سرخط خبرها

زبان؛ راهبرد جناب نویسنده!

  • کد خبر: ۱۴۳۶۵۲
  • ۱۵ دی ۱۴۰۱ - ۱۲:۴۴
زبان؛ راهبرد جناب نویسنده!
با توجه به همین طیف متنوع می‌توان زبان داستان را نمادین، طنزآلود، گفتاری، موجز، پرگو و جز این‌ها دانست.

«آمد دم پنجره و زیر آفتاب گریه کرد.» این گزاره که از دو جمله و یک واو عطف ساخته شده است، به سادگی خبری را به مخاطب می‌دهد؛ اینکه یک نفر به کنار پنجره آمده و زیر تابش خورشید گریه کرده است. لابد شنیده اید که درباره چنین جملاتی می‌گویند «زبانی ساده دارد». حالا همین اطلاعات گنجانده شده در گزاره یادشده را در یکی از داستان‌های مرحوم بیژن نجدی ببینید:

«پپسی به طرف پنجره رفت. صورتش را روی آفتاب گذاشت و پنجره توانست گریه بی صدای پپسی را بشنود» (بیژن نجدی: ۱۳۷۹، ۸۴). این بار با متنی سروکار داریم که «زبانی شاعرانه دارد». هنگامی که از «زبان داستان» می‌گوییم، منظورمان چگونگی سخن گفتن نویسنده در متن داستان است. زبان در داستان‌های نویسندگان گوناگون تنوع بسیاری دارد و سازه‌های آن، طیف گسترده‌ای را دربرمی گیرد؛ طیفی که یک سر آن دستور زبان است، میانه آن آرایه‌های زبانی (استعاره، تمثیل، تشبیه، نماد، اسطوره، کنایه، اطناب، ایجاز و...)، در سر دیگر آن هم انواع کارکرد (طنز، توصیف، گفتگو و...) قرار می‌گیرد.

با توجه به همین طیف متنوع می‌توان زبان داستان را نمادین، طنزآلود، گفتاری، موجز، پرگو و جز این‌ها دانست (در نمونه‌های نام برده، منظور این است که بیان نویسنده فلان داستان بر استفاده از نماد‌ها استوار است، یا نویسنده شیوه‌ای طنزآمیز اختیار کرده، یا زبانش به محاوره نزدیک است، یا مقتصد است و با کمترین واژگان مقصودش را می‌رساند، یا زیاده گو است و جز این ها). از این روست که، برای نمونه، می‌بینیم نویسنده‌های کمینه گرا (مینیمالیست) مانند ریموند کارور بیشتر زبانی ساده برای روایت داستان هایشان برمی گزینند و نویسنده‌ای مانند جیمز جویس حتی اگر در ظاهر ساده بنویسد، فهم داستان هایش به سبب استفاده او از نماد‌ها و اشاره‌ها و ارجاعات برون متنی و از این دست، بسیار سخت است و از دید زبانی باید او را نویسنده‌ای دشوارگو تلقی کرد. به همین ترتیب، جرج اُروِل در رمان «مزرعه حیوانات» به تقلید از تمثیل‌ها می‌پردازد و با زبان تمثیل گونه اش، دگرگونی‌های کمونیستی اکتبر۱۹۱۷ را به تیغ انتقاد می‌نوازد!

درباره زبان داستان شایسته است دو نکته را در نظر داشته باشیم؛ نخست اینکه اگرچه نثر ابزار شکل دادن به زبان است، با آن یکی نیست. یعنی وقتی به طور ویژه از تعبیر «زبان داستان» یاد می‌کنیم، به چیزی فراتر از نثر اشاره داریم؛ چیزی که از یک ابزار صوری فراتر می‌رود و به یکی از سازه‌های ده گانه داستان (موضوع، درون مایه، شخصیت، دیدگاه، زمینه (زمان و مکان)، لحن، فضا، زبان، سبک، تکنیک) بدل می‌شود. نکته دوم آن است که زبان راهبرد نویسنده در شکل دادن به داستانش است، اما گاهی به مثابه شیوه‌ای که نویسنده به کار می‌گیرد و گاهی شیوه‌ای است که راوی از آن استفاده می‌کند. به طبع راوی خیلی وقت‌ها با نویسنده فرق می‌کند (او روایت کننده‌ای است شبیه نویسنده یا بی شباهت به او که نویسنده خود را پشتش پنهان ساخته است).

برخی منابع:

۱. مبانی داستان کوتاه. مصطفی مستور. نشر مرکز. چاپ نخست، ۱۳۷۹،

2. https://books.openedition.org/obp/12169#bibliography

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->