زهرا شریعتی | شهرآرانیوز - میزگرد تخصصی «مسئله کودکی در ایران از منظر علوم انسانی» با حضور حجت الاسلام والمسلمین مجتبی الهی خراسانی عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوندخراسانی، دکتر طاهره جاویدی عضو هیئت علمی دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه فردوسی، دکتر جمیله سادات علم الهدی عضو هیئت علمی گروه روان شناسی و علوم تربیتی دانشگاه شهیدبهشتی (ره)، دکتر حسین باغگلی عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی، دکتر مجتبیهمتیفر رئیس سازمان ملی تعلیم و تربیت کودک و دکتر حسین افخمی، رئیس پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی، سوم شهریور به همت مؤسسه زیست بوم تربیتی نهی برگزار شد.
حجت الاسلام والمسلمین الهی خراسانی در این میزگرد با اشاره به تفاوت ترسیمها و تصاویر کودکی از دیدگاه علوم مختلف که هریک زمان آغاز و پایان کودکی را متفاوت از دیگری میدانند و نیز تعاریف مختلف موجود از مفهوم تربیت، گفت: در چنین وضعیتی نمیتوان به صورت دقیق حوزه عاملیت اصلی و مؤثر بر کودکی و به تبع آن، تکالیف و حقوق را از نظر اخلاقی و قانونی تعیین کرد. درواقع با نوعی فقر نظری برای توجیه ورود به حوزه کودک روبه روییم. همچنین نبود انسجام در نظام تربیت رسمی کودک، کوچک شدن خانوادهها و رسانهای شدن فرهنگ از دیگر چالشهای این حوزه به شمار میرود. درمجموع میتوان گفت خانواده و فرهنگ حاکم بر محیط تربیت، بیشترین عاملیت را در حوزه کودکی دارد.
دکتر علم الهدی نیز در بخش نخست سخنانش تصریح کرد: امروز از یک سو نهادهای اجتماعی توان کافی برای برداشتن بار کودکی را ندارند و دست خانواده از این حوزه دارد کوتاه و کوتاهتر میشود. از سوی دیگر، شاهد وابستگی نظری این سازمانها و نهادها به الگوهای وارداتی غیربومی هستیم که چالش برانگیز است. در حوزه حکمرانی نیز شاهد به محاق رفتن کودکی هستیم. در مطالعات نظری هم مهمترین مسئله، دشواری رسیدن به نظریهای اصیل در حوزه تربیت کودک است.
در ادامه، دکتر باغگلی یادآور شد: باید ببینیم مهمترین چالش و مسئله حوزه کودک در زمینه نظری است یا عملی یا حکمرانی؟ یکی از چالشهای ما، انسان شناسیای است که در سرمایه فرهنگی تمدنی مان مطرح میکنیم و بسیار گسترده و کلی است، درحالی که قدرت اغواکننده رقیب در این است که این کلی را تفکیک و جزئی کرده است. در حوزه حکمرانی، مسئله کودکی مسئلهای مهم است، اما در اولویت مسائل حکمرانی قرار ندارد. دست کم در وضعیت کنونی، حاکمیت حتما نقشی جدی در حوزه کودک دارد و تصمیمات آن دست کم بر تربیت معلم در کوتاه مدت میتواند مؤثر باشد. نظام حکمرانی موضوعیت دارد و میتوانیم بگوییم هیچ حاکمیتی حوزه تعلیم وتربیت کودک را رها نمیکند، اما مدل رویارویی آنها متفاوت است. حکمرانی درصورتی میتواند به مدل مطلوب در این زمینه برسد که با صبوری، وضعیت متفاوت و تنوعها را بپذیرد.
به گفته وی، پاسخ اینکه در حوزه کودک چه کاری میتوان انجام داد، در نوع رویاروشدن حکمرانی با این حوزه نهفته است. زیرا هرجا سهم حاکمیت در تربیت کودک افزایش مییابد، تبلور آن را در لایههای پایین خانواده بیشتر میبینیم. در خانواده مدل رویارویی با جریان تربیت، بسیار وسیعتر و بالغتر از دعواهایی است که اکنون دنیای مدرن درگیرش است. اکنون مسئله ما بیش از آنکه تربیت کودک باشد، رویکرد اسلامی آن است؛ هرچند مأموریت جدی تربیت اسلامی در دوره بزرگ سالی است.
