سمیرا منشادی - آوازخواندن را همه ما تجربه کردهایم. در لحظههایی که خوشحال بودهایم زیر لب شعری را برای خودمان زمزمه کردهایم یا گاهی از سر دلتنگی برای اینکه آرامش پیدا کنیم باز هم شعری را با همان نابلدیمان تکرار کردهایم. حتی گاهی خودمان را جای بهترین استادان گذاشتهایم و بلندگو به دست صدای آنها را تقلید کردهایم. اما آنطورها هم که تصور میکنیم آوازخواندن کار سادهای نیست. این را میتوان از صحبتهای حبیب الماسیان مترجم، مدرس و خواننده موسیقی اصیل ایرانی، فرزند دیار عطار و خیام و ساکن خیابان پیروزی بهخوبی درک کرد. او سالهاست که در این زمینه تمرین کرده و معتقد است علاقهمندان خوانندگی باید دائم در حال آموزش و تمرین باشند. الماسیان تحصیلات خود را تا مقطع کارشناسیارشد مترجمی زبان انگلیسی ادامه داده و سالها در زمینه آموزش زبان تدریس کرده است و حالا در آموزشگاههای موسیقی مشهد تدریس تصنیفخوانی و ردیفهای آوازی و نیز تحقیق و ترجمه در موضوعات مختلف از جمله صداسازی، موسیقی درمانی و… را دنبال میکند.
فضای گرم با موسیقی سنتی
قرارمان برای مصاحبه در یکی از روزهای سرد و برفی است که زمین و زمان یخزده و سرما تا مغز استخوانمان نفوذ کرده است. با احتیاط پیادهرو یخزده را طی میکنیم. وارد آموزشگاه که میشویم صدای ادوات موسیقی، سرما را که تا رگ و استخوانمان رسوخ کرده است از بین میبرد. در هر کلاس چند نفر مشغول تمرین سازهای مختلف هستند و نوای سازهای اصیل ایرانی آنقدر دلنشین است که گوش از شنیدن آنها خسته نمیشود. خودمان را معرفی میکنیم و الماسیان به استقبالمان میآید و خوشامدگویی میکند و ما را به یکی از اتاقها برای مصاحبه دعوت میکند. صحبتمان را با یک پرسش که دائم در ذهنمان میچرخد شروع میکنیم و میپرسیم مگر در شهرمان تعلیم آواز هم داریم؟ الماسیان با خندهای کمرنگ در پاسخمان میگوید: «بله، چرا نداشته باشیم. علاقهمندان بسیاری هستند که به کلاسهای موسیقی مراجعه میکنند تا صدایشان را پرورش بدهند و راحتتر و زیباتر آواز بخوانند.»
نواهای قرآنی
جالب است بدانیم الماسیان از کجا و چطور شروع کرده است. او برایمان میگوید: «متولد و بزرگشده نیشابور هستم و خانوادهام در یکی از محلههای قدیمی و اصیل ساکن بودند. در آن دوران خانه ما روبهروی در هیئت محلهمان بود، در تمام دوران کودکیام این شانس را داشتم که در مراسمهای هیئت شرکت داشته باشم. همین رفتوآمدها و شنیدن قرائتهای قرآن سبب شد تا به قرائت قرآن علاقهمند بشوم.»
الماسیان در دورههای قرآنی پدرش و دوره قرآن الفجر که در نیشابور بسیار معروف بوده است هم شرکت داشته و همه این عوامل او را به الحان و نغمههای قرآنی علاقهمند میکند.
شرکت در مراسمها
دوران تحصیلش پایه ثابت اجرای برنامهها بوده و گاه برای اجرای دیگر برنامههای آموزش و پرورش هم از او دعوت کردهاند. او درباره آنروزها برایمان توضیح میدهد: «زیاد تمرین میکردم و مهارت خوبی در زمینه قرائت قرآن بهدست آورده بودم. در دوران تحصیلم بهترین نمرهام از درس قرآن بود. در دوره راهنمایی و دبیرستان معلمها میخواستند به دیگر دانشآموزان که در بحث قرائت مشکل دارند کمک کنم.»
درسدادن به دیگر دانشآموزان به او کمک میکند تا خودش در قرائت حرفهایتر شود. الماسیان ادامه میدهد: «در دوران دبیرستان بهدلیل قرائت خوبی که داشتم در بسیاری از مراسمهایی که آموزش و پرورش برگزار میکرد، برای اجرای برنامه دعوتم میکردند. اینکار سبب میشد تا اعتماد به نفسم بیشتر شود.»
