در بحث هم زیستی جامعه گردشگری با کرونا اولین خواهش من این است که واقع نگر باشیم به جای اینکه مثبت اندیشی های بی دلیل داشته باشیم. صبور باشیم به جای اینکه تعجیل داشته باشیم. تعجیل ما در ایام خرداد نشان داد که همه گیری کرونا با چه وضعی دوباره در کشور آغاز شد! شاید بعضی از گفتارهای تبلیغاتی بیان کند که سفر عامل شیوع دوباره کرونا نبود اما تحقیقات میدانی و گفته دوستان در وزارت بهداشت نشان می دهد که واقع نگر نبودن ما و برگزاری تورهای به اصطلاح «شادِ شاد» یا تورهایی که از فضاهای حرفه ای به دور است فاجعه ای را در یک ماه اخیر در کشورمان به وجود آورده است. همین موضوع در عرصه تورهای ورودی و خروجی هم وجود دارد. یادمان باشد که ۳ ماه پیش، این گفته در دنیا مطرح می شد که پروازهای ایرانی و مسافران ایران عامل انتشار ویروس کرونا به دنیا هستند. یادمان باشد که اگر با تعجیل مرزها را باز کنیم، اگر بدون تفکر و بدون خرد جمعی اجازه بازگشایی های سریع را بدهیم، آثار و عواقب منفی اش بسیار بیشتر خواهد بود. پس اولین مدل هم زیستی، واقع نگر بودن به جای مثبت اندیشی های بی پایه است و اینکه صبوری پیشه کنیم.
شرایط بسیار سخت است. همه ما به این شرایط سخت واقف هستیم، از بحث شرکت هایمان گرفته تا بحث مالیات، دارایی، حقوق همکاران و ضررهای فراوانی که داریم می دهیم، اما این را بپذیریم که اگر با صبوری پیش نرویم و واقع نگر نباشیم، تخریب و خودزنی ای که خودمان برای خودمان ایجاد می کنیم بسیار فراتر از آن چیزی است که پیش بینی می شود. در آن صورت، زمان بازگشت طولانی تری را نیاز داریم برای اینکه به عرصه معمول صنعت گردشگری برگردیم.
در گفت وگوهای دوستان و در مجلات و مقالاتی که در فضای مجازی منتشر می شود، بحث
«ریکاوری گردشگری» مطرح شده است. در حالی که موضوع ریکاوری اساسا برای دوران پساکروناست. برای دوران پساکرونا هم هنوز زمانی تعیین نشده است که بخواهیم راجع به ریکاوری صحبت کنیم. آنچه الان نیاز حیاتی ماست زنده ماندن است، و زنده ماندن اصول و روش خودش را دارد. شرکت های خدمات مسافرتی، خطوط هوایی و هتلها باید روش های مقطعی بسیار کوتاه مدتی را مدنظر بگیرند برای اینکه بتوانند در قالب یک هم زیستی و همراهی از بحران هایی مثل بحران کرونا عبور کنند، نه اینکه با قصد بهبود وضعیت خود و ریکاوری، با شعاردادن، فقط فضای گوش را پر کنند. نباید توهماتی را ایجاد کنیم که هیچ واقعیتی پشت آن نیست. این کار نه تنها کمکی به توسعه صنعت گردشگری و حتی شروع دوباره آن نمی کند بلکه تخریب بیشتری هم ایجاد می کند.
من می خواهم این حوزه زنده بودن را در ارتباط با شرکت های خدمات مسافرتی به ۳ بخش تقسیم کنم: تورهای داخلی، تورهای ورودی و تورهای خارجی. شرکت هایی که در عرصه تورهای داخلی فعال هستند باید به شدت به سمت سفرهای تخصصی طبیعت گردی تغییر رویکرد بدهند. امروز دیگر سفرهای عام طبیعت گردی مثل همان مدل تورهای شاد شادی که برگزار می شود در بین مردم هم رنگ باخته است چون آن ها تبعات منفی سفرهای گروهی را در یک ماه پیش دیده اند. دیگر وقتش است که به سمت سفرهای تخصصی طبیعت گردی روبیاوریم، آن هم با رعایت تمام قرارداد های بهداشتی، و فضای طبیعی محدودی را برای خانواده ها ایجاد کنیم. منظورم از کلمه محدود، محدود بودن گروه ها به تعداد ۲ تا ۴ نفر است.
نکته بعدی درباره تورهای ورودی است که آن ها هم باید با تعداد ۲ نفر و نهایتا 5 نفر برگزار شود. همچنین در حوزه تورهای خروجی، سعی کنیم با ردیابی کشورهایی که الان در اصطلاح دنیا کشورهای پاک محسوب می شوند مسافرهایمان را برای سفر به این مقاصد ترغیب کنیم. بتوانیم برای آینده نزدیک مخاطبمان یک برنامه ریزی برای سفر ارائه دهیم که اگر مرزها به صورت گذری باز شد، آن ها جهتمند سفر کنند.
یک بحث بسیار بااهمیت درباره هم زیستی صنعت گردشگری با کرونا این است که همه -چه شرکت های خدمات مسافرتی، چه هتل ها، چه خطوط هوایی- باید این را بپذیریم که اکنون زمان فروش نیست اما به شدت زمان حضور است، مخصوصا با وضعیت سنی مخاطبان شبکه های اجتماعی که امروز دیگر محدود به نوجوان ها و جوان ها نیست بلکه افراد میان سال و حتی مسن هم به این فضا روی آورده اند. باید بتوانیم با اعلام حضور قوی خودمان، شرکتمان و مقاصدمان را درست تعریف کنیم، بتوانیم به مردم برای آینده اجازه رویاپردازی بدهیم. هرچه در وضعیت فعلی، حضورمان را در ذهن مخاطب بیشتر تقویت کنیم، در آینده و در زمان مناسب، فروش بهتری داریم. یکی دیگر از پیشنهادهای خیلی مهم، تجمیع شرکت های خدمات مسافرتی و هتلدارها و خطوط هوایی است. در صورت رخ دادن این تجمیع، علاوه بر اینکه مخاطب بیشتری را درگیر می کنیم، با کاهش قیمت تورهایمان نیز می توانیم همه فعالان صنعت گردشگری را بهره مند کنیم.
پی نوشت:
برگرفته از صحبت های دکتر شیرکوند در گروه مجازی «گردشگری پساکرونا در ایران»