دکتر افخمی، رئیس پژوهشکده مطالعات اسلامی در علوم انسانی دانشگاه فردوسی، در این نشست بر ضرورت توجه به حکمرانیهای ناشناخته در حوزه کودک و تأثیر آن در بحثهای نظری و عملی تأکید و بیان کرد: مسائل ما در حوزه نظری کودک بسیار اصیل و عمیق است. در حوزه عملی نیز اطراف و اکناف بحث فراتر از این است که آیا فقط الگوها را دنبال کنیم یا به دنبال ابداع باشیم.
همچنین در بخش گفتوگوی تعاملی این میزگرد، حجتالاسلام والمسلمین الهیخراسانی در پاسخ به نظر دکتر باغگلی گفت: شما مسئله را خیلی دولتی و حاکمیتی میبینید. این حد از نقش قائلشدن برای حکمرانی، نه مبنای دینی دارد و نه مبنای عقلانی یا تربیتی. تقلیل کودکی در ایران به مواجههای انفعالی دربرابر جریان مدرن و سادهسازی پاسخ، بهصورت دوگانه بازگشت به گذشته یا پیوستن به مدرنیته، چندان تصدیق نمیشود.
زیرا بخشی از مسائل نظری ما در حوزه کودک مانند چیستی کودکی، بیش از سیصدسال پیشینه داشته و دستکم چند قرن است در حوزه علم اخلاق و فلسفه درباره آن بحث میشود. درواقع مسئله ما در حوزه کودک، ارجاع به گذشته نیست، بلکه ارجاع به مبانی است. از سوی دیگر، بهعلت وجود شکاف میان نظریه و عمل و نبود ابزاری برای سنجش کارآمدی، در میزان مؤثربودن اقدامات توافقی نداریم و نظام حکمرانی ما تاکنون از پاسخگویی شانه خالی کرده است.
عضو هیئت علمی مرکز تخصصی آخوندخراسانی در پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان حاضر در نشست درباره اینکه پرداختن جدیتر به دوران کودکی در ایران نشانه زوال این مفهوم در ایران است یا نوعی دگراندیشی در این زمینه، توضیح داد: به نظر بنده این گمان، فریب نظری است که ما را درگیر تقلیلدادن اهمیت کودکی خواهد کرد. میتوان گفت نظریهپردازان زوال کودکی نیز مانند طراحان بحث فمینیسم، پیشگامان و جادهصافکنهای پیوستن کودکان سنین پایینتر به حوزه فناوری هستند. بگذاریم کودک، کودک بماند و او را به ربات و کاربر بیچونوچرای فناوری تبدیل نکنیم.
به عقیده وی، فقر نظری در حوزه کودک نیز بیش از آنکه زاییده فقر باشد، ناشی از فقر نگاه است. زیرا کسی که نشانی را یاد ندارد، خواهد گفت این نشانی در شهر وجود ندارد. بهعنوان مثال در حوزه اخلاق پزشکی، دو دهه است در ایران دائم میشنویم که اخلاق حرفهای پزشکی وجود ندارد، درحالیکه بهاشتباه کمد علم اخلاق اسلامی را باز کردهایم و هرچه نگاه میکنیم، در آن اخلاق حرفهای یا اخلاق پزشکی نمیبینیم! این درحالی است که در سنت دینی تمدن اسلامی در میانه غرب قدیم یعنی یونان و غرب کنونی، وظیفه طراحی و مدلسازی رفتارهای اخلاقی، برعهده علم فقه بوده و اخلاق ما فقط اخلاق نظری بوده است.