مقامهای قرآنی
الماسیان در مسابقههای قرآنی شرکت کرده و مقامهای رنگارنگی را هم کسب کرده است. او در این زمینه برایمان توضیح میدهد:
«برای مسابقات اذان و قرائت شرکت میکردم. دوران راهنمایی در محلهها برای مسابقه شرکت و مقامهای اول تا سوم را کسب کردم. دوران دبیرستان هم در شهرستان مقام اول و سوم را کسب کردم.»
او برای اینکه بتواند الحان را بهتر آموزش ببیند (علاوهبر دورههای قرآن) در کلاسهای کانون فرهنگیهنری نیشابور شرکت میکند.
آشنایی با ردیفخوانی
الماسیان ردیفخوانی را از سال ۷۶ شروع کرده است و دراینباره میگوید: «برای یادگیری بیشتر الحان قرآنی از نوارهای آموزشی صوت و لحن استاد «رحیم خاکی» استفاده میکردم، به توصیهای که ایشان در نوارهای آموزشی خود داشتند برای یادگیری و فهم هر چه بیشتر و درنتیجه قرائت بهتر به یادگیری ردیفهای آوازی ایرانی علاقهمند شدم. یادم میآید که در آن دوران فکر کنم سال ۱۳۷۶ بود که از دوستم «حجت اشرفزاده» که تأثیر زیادی در علاقهمندی من به موسیقی اصیل ایرانی داشت، اولین کاست آموزش آواز را که مربوط به ردیف ماهور زندهیاد «مرحوم کریمی» بود هدیه گرفتم و به توصیه او و «آرش کامور» که از آهنگسازان و نوازندگان برجسته حال حاضر موسیقی ایرانی هستند، به کلاسهای استاد «رضا شکری» در اداره ارشاد نیشابور راه پیدا کردم.»
او در دوران نوجوانی از کاستهای قاریانی مانند «عبدالباسط» و «شحات محمدانور» برای تمرین تلاوت قرآن استفاده کرده است. جالب است که الماسیان سالها بعد متوجه میشود که حتی استادان بزرگی همچون عبدالباسط با علم موسیقی و همچنین ساز عود آشنایی داشتهاند و عکسی از آنها را در حال نواختن ساز عود از ایشان در اینترنت میبیند که باعث میشود موسیقی را جدیتر دنبال کند.
کنکور زبان و هنر
برای ادامه تحصیل رشته زبان را انتخاب میکند و در کنکور هم در رشته مترجمی زبان انگلیسی قبول میشود. او دلیل انتخاب رشته مترجم زبان را اینگونه توضیح میدهد: «برادر بزرگترم در رشته زمینشناسی تحصیل میکرد و به عکاسی هم علاقه داشت. او مجله نشنالجئوگرافیک را برای مطالعه میخرید، من هم در زمانهایی که بیکار بودم آنها را مطالعه میکردم و این سرآغازی برای علاقهمندشدنم به زبان انگلیسی بود به همین دلیل در دانشگاه رشته مترجمی زبان را انتخاب کردم. در آنزمان هیچ تصوری نداشتم که میتوانم، هم در رشته هنر شرکت کنم و هم در آن رشته به تحصیل ادامه بدهم.»
هنگامی که او از دوره نوجوانی و جوانیاش تعریف میکند تنها کار هنریای که در آن سالها انجام داده است خراطی بوده که از پدرش آموزش دیده و در آن مهارت پیدا کرده است.
شاگردی استاد شاکری
دانشجویی برای او اوج شکوفایی هنرش بوده و این را میتوان از توضیحاتی که میدهد بهخوبی درک کرد. الماسیان میگوید:
«از سال ۱۳۷۷ و همزمان با دوران دانشجویی به توصیه دوستانی که اشاره کردم در کلاسهای آواز استاد رضا شاکری هم شرکت کردم و دورههای ردیفهای آوازی را تحت تعلیم این استاد فراگرفتم.»
همزمانی کلاسهای دانشگاه و تعلیم آواز برایش روزهای سختی را رقم زدند، اما او با عشق و علاقهای که به کارش داشته این روزها را هم پشت سر گذاشته است.
هنر و زبان مکمل هم هستند
حالا که به رشته تحصیلیاش و هنر نگاه میکند، میگوید: «شاید آنزمان تصور نمیکردم که رشته تحصیلیام با هنر بتواند روزی مکمل هم باشند، اما امروز بعد از گذشت سالها دریافتم رشته مترجمی زبان میتواند در هنر کمکم کند. بدین شکل که میتوانم مجلهها و مقالههای روز جهان درباره تکنیکها و مهارتهای خوانندگی را مطالعه کنم و نکات آموزنده آنها را در اختیار هنرجویانم قرار بدهم. حتی ویدئوهایی در زمینه آموزش آواز ترجمه کردهام و در اختیار هنرجویانم قرار دادهام.»
