ما فرصتهای بالقوه و بالفعلی در گردشگری بین المللی داریم، ولی آمارهای جهانی وضعیت ما را مناسب ارزیابی نمیکند. بررسی علمی این مسئله میتواند راهگشای مدیریت گردشگری کشور باشد و زمینه را برای رونق گردشگری و در نتیجه توسعه اشتغال و درآمدزایی کشور هموار کند. شهرهای شیراز، اصفهان، مشهد و... نشان داده اند که از ظرفیت بالایی در جذب گردشگر داخلی برخوردار بوده و همیشه در تلاش اند که گردشگری بین المللی خود را نیز بهبود بخشند. اما توسعه گردشگری بین المللی به شاخصهای مختلفی بستگی دارد. شکی نیست که سودآوری گردشگری بین المللی بسی بیشتر از ملی است و حتی بالاتر از درآمدهای نفتی، خودرو و صنعتی قرار میگیرد. تقاضای گردشگری بین المللی با مقصد ایران وضعیت مناسبی دارد، ولی کیفیت عرضه و میزان آن مناسب نیست. در بازههایی از سال ورود گردشگر رونق گرفته و در بازههای دیگر از رونق میافتد. نوسان در گردشگری بین المللی به قدری بالاست که بسیاری از مشاغل ایجادشده در آن دچار خسران و زیان اقتصادی میشوند. آنچه گردشگری بین المللی را تسهیل میکند به شاخصهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی باز میگردد. از طرف دیگر این زمینهها در شکل گیری بستر خدمات گردشگری بین المللی نیز تأثیرگذار بوده و چرخه زوال گردشگری بین المللی در کشور تکمیل میشود. یعنی ضعف در ورود گردشگر، ناکارآمدی خدمات داخلی و مجددا کاهش گردشگر را به دنبال خواهد داشت. این گونه است که ما اکنون در حوزه گردشگری بین المللی دچار ضعف هستیم.
مدیریت گردشگری باید به ظرفیتهای ایجابی این نوع از گردشگری باور پیدا کند. نظام یکپارچه و رسمی خدمات رسانی به آنها را فراهم سازد و به مشکلات و معضلات این عرصه رسیدگی جدی تری نماید. در حوزه گردشگری پزشکی که حوزهای نوپا، ولی نام آشنا برای فعالان است، چالشهای متعددی در حوزههای اقتصادی و اجتماعی وجود دارد که روز به روز فعالان را نسبت به آینده آن ناامید میکند. تفاوت هزینهها و قیمتها ناعادلانه و رفتارهای جامعه میزبان نامناسب و به دور از شأن گردشگر بوده و دیر یا زود این مسئله چالشهای بزرگ تری را به دنبال خواهد داشت. مشاغل گردشگری با تأثیرپذیری از شرایط سیاسی کشور، موقتی شده و جان نمیگیرند، نوسانهای بسیاری را تحمل میکنند، ولی نتوانسته اند شبکه خدماتی و اقتصادی مناسب را راه اندازی کنند. حضور گردشگران مسلمان در شهرهای مذهبی همچون مشهد، ضمن فراهم سازی تعامل و گفتگوهای بین فرهنگی درآمد مناسبی را برای صنعت گردشگری در شهر فراهم ساخته است، ولی همچنان ضعفهایی در این زمینه نیز وجود دارد. مدیریت گردشگری هرچه بیشتر باید بر شاخصهای وفاداری مشتری و بازگشت مشتری تأکید کند و به سادگی از کنار آن عبور نکند. برای مثال آژانسهای مسافربری از جمله نقاط کلیدی در زنجیره صنعت گردشگری هستند که ضمن تحمل هزینههای بالای مدیریت و نگهداری ساختار خود، به سرعت از نوسانهای اقتصادی و سیاسی تأثیر میپذیرند. در صورتی که مدیریت گردشگری بخواهد جانی دوباره به این صنعت در کشور و در شهرهای کلان بدهد، باید این بخش از زنجیرهها را بیشتر دریابد. پل ارتباطی جامعه میزبان و گردشگر خارجی همین آژانسها هستند و برای رونق گردشگری بسیار اهمیت دارند. گردشگری بین المللی نیازمند بررسی دقیق در نهادهای تصمیم گیر بوده و به باور بسیاری از اقتصاددانها میتواند اشتغال کامل کشور را تأمین و از هدر رفت منابع در حوزههای نفتی، معادن و صنایع جلوگیری کند.