چون علم فقه، دستگاهی ترویجی است که مسلمانان ابداع کردهاند تا آمیزهای از اخلاق و قانون با هم باشد، اما، چون در سنت غرب قدیم و غرب جدید این دو از هم تفکیک شده است، با این تفکیک میبینیم در اخلاق آنها چیزی به نام اخلاق پزشکی و حرفهای و ... وجود دارد که ما همه آنها را فقط به اخلاق ترجمه میکنیم و میگوییم با این حساب ما بحثی از اخلاق پزشکی نداریم، اما کافی است شما قفسههای فقه را باز کنید تا در قسمت اخلاق پزشکی، فهرست بیش از پانزده مورد اخلاق پزشکی کلان را ببینید؛ مانند رابطه پزشک با بیمار، افشای اسرار بیمار و اجازه تصرف در اندامهای انسانی؛ بنابراین خیلیجاها نشانی را اشتباه میرویم و در پاسخ اینکه اسناد نظری چه زمانی به مبنای عملی تبدیل میشوند، باید گفت مبنای عملیشدن اسناد نظری در همین دانش نظری اتفاق نمیافتد، بلکه در دانش فقه است، ولی ما پاسخگویانی را میخواهیم که به آن حوزه دسترسی داشته باشند، نه به حوزهای که مأموریتش این نیست.
بخش زیادی از پاسخها وجود دارد که میتواند چالشهای نظری را ازجمله در حوزه کودک برطرف کند، اما تحقق این مهم با دو چالش اختلاف میان صاحبنظران علوم مختلف و انطباقنداشتن با وضعیت کنونی روبهروست که جریان کنونی را حمایت یا اصلاح یا تعدیل کند. درواقع ما مبدلها، لولاها و نهادهای واسطی نداریم که بتواند دست صاحبنظران و پرسشگران را در دست هم بگذارد.
در ادامه این میزگرد، دکتر همتی فر اظهار کرد: ورود به عمل از مقیاس کلان و حاکمیتی است که نشان میدهد خلأها و چالشهای نظری ما در حوزه مطالعات کودکی کجاست. به عنوان مثال ما اکنون در حال تدوین آیین نامه فضا و تجهیزات برای کودکستانها هستیم و یکی از پرسشهایی که برایمان پیش آمده، مسئله حیوانات است؛ حیوانات، کودک و کودکستان از منظر بهداشتی، فرهنگی، تربیتی، جامعه شناختی، فقهی و.... خب پاسخش چیست؟
یا وقتی از ساختار هیئت امنا میپرسیم، نحوه نمایندگی خانواده و ایفای نقش آن مشخص است؟ یا در ارزیابی محتواها، معیار فاخربودن به جز فرم و محتوا چیست؟ کدام نظریه رشد میتواند از بدو تولد تا شش سالگی را که حوزه مأموریت سازمان ملی تعلیم وتربیت کودک است، پشتیبانی کند که هم با مبانی قرآن و هم با یافتههای علمی و فرهنگ و قوانین ما تطابق داشته باشد و در عین حال عینی و جزئی به ما کد بدهد؟
وی یادآور شد: در حوزه نظری هرجا رجوع میکنیم، بن بست است و مطالعات نظری اصلا وارد نشده اند. شاید در اسناد گذشته ما که پژوهش نشده است، بالقوه پاسخهایی باشد، اما دانش آمادهای که حاکمیت یا کسی که درگیر عمل است، هنگام برخورد به گرههای عملی بتواند به آن رجوع کند، وجود ندارد. این نشستها کمک میکند دست کم کودکی، مسئله شود. چون خیلی جاها کودکی مسئله نیست و بیشتر راهبری این حوزه با بازار است که تعیین میکند چه چیزی باید مطالعات را جهت دهی کند.
درنتیجه وقتی شرکتی دغدغه تولید نرم افزاری را پیدا میکند یا پشت یک محصول قرار میگیرد، اوست که جهت دهی میکند چه مطالعهای انجام شود. بازار هم البته وارداتی است و در تطبیق دارد کار میکند، نه در تولید. این یکی از نقصهای جدی است که با آن روبه روییم. به عبارت دیگر، در حوزه تربیت افزون بر دوگانه سیاست و خانواده، باید ضلعی دیگر به نام اقتصاد یا بازار را نیز در نظر بگیریم که خود او هم نوعی از حکمرانی را دارد و اتفاقا در دوران کودکی بسیار کنشگرتر است و حتی برای والدین دارد جهت میدهد و ذائقه سازی میکند.
