ایران، همیشه سربلند و باشکوه بوده و هست و خواهد بود؛ از لحظهای که آرش تمام توانش را در کمان گذاشت و تیر را با تمام جانش رها کرد و مرزهای این سرزمین را ترسیم کرد، تا روزی که کوچه باغهای باشتین و سبزوار به شجاعت جوانمردان سربدار در مقابله با هجوم مغولان شهادت دادند.
از روزی که سربازان صفوی خلیج همیشه فارس را از چنگ متجاوزان پرتغالی پس گرفتند تا لحظهای که رئیسعلی، آن شیر دلاور دلواری، استعمار روباه پیر را به زانو درآورد. از آن دقیقهای که شهید ابراهیم همت در خیبر مجنون وار نماز خون خواند تا آن شب که فرودگاه بغداد، فرازگاه عروج شد و پرواز جان شیفته سردار مقاومت، حاج قاسم سلیمانی را به نظاره نشست، تا هنوز، تا همیشه، ایران سربلند و باشکوه خواهد بود.
تاریخ شاهد است که چه سرها به دار رفته و چه تنها به خاک خفته است تا این خاک آسمانی، ایران بماند. این مرزها گاهی پهناور شده و گاهی کوچک، این خاک گاهی به زیر چکمه اجنبی رفته و هجوم مغول و روس و انگلیس را تجربه کرده و گاهی به چفیه دلاوران بسیجی نشسته و فتح و پیروزی را روایت کرده است. ایران ناموس ما و گواه شرافت ماست. ما از پس این همه جانبازی آمده ایم و وارثان شکوه و شهادتیم.
در پانزده قرن اخیر، دو گنج گران را ایران نگه داشته و مردم این سرزمین را متحد و همدل کرده است. اول میهن دوستی و وطن پرستی ساکنان این مرز و بوم و دوم باورهای دینی و محبت به اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) که همیشه دل انسان ایرانی را زنده و روشن نگه داشته است. این دو باور ارزشمند، هویت مردمان ایران زمین را شکل داده و محور وفاق و وحدت این مردم و دلیل ماندگاری ایران بوده است.
اکنون دشمنان این سرزمین از پسِ شکستهای پی درپی دریافته اند که تا ایرانیان به دو سلاح وطن دوستی و محبت خاندان رسالت، مسلح باشند، نمیشود اتحادشان را بر هم زد و شکستشان داد؛ بنابراین بر آن شده اند که با نیرنگ و خدعه این دو سدّ رسوخ ناپذیر ایران را ویران کنند!
در همین سه ماه اخیر، نقشههای شوم دشمن برای از بین بردن حس تعلق خاطر و عشق به میهن، تمامیت ارضی، سرود ملی، پرچم ایران و هر چیز دیگری را که رنگ و بوی ملی میدهد، شاهد بوده ایم. تبلیغ این دروغ که تیم ملی فوتبال و کشتی و دیگر ورزشهای ایران، تیم ملی نیست، بلکه صرفا تیم جمهوری اسلامی است، تهدید ورزشکاران برای نخواندن سرود ملی و بی احترامی نسبت به پرچم مقدس کشورمان و در نهایت تشویق معترضان به شادمانی و پایکوبی در شبهای شکست تیم ملی فوتبال ایران دقیقا سرمشق بی تفاوتی و درنهایت تقابل با موضوع وطن است.
از دیگر سو در سالهای اخیر و در هنگام مناسبتهای مذهبی شاهد هجمههای اعتقادی دشمنان بوده ایم که قصد شبهه افکنی و از بین بردن اعتقادات دینی و مذهبی مردم به ویژه جوانان و نوجوانان را در دستور کار خود قرار داده اند. نگاهی به شبهه افکنیها و هتک حرمتهای محرم و فاطمیه و رمضان سالهای اخیر، تلاش مذبوحانه دشمنان برای تخریب پایههای اعتقادی مردم ما را نمایان میکند.
نقشه کشیدن برای ویران کردن اعتقادها و باورهای انسان ایرانی در تخریب مناسک مذهبی محدود نمانده، تبلیغ سبک زندگی بدون تعهد و پایبندی نمونه بارز این جنس نقشه هاست. به رهبرهای همین آشوبهای اخیر بنگرید، اقلیتی که هر چیز تعهدآوری برایش بی معنی است. زیر پا گذاشتن اخلاق، دین، خانواده و وطن، وجه مشترک اغلب این جماعت است؛ حال آنکه ایرانی اصیل خوب میداند رهایی از چهارچوب ارزشها «آزادی» نیست، بلکه «تباهی» است.
دشمنان ایران و ایرانی به درستی دریافته اند که انسان ایرانی مادامی که ریشه در خاک میهن دوستی دارد و شاخسارش در آسمان اعتقادهای دینی پرورش مییابد، به ارزش هایش پایبند و متعهد است و اجازه هجوم نظامی و فرهنگی و اعتقادی به دشمن نخواهد داد. آری، اینجا ایران است و مردم این آب و خاک ریشههایی به عمق تاریخ دارند. اینجا ایران است.