محبوبه عظیم زاده | شهرآرانیوز؛ «استاد یادتونه اولین بار که شعری ازتون چاپ شد چه احساسی داشتید؟ اولین بار یادم نیست. ولی سال ۱۳۲۵ یه روزنامه شعر و عکسی از من چاپ کرد و نوشت شاعر خوش قریه به جای خوش قریحه؛ یعنی شاعری که املاک خوشی داره! من این عکس رو گذاشتم جلوم و چند ساعت میخندیدم. میگفتم: قیافه آقا رو!»
این چند سطر خاطره متعلق به کتابی است که این روزها نامش به خاطر قیمت سرسام آور و از آن مهم تر، جهش چندپلهای اش دوباره سر زبانها افتاده است؛ «پیر پرنیان اندیش» که کتابی است ماحصل ساعتها مصاحبت و هم نشینی و گپ و گفت با هوشنگ ابتهاج، اثری از میلاد عظیمی، استاد دانشگاه تهران، به همراه همسرش عاطفه طیه که از هر دری از زندگی سایه سخن میگوید؛ از بچگی و خاطراتش در رشت تا زندگی شاعرانه و نگاه او به این مقوله. کتابی که حالا هم زمان با چهلمین روز درگذشت (۲۷ شهریور-۱۹ مرداد) این شاعر، بسیاری از وب سایتها از قیمت تازه آن نوشته اند که هزار را رد کرده و میلیونی شده است.
«کتاب به تازگی و در آستانه چهلمین روز درگذشت زنده یاد ابتهاج از سوی نشرسخن به چاپ شانزدهم رسیده است. هرچند قیمت یک میلیون و ۳۵۰ هزارتومانی برای کتاب هزار و ۵۰۰ صفحهای انتقادهایی را نیز مطرح کرده است؛ این در حالی است که حدود یک ماه پیش چاپ چهاردهم آن به قیمت ۸۵۰ هزار تومان از سوی نشر سخن عرضه شده است.»
این، خبری است که در خبرگزاری تسنیم منتشر شده و حالا دوباره حرف و حدیثهای زیادی را پیش آورده است. از بحث ارزش معنوی و مادی کتابها گرفته تا آنچه بعد از مرگ یک آدم محبوب و مشهور رخ میدهد و داستان همیشگی گرانی کاغذ که مانند قیمت دلار و سکه مدام به روز میشود و به نظر میرسد این روزها به بهترین بهانه برای توجیه این قیمتهای گزاف تبدیل شده است. اتفاقی که واکنشهای مختلفی را هم در شبکههای اجتماعی به دنبال داشت. عدهای از این نوشته اند که: «این کتاب ارزشش خیلی بیشتر از این حرف هاست.» یا «به قیمت کالاهایی مثل یه جفت کفش یا لباس که نگاه کنید میبینید این رقم برای این کتاب واقعا گران نیست.» در مقابل، برخی هم معتقدند که کتاب گران است و مانعی برای خواندن.
این البته اولین مرتبهای نیست که چنین داستانی سروصدا به پا میکند. اردیبهشت همین امسال بود که قیمت افسانهای برخی کتابها در نمایشگاه کتاب تهران داستان درست کرد. در صدر این کتابهای گران قیمت، کتاب ارزشمند شاهنامه فردوسی قرار داشت که به نوعی رکورد گرانترین کتاب موجود در نمایشگاه را زد. آن گونه که ایرنا نوشته بود این شاهنامه به قیمت ۱۱ میلیون تومان از سوی انتشارات یساولی منتشر شده است، کتابی در قطع سلطانی، با جعبه کنفی، جنس جلد چرم طبیعی به همراه تذهیب و مینیاتور. از طرف دیگر، اما در همین نمایشگاه میشد کتابهایی را با قیمتهای ۲ و ۳ هزار تومان نیز پیدا کرد.
اجازه بدهید ببینیم اصلا قیمت هر صفحه کاغذ از یک کتاب چقدر آب میخورد! گزارش آماری کتابهای منتشر شده آمار خانه کتاب و ادبیات ایران میگوید از سال ۹۸ تا ۹۹ میانگین قیمت هر صفحه از کتابهای منتشر شده در حوزه ادبیات (به ریال) در استان خراسان رضوی ۱۲۳۴ بوده است. این رقم از سال ۹۹ تا ۱۴۰۰ به ۱۶۹۷ رسیده و از ابتدای سال ۱۴۰۰ تا کنون نیز ۲۴۶۳ است. میانگین قیمت صفحه در مجموع (همه موضوع ها) نیز طی این سالها به ترتیب ۱۳۶۵، ۱۷۴۲ و ۲۴۷۲ بیان شده است.
