گاهی درباره یک داستان میشنویم یا میخوانیم که در آن، نویسنده از «تکنیک» سود برده است. منظور از تکنیک یا شگرد آن روشهایی است که به روایت داستان ما شکل میدهد. برای نمونه، نویسندهای تصمیم میگیرد آستانه (آغاز) رمان خود را با گفت وگوی درگرفته میان آدمهای داستانش رقم بزند، اما نویسندهای دیگر در آستانه کار خود یک حادثه (مثلا خشک شدن یک حیوان در مزرعه بر اثر صاعقه) میآورد. حال نویسنده سوم را در نظر آورید که داستانش را با وصف یک شخصیت (به فرض، آدم بی خیال و الکی خوشی که همیشه میخندد) شروع میکند.
به همین ترتیب، هر کسی میتواند آغازی طبق مثالهای یادشده یا آغازهایی جز آنها برای نوشته اش بیافریند و به عبارتی، هر کسی میتواند تکنیکی را از میان انواع شگردها برگزیند. مصداق دیگری از تکنیک، در بحث زمان داستان خود را نشان میدهد یعنی ممکن است نویسندهای کارش را با افعال گذشته روایت کند و دومی با فعلهای زمان اکنون و سومی به شکل ترکیبی از هر دو زمان استفاده کند (بخشی از داستان را با فعلهای رفت و خورد و دید و نشست و... پیش ببرد و بخش دیگر را با میرود و میخورد و میبیند و مینشیند و ...).
همچنین اینکه دیدگاه (زاویه دید) ما در طول داستان ثابت باشد (مثلا کل آن را با دیدگاه اول شخص - من - پیش ببریم) یا تغییر کند (برای نمونه، جایی از داستان دیدگاه اول شخص را به کار بگیریم و جایی سوم شخص و در جای دیگر فقط گفتگو بیاوریم - راوی را حذف کنیم - و باز برگردیم به دیدگاه اول شخص) به تکنیک ما برمی گردد. اگرچه برخی شگردها در داستان، شناخته شدهتر به شمار میآید، ما میتوانیم با بی نهایت تکنیک داستان یا رمان خود را شکل بدهیم؛ مثلا دو ماجرا را به صورت موازی هم پیش ببریم و در جایی، تقاطعی ایجاد کنیم یعنی شخصیت یا شخصیتهایی از ماجرای اول با شخصیت یا شخصیتهایی از ماجرای دوم روبه رو شوند. بااین همه، باید بدانیم تکنیک یا شگرد صرفا نوعی روش است و نیز این روشها فقط در فُرم (شکل یا صورت) داستان کاربرد دارد.
در واقع، تکنیک به حوزه معنای داستان کاری ندارد چراکه ابزار چگونه گفتن است، نه چه گفتن! این سازه، جنبه فنی داستان ما است و روی هم رفته، هر روش و تمهیدی را شامل میشود که برای ایجاد ساختار داستانمان یعنی طراحی پیرنگ و استفاده از دیدگاه و به کارگیری جای گاه (صحنه) و حرکتهای نوآورانه و ... از آن سود میبریم. چیزی شبیه مفهوم دکوپاژ در سینما که کیفیت نورپردازی و اندازه نماها و جای دادن اشیا در کادر دوربین و خود محل قرار گرفتن دوربین و ... را دربرمی گیرد.
*برای نگارش این مطلب، از منابعی، چون «مبانی داستان کوتاه، مصطفی مستور، نشر مرکز. چاپ اول، ۱۳۷۹» و «واژه نامه هنر داستان نویسی. جمال میرصادقی و میمنت میرصادقی (ذوالقدر). کتاب مهناز. چاپ اول، ۱۳۷۷» بهره گرفته شده است.