنی من برات زندگی نذاشتم؟! منی که از همه زندگی ام به خاطر تو گذشتم، رشته‌ای که دوست داشتم ول کردم و.

زن گفت: چرا منت می‌ذاری، مگه عاشق نبودی! مگه من صبر نکردم، مگه من توقعم رو نیاوردم پایین و از خیلی چیزا نگذشتم؟

مرد: این خیلی چیزا همون خواستگارای پول دار و کارخونه داره دیگه که همیشه تو سر من می‌زنی، اما هیچ وقت نمی‌فهمی این منم که روح تورو می‌شناسم، این من بودم که خودت رو به خاطر خودت می‌خواستم.
زن: پس فکر کردی برای چی باهات ازدواج کردم! چون فکر می‌کردم من رو بلدی، چون من رو من می‌بینی، ولی الان گاهی من رو اصلا نمی‌بینی.

تاکسی خواست برای مردی که دست بلند کرده بود توقف کند که مرد جوان گفت: نمی‌خواد آقای راننده سوار کنی این آقا که پیاده شد دربست برید ملاصدرا.

زن گفت: ببین همین الان بدون اینکه نظر من رو بخوای جای من تصمیم گرفتی، شاید من نخوام برم خونه، شاید بخوام برم قدم بزنم، برم پارکی، کافه‌ای این دل کوفتی ام باز شه.

مرد: خانم این به خاطر راحتی شماست، این اسمش مراقبته.

زن: این اسمش مراقبت نیست، مگه من بچه کوچیکم، مراقبت یعنی احترام به طرف مقابل، یعنی همراهی.
مرد: هیچ وقت نمی‌شه فهمید شما زن‌ها چند چندید! آدم نمی‌فهمه با چی حالتون خوب می‌شه با چی حالتون بد، اعصاب از فولاد می‌خواد.

زن: اعصاب فولادی نمی‌خواد، مغز باشعور می‌خواد و قلب بزرگ.

راننده محکم زد روی ترمز و گفت: بس کنید بابا، مگه می‌شه دو نفر عاشق هم باشند و این جوری بگومگو کنند، این طور همو خطاب کنند. بابا برای حرف ها، جمله ها، کلمه‌هایی که یک روز گفتین حرمت قائل بشین.

ناسلامتی یه روزی به هم گفتین دوستت دارم، دوستت دارم یعنی تعهد، یعنی گذشت، یعنی احترام. همش فراموش شد و دود شد رفت هوا؟!... باباجان بعد فقط حسرتش می‌مونه.

چند لحظه سکوت بود و فقط صدای قوامی توی تاکسی بود که «شبی کنار چشمه پیداشو//میان اشک من چو گل واشو»
یک گل فروش دوره گرد کوبید به شیشه؛ «آقا یک شاخه گل برای خانومتون بخرید.» مردجوان نگاهی به گل‌ها کرد و گفت: آقا همه گل هات رو بده.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->