اما چه تعداد آدم وجود دارند که حاضر هستند تحت هر شرایطی کتاب و مطالعه را در سبد ارتزاق روزانه خود نگه دارند؟ چه تعداد تمایل دارند کتاب مورد نظر خود را با هر قیمتی تهیه کنند؟ احتمالا باید بگوییم خوره کتابها و عشق خواندن ها؛ همان افرادی که خواندن برایشان از نان شب هم واجبتر است و بدون آن انگار یک چیز اساسی در زندگی خود کم دارند. برای دیگران، اما چطور؟ دستهای که شاید خوره کتاب نباشند؛ اما نسبت به آن بی تفاوت هم نیستند. با این حال، آنچه سد راهشان میشود رقمهای پشت جلد کتاب هاست.
به نظر میرسد سیر صعود قیمت کاغذ و کتاب چنان قدرتمندانه به پیش میرود که همه زور زدنها طی این سالیان مبنی بر فرهنگ سازی و ایجاد علاقه و گرایش در مردم به کتاب، در مقابل آن گم است. حالا آنچه بیش از همه مشهود است، کاهش تمایل مردم به خرید کتاب بر اثر افزایش قیمت هاست که هم خود مردم، هم کارشناسان و هم انتشاراتیها بارها و بارها به آن اذعان کرده اند. محمود دولت آبادی چندی پیش در مقالهای که برای یکی از روزنامههای آلمانی نوشت، مشکل فعلی نویسندگان ایرانی را تورم و گرانی وحشتناک کاغذ دانست که اگر همین طور ادامه پیدا کند باعث میشود کمتر کسی به خریدن کتاب تمایل داشته باشد.
محسن زاده با بیان اینکه نمیتوان برای قیمت گذاری کتاب هیچ چهارچوب و قائدهای تعیین کرد، میافزاید: «بعضی از ناشرها در محاسبه کاغذ دولتی هم سود میبرند؛ یعنی اگر کاغذ دولتی بندی ۱۲۰ هزارتومن باشد در زمان محاسبه قیمت هر بند کاغذ را ۶۰۰ هزارتومان محاسبه میکنند؛ یعنی قیمت تمام شده برای ناشر به جای اینکه ۱۱ میلیون تومان تمام شود فرضا ۲۰ میلیون تومان میشود و بعد همین قیمت را ضربدر سه میکند. بعضی از ناشرها هستند که کلا مبنای قیمت گذاری نهایی را با کاغذ بازار آزاد حساب میکنند؛ اگرچه کاغذ تعاونی هم میگیرند. خیلی از ناشران دارند همین کار را میکنند. ناشرهای مطرح دولتی قیمت کتاب را دوبله سوبله حساب میکنند؛ یعنی ضریب سه نیست، بلکه بیشتر از این حرف هاست.
از طرفی سامانه مجوز کتاب نمیداند ناشر چقدر به نویسنده داده یا چقدر هزینه طرح جلد کرده است. برای ناشر قیمت کاغذ فقط ملاک قیمت گذاری کتاب نیست. مثلا من در نشر «ستاره ها» برای بعضی از طرح جلدها سه تا چهار میلیون تومان هزینه کرده ام. بعضی از طرح جلدها هم یک میلیون تومان هزینه داشته است. بعضی از نویسندهها چقدر حق التألیف گرفته اند و موارد دیگر، بنابراین هیچ رقمه نمیتوان قیمت گذاری را وارد یک چهارچوب و قائده مشخص کرد. آخرش اینکه این برمی گردد به انصاف ناشر.»
مدیر پیشین نشر «ستاره ها» با بیان اینکه قیمت کتاب نسبت به باقی اقلام گران نیست و ناشر باید زمان قیمت گذاری هزینههای کوچک و بزرگ بسیاری را محاسبه کند، میگوید: «نکته دیگر اینکه، شما قیمت کاغذ و کتاب را در ۱۰ سال گذشته یک مروری بکنید. واقعا کتاب گران نیست. من چیز دیگری را هم باید به ملاک قیمت گذاری کتاب اضافه کنم و آن رسوب انبار است، مثلا کتابی برای ناشر درمی آید ۲۰ میلیون تومان. با طراحی جلد و صفحه آرایی و ویرایش و باقی کارهایش درنهایت میشود ۳۰ میلیون تومان. آن ۳۰ میلیون تومان را یک ناشر معمولی در چه بازه زمانی به فروش میرساند؟ معلوم نیست.
ببینید همه ناشرها حالا دیگر روی آوردند به تیراژهای ۵۰۰ تایی و ۲۰۰ تایی. حالا از آن کتاب به هر دلیلی استقبال نشده و توی انبار مانده است. خب ناشر قبل از قیمت گذاری رسوب انبار و تورم را هم در نظر میگیرد، علاوه بر این، شما مواد اولیه چاپ و صحافی را ببینید؟ این را هم بگویم کتاب شاید از یک نظر گران است؛ اما در مقایسه با افزایش باقی اقلام باید بگویم آنچنان گران نشده است.»