دکتر جاویدی در پاسخ این پرسش دانشجویان که چگونه میتوان منابع دینی را به حوزه کودک پیوند داد، تأکید کرد: یکی از نکات مهم این است که مربیان، معلمان و استادان بیش از دغدغه تعلیم و تربیت کودکان و دانش آموزان یا دانشجویان، اگر دغدغه تربیت خود را داشته باشند، بسیار مؤثرتر واقع میشوند. زیرا اینها الگو هستند. نکته مهم دیگر، توجه به مراحل تربیتی است که پیامبراکرم (ص) مطرح فرموده و سه دوره هفت ساله تربیتی را تعریف کرده است. به عبارت دیگر، حکمرانی باید به کنکاش در این مراحل و ارائه محتوای متناسب با آن توجه کند.
دکتر علم الهدی در جمع بندی مباحثش و پاسخ به پرسش یکی از دانشجویان درباره فقر نظری حوزه کودک و لزوم تولید علم در این حوزه، گفت: به نظر میرسد از بخشهای مهمی که سازمان کودک باید درگیر آن باشد، حلقههای گم شده است. به عنوان نمونه، براساس سنتی تحقیقاتی، معمولا مراحل تحقیق و اجرا از هم جدا تعریف میشود، درحالی که دوره این تفکیکها به پایان رسیده است؛ بنابراین لازم است حلقههای میانی و واسط برای اتصال این دو مرحله داشته باشیم. اگر پژوهشکدهای در حوزه کودک میخواهد فعال شود، باید درصدد برقراری این اتصالها باشد. براین اساس از کارهای مهم سازمان کودک، همین سروسامان دادن به پروژههای پژوهشی و برقراری اتصالات است. تاکنون سیصد مسئله پژوهشی دوران کودکی را جمع آوری کرده ایم، اما نتوانسته ایم آنها را به بدنه پژوهشی کشور متصل کنیم.
وی در ادامه به مصوبه اخیر شورای عالی عطف درباره شکستن انحصار پژوهشها اشاره و تصریح کرد: تاکنون به علت نبود آیین نامهای برای ارتقای پژوهشگران آزاد، انحصار پژوهش در اختیار هیئت علمی دانشگاهها بود، اما اکنون شورای عطف به تدوین آیین نامه موظف شده است تا پژوهشهای آزاد نیز ارتقا یابند. در این صورت ظرفیت زیادی در اختیار کارفرما قرار میگیرد که میتواند اتصالات لازم میان پژوهش و اجرا را برقرار کند.
همچنین لازم است سیاست گذاری حوزه علم که اکنون از تولید علم یا ترجمه هدفمند شروع میشود و سپس به تولید علم میرسد، اصلاح شود. امیدواریم در همین دورهای که به شدت نیازها آشکار شده است، مسیری که میان جامعه و دانشگاه، حوزه و دانشگاه یا انتشارات و تحقیقات را تفکیک میکرد و درنتیجه رسالهها منتشر یا عملیاتی نمیشد، تغییر کند.
علم الهدی بیان کرد: این مسیر باید با خودباوری و خوش بینی به فرهنگ و ذخایر بومی کشور مانند ادبیات غنی تعلیم وتربیت ایرانی و اسلامی همراه باشد. اینکه کشوری با دست کم ۱۵ هزار سال پیشینه نزد کشورهایی که دویست ساله هم نیستند، دست دراز کند، ناشی از غفلت و خواب زدگی ماست. وجود این خودباوری در کنار طراحی زیرساختها به کوشش نظام آموزشی کشور میتواند چیزی شبیه نهضت علمی درباره مسئله تعلیم وتربیت در ایران را رقم بزند.