سختی مسیر، سد راهش نبود
الماسیان بهسختیهایی که در راه یاد گرفتن هنر و همزمانی با تحصیلش وجود داشته است اشاره کرده و توضیح میدهد: «کلاسهای دانشگاه سختی خودش را داشت و کلاسهای آواز هم فشاری مضاعف به من وارد میکرد. باید برای هر کدام زمان زیادی میگذاشتم تا بتوانم پیشرفت کنم، اما این سختیها نتوانست سد راهم بشود تا جایی که در دوره دانشجویی هسته اصلی گروه «دلشدگان» را با ۳ نفر از دانشجویان تأسیس کردیم. در مراسمهای دانشجویی که در دانشکدهمان برگزار شد ۱۰ اجرا هم با گروهمان داشتیم. این اجراها مورد استقبال دانشجویان قرار گرفت و همین امر سبب شد تا برنامههای دیگری را هم با همین گروه اجرا کنیم.»
تا پایان دوران کارشناسی ردیفهای آوازی را تکمیل میکند و همین امر او را بیشتر به آواز علاقهمند میکند. او ادامه میدهد:
«در اینزمان هنوز آواز خواندن را به شکل یک عشق نگاه میکردم، نه شغلی که در آینده از آن امرار معاش کنم.»
کار آواز برایش «دلی» بوده و آن را به چشم علاقه شخصی میدیده است.
بهترین زمان اجرا
او به همه شاگردانش توصیه میکند که از فضای دانشگاه برای اجرا استفاده کنند، زیرا این تجربه را خودش داشته و از آن راضی بوده است. در این زمینه میگوید: «بهترین زمان برای اجرا دوران دانشجویی است، زیرا محیط دانشگاه و اجراهایش دانشجویی و دوستانه است و بعد از آنکه وارد جامعه میشوی دیگر از آن فضای دوستانه خبری نیست و محیط و مخاطبان بسیار جدیتر میشوند.»
این اجراها هر چند کم، اما برای او راهی بوده است که بتواند خودش را روی صحنه محک بزند و برای آینده و صحنههای بزرگتر آماده شود. او در این سالها با گروههایی در مشهد و نیشابور اجرا داشته است. او در نیشابور با گروههای موسیقی (رهاوی، شادیاخ، سپهر) و مشهد (آوای مهر، سماع خورشید) همکاری کرده است.
شکوفایی هنر
الماسیان در سالهای بعد، اجراهای مختلفی را برای صدا و سیما انجام میدهد. او در این زمینه توضیح میدهد: «با پشتوانه اجراهای دانشجوییای که داشتم حالا حرفی برای گفتن در زمینه اجرا پیدا کرده بودم. از اینرو همکاریهایی با رسانه رادیو و تلویزیون داشتم. ۲ تصنیف در سال ۹۱ به نام کوچههای خراسان در دستگاه چهارگاه و آتشین دل در مخالف سهگاه را به اتفاق گروه رهاوی و به آهنگسازی دوستم «محمد شمسآبادی» در استودیوی خراسان رضوی ضبط کردیم.»
در این سالها کسب عنوان برگزیده اولین جشنواره آواها و نواهای رضوی را بهدلیل تصنیف کوچههای خراسان که در ارتباط با امام رضا (ع) بهدست آورده و همچنین همکاری در آلبوم مناجاتخوانی تمنا و آوای رضوان ۳ به همت انتشارات آستان قدس رضوی را در کارنامه هنریاش ثبت کرده است.
در محضر استادان
الماسیان در سالهای بعد در کارگاهها و کلاسهای استادان مختلفی شرکت کرده است. او دراینباره میگوید: «در کارگاههای آواز «زندهیاد محمدرضا لطفی»، «حمیدرضا نوربخش»، «مجتبی عسگری»، «عارف احسن» و… شرکت کردم. هر روز درگیر تمرینات و مطالعه در زمینه آواز هستم و معتقدم که هیچوقت و در هیچ مرحلهای بینیاز از راهنمایی استادان نیستم و هر وقت احساس نیاز کنم از راهنماییهای استادان مختلف استفاده میکنم.»
شروع تدریس آواز در مشهد
الماسیان سال ۹۳ از نیشابور به مشهد نقل مکان میکند و کار تدریس زبان در جهاد دانشگاهی مشهد را مانند