خانواده را کوچکترین واحد اجتماعی مینامند، اما به جرئت میتوان آن را صاحب بزرگترین اثر در تربیت انسان نامید. این درست که در قیاس با جامعه، کوچکترین هسته است، اما هستهای است که غنیسازی و شکوفا شده است. این واحد کوچک، مثل خشتهای پخته شده در بههمپیوستگی خویش، بنای جامعه را میسازند؛ بنابراین میتوان گفت جامعه خوب و سالم از خانوادههای نیک و صالح شکل میگیرد؛ چنانکه در نظام تربیت دینی هم یک خانواده به عنوان مدل معرفی میشود.
خانوادهای که الگو گرفته از «اسوه حسنه الهی، رسول اعظم اسلام» هویت یافته و با نزول سوره «هل اتی» به عالم معرفی شده است. اینکه تقویم رسمی جمهوری اسلامی، ۲۵ ذیحجه را به نام «خانواده» سند زده است هم به دلیل توجه دادن به خانواده الگو و توجهدادن به مشی تربیتی آنان است که در همه عصرها و نسلها میتواند راه جوانمردی و دستگیری از نیازمندان را چراغگذاری کند؛ آنجا که خانوادهای به شکرانه شفای حسنین (ع) ۳ روز روزه میگیرند، اما هنگام افطار، نان سفرهشان را به کسانی میدهند که در خانه را به صدا درآورده و طلب نان کردهاند.
آیه ۸ سوره «انسان» ناظر به همین ماجرا نازل میشود: «ویطعمون الطعام علی حبه مسکینا ویتیما و اسیرا؛ و هم بر دوستی او (یعنی خدا) به فقیر و طفل یتیم و اسیر طعام میدهند و خود با شکم گرسنه روز دیگر را روزه میگیرند.» این هم یعنی ترجیح دیگران بر خود، یعنی غمخواری از دیگران به عنوان یک «باید» در زندگی ما تعریف شود. اگر نگاه ما به خانواده الگو باشد و با تکرار سلوک آنان برای مردم جامعه انجام وظیفه کنیم، بهطور قطع روزگار برای همه بهتر خواهد بود، اگر برای هم زندگی کنند و تعاملها چنان باشد که هیچکس در جامعه، احساس تنهایی نکند و به گوشه غربت و عزلت نخزد.
وقتی همه در برابر هم احساس مسئولیت کنند، انجام مؤمنانه مسئولیتهای اجتماعی به جایی خواهد رسید که هر لحظه به ظرفیتی بیبدیل تبدیل شود برای بهترشدن حال همگان. به ویژه پیشکسوتان و بازنشستگان بیش از همیشه باید کانون توجه باشند، چه آنان خود هم در جایگاه خانواده، هسته اصلی جامعه را شکل دادهاند و هم با تلاش چند ده ساله، برای ساخت کشور و احیای کرامت انسانی، نقشی احترام برانگیز رقم زدهاند. اینکه بر تکریم ویژه اینان تأکید داریم از اینرو است که بازنشستگان، فرصتی مانند دیگران ندارند که اگر امروز به حق خود نرسیدند، فردا برایشان احقاق حق کنیم. این قشر به جای نگاه به فردا، تکیه به دیروز دارند و امروز باید حرمتشان نهاد.
این میتواند به عنوان یک راهبرد اجتماعی باعث توسعه امید و اعتماد هم بشود چه نسل نو هم وقتی ببینند نسل پیش از آنان در زمان پیریشان شوکت درخور احترام دارند، با اعتماد به تربیت اجتماعی و فردایی که در پیش دارند، کار خواهند کرد. در حقیقت تکریم بازنشستگان، نه هزینه بیبازگشتِ دیروز و امروز که سرمایهگذاری برای امروز و فرداست، برای تحکیم پایههای زندگی اجتماعی و کار و تولید. به این همه، پراهمیتتر و ویژهتر نگاه کنیم.