چرا میگوییم با علم به وجود کاستیها و اشکالات بسیار، هر ایرانی وطن دوست و دوراندیش، با هر تفکری؛ مذهبی یا غیرمذهبی، حزب اللهی یا غیرحزب اللهی، محجبه یا کم حجاب، باید مقابل فتنه بین المللی اخیر بایستد و برای باقی ماندن «ایران» بکوشد؟
فتنه اخیر چیست و چرا این قدر پیچیده است؟ چرا اخبار شبکههای فارسی زبان و کانالهای مجازی با آنچه در خیابان میبینیم، نمیخواند؟ در شبکههای ماهوارهای و کانالهای اینترنتی قرار است فردا صبح نظام سقوط کند! بسیاری از سلبریتیهای بین المللی هر روز از خیزش سراسری مردم ایران! حمایت میکنند! اما آیا درگذشت مهسا امینی یا وضعیت یک کشور در غرب آسیا برای این چهرهها مهم است؟ خیر. این رفتار رسانهای بخشی از نقشه شومی است که برای ایران و ایرانی کشیده اند.
اسپانسرهای اصلی براندازان مانند جریان تندور جناح راست آمریکا و دست راستیهای نژادپرست اسرائیل و بن سلمان و شیوخ دوروبرش، پس از سالها هزینه کردن و نتیجه نگرفتن، از منش و روش رضا پهلوی ناامید شده اند و تصمیم گرفته اند روی گروه اپوزیسیون دیگری با خصوصیت عمل گرایی بیشتر سرمایه گذاری کنند؛ بنابراین از پروژه احیای پادشاهی پهلوی بریده و به سمت سرمایه گذاری بر تنهاتشکیلات موجود اپوزیسیون، یعنی سازمان منافقین، تغییرفاز داده اند.
اما بانیان براندازی اندکی عقل دارند تا بدانند «جماعت پیردخترهای مقیم آلبانی» میان جامعه ایرانی نه تنها محبوب نیست، بلکه بسیار هم منفور است. پس به یک محلل نیاز دارند تا سازمان منافقین را سفیدسازی کند. بر این اساس بهترین گزینه برای ایفای نقش محلل را انتخاب کردند: حامد اسماعیلیون!
اسماعیلیون یک چهره سفید است با قابلیت مظلوم نمایی و برانگیختن حس هم دردی مردم عاطفی ایران؛ بنابراین اسماعیلیون را در قامت لیدر تجهیز کردهاند و جلو انداختهاند. وکیل سازمان مجاهدین را به عنوان وکیل شخصی وی گماشته اند و مشاور رسانهای سازمان را به عنوان مشاور رسانهای او قرار داده اند و شبکه سعودی اینترنشنال که اساسا بازوی رسانهای سازمان بود، تمام قد در خدمت فراخوانهای اسماعیلیون قرار گرفته است.
اما آیا اسماعیلیون قرار است لیدر نهایی باشد؟ خیر! او فقط و فقط یک اسب ترواست. این لیدر نویافته براندازان یک محلل است تا سازمان منفور منافقین را سفیدسازی کند و راه را برای ورود این سازمان به جامعه ایرانی بگشاید. هروقت هم این پروژه به انجام برسد، یا ترورش میکنند تا انقلابشان شهید هم داشته باشد، یا خودش تاج را بر سر مریم رجوی میگذارد تا این تروریست هرجایی به هیئت یک منجی ظهور کند و بر تخت بنشیند.
باری، چندسالی است که محور «فرزندان یهودا» و «دل بستگان آل سعود» و «بندگان عبدالبهاء» برای ویرانی ایران، تغییر روش داده اند و از ساختن تقابل بین ایرانیت و اسلام و تکیه بر تبلیغ باستان گرایی افراطی، به سمت سرمایه گذاری روی افتراق قومیتها رفته و از گروههای مسلح تجزیه طلب حمایت کرده اند. پس در تجمعات اخیر خارج از کشور به وضوح پرچم کومله و الاحوازیه و جمهوری باکو جلوتر از پرچم شیروخورشید در آسمان مغرب به اهتزاز درمی آید.
به هر روی باید از اکنون رؤیت پرچمهای مختلف را بین طرف دارانشان عادی سازی کنند. قرار است در فردای خیالی براندازی! پس از سالها جنگ داخلی، ایرانستانی یا به بیان دقیقتر ویرانستاتی تکه تکه به جا بماند که هر تکه اش از صدر تا ذیل به چندین اسپانسر ایران ستیز «کیپا به سر» و «کراواتی» و «دشداشه پوش» مدیون و بدهکار باشد و وظیفه گاو شیرده را به خوبی به عهده بگیرد.
آری، خوابهای خوبی برای ایرانمان ندیده اند. میخواهند تاوان شب شراب آنها را بامداد خمار ما پس بدهد! قرار است ما را وارد کابوسی کنند که در آن از ایران سربلند و باشکوه، عجوزهای هزارداماد باقی بماند! اما انسان ایرانی همیشه غیورتر و بصیرتر از این حرفها بوده و هست. مردم ما باز همه این نقشهها را نقش برآب کردند.
اکنون که با درایت مردم، جریان معترض داخلی راهش را از جریان برانداز خارجی جدا کرد، باز هم تیر خصم بدکیش ایران به سنگ خورد. اینک که مردم این سرزمین مثل همیشه راه پیشبرد اهداف دشمن را سد کردند، باید مسئولان نیز صدای رسای مطالبات و اعتراض مردم را بشنوند و هرچه زودتر ترتیب اثر دهند.