مردم ایرانزمین از دیرباز با داستانهای شاهنامه فردوسی، مثنوی معنوی مولوی، خمسهی نظامی و آثاری از این دست که نویسندگان و شاعران بزرگ سرزمینمان آفریدهاند آشنا هستند و شاهنامهخوانی در میان مردم ما رواج بسیاری داشته است.
این روزها دسترسی همگانی به فضای مجازی سبب شده است بسیاری از کودکان و نوجوانان ما بدون اینکه باخبر باشند زبان فارسی در خطر است، در گفتوگوهای شفاهی و نوشتاری خود از بیان محاورهای و نوشتاری شکسته و بدون رعایت قوانین دستور زبان فارسی استفاده کنند.
یکی از راههای حفظ زبان فارسی، دوستی با ادبیات گذشته و میراث ادبیمان است. شاهنامهخوانی یکی از راههای حفظ زبان مادری است. آشنایی کودکان با رسم زندگی پهلوانان این سرزمین از اهمیت بسیاری برخوردار است و باید تلاش بیشتری برای ترویج آن داشته باشیم.
صنم علینیا دانشآموز کلاس پنجم است. میگوید از ۲ سال پیش شاهنامهخوانی را آغاز کرده و امروز بهعنوان شاهنامهخوان برتر دست یافته است.
با او که گفتگو میکنم همه تلاشش را میکند از کلمات فارسی سَره در کلامش بهره ببرد. صنم ۱۰ ساله میگوید: «تاکنون در جشنوارههای بسیاری شرکت کردهام.»
او دستی هم در نویسندگی دارد و علاوه بر شاهنامهخوانی، در کلاسهای مربوط به نویسندگی هم شرکت میکند. تکفرزند است. مادرش خیاط و پدرش در یک شرکت شاغل است.
از او میپرسم چه شد که به شاهنامهخوانی روی آورده است؟ پاسخ میدهد: «از کودکی پیش از خواب، غزلیات حافظ میخواندم. روزی به اتفاق یکی از دوستانم برای کشیدن نقاشی به یک مؤسسه رفته بودیم.
قصهای از شاهنامه برایمان گفتند که نخستینبار آنجا همان قصه را اجرا کردم. همان موقع فهمیدم آموزشگاهی وجود دارد که بهطور رایگان شاهنامهخوانی آموزش میدهد.
جلسهی اول که به آموزشگاه رفتم، به شاهنامهخوانی علاقهمند و جذب آن شدم. سپس پدر و مادر و استادم هم در ادامهی این راه، بسیار تشویقم کردند.»
از صنم میخواهم از موفقیتهایش در این عرصه برایمان بگوید. توضیح میدهد: «در جشنوارههای متعددی شرکت کردهام که نتیجه برخی از آنها هنوز مشخص نشده است.
اما در جشنوارهی «سیاوش» که ویژهی بانوان مشهدی برگزار شده بود، در رقابت با بزرگسالان، مقام سوم را بهدست آوردم.
همچنین در جشنوارهی کشوری «نقالی و شاهنامهخوانی کودکان و نوجوانان» که در مشهد برگزار شد در رقابت با ۲۵ شرکتکننده از سراسر کشور، در اجرای «گذر سیاوش از آتش» با نوآوری کوچکی که در اجرا داشتم، با وجود سطح بالای مسابقات، موفق به کسب رتبهی برتر شدم.»
او هدف خود از حضور در این جشنواره را برنده شدن نمیداند و با اظهار خرسندی از اینکه به سوابق و تجربههایش از این طریق اضافه شده است، میگوید: «برای حضور در این جشنواره خیلی تمرین کرده بودم. خوشحالم که در نتیجهی تلاشم توانستم به همراه ۶ نفر دیگر از شرکتکنندگان، حائز رتبه برتر شوم.»
صنم همچنین با اشاره به کسب مقام اولش در جشنواره «پر سیمرغ ۲» برای تألیف اثر «راز خِرَفِستَر*»، دربارهی دیگر فعالیتهای خود در این زمینه اضافه میکند: «این روزها کارشناس جشنوارهی «بامداد» هستم و انتخاب کارهای برتر کودکان در حوزهی شاهنامهخوانی و همچنین داوری جشنوارههای مربوط به این موضوع را به اتفاق همراهانم بهعهده دارم.
حافظ رباعیات خیام هستم و در گروه شاهنامهخوانی نیز طرحی داریم که در آن کارگردانی پروژهی حافظ را انجام میدهم. در پروژههای بیهقی و مولانا هم برای بزرگداشتهایشان همراه دوستانم ویدئو تهیه میکنیم.»
او ادامه میدهد: «اشعار شاهنامه را میخوانم اما کتابهایی از داستانهای شاهنامه را به نثر نیز مطالعه میکنم. گروهی در واتساپ برای شاهنامهخوانی با دوستانم تشکیل داده و آزمونی دربارهی شاهنامه در آنجا تدوین کردهایم.»
از وی دربارهی تأثیر شاهنامه بر زندگی شخصیاش میپرسم. میگوید: «در برخی گروههای دانشآموزی به شیوهی گفتوگوی بچهها با یکدیگر دقت کردهام که متأسفانه ادبیات فارسی را چندان رعایت نمیکنند.
مطالعهی شاهنامه میتواند در لحن صحبت کردن و حتی مدل درس خواندن ما تأثیر بسیار مثبتی داشته باشد، روابط عمومی بچهها را قوی کند و در کل بر حفظ و پیشبرد گنجینههای زبان فارسی مؤثر باشد.
برای من، شاهنامهخوانی نهتنها تداخلی با درسهایم ایجاد نکرده که موجب رشد و بالندگیام هم شده است. حالا میدانم که به غیر از این کارها میتوانم کارهای بسیاری در مسیر پیشرفت و رشدم در زندگی انجام دهم.»
صنم در پایان به سایر همسنوسالهای خود توصیه میکند: «کتابهای مفاخر ایران بهویژه شاهنامه را بخوانید. این کتابها پر از کلمات فارسیای است که تاکنون حتی به گوش ما هم نخورده است. خواندن هریک از این داستانها درسهای زیادی با خود دارد که تفکر و زندگی را به ما میآموزد.»
*خرفستر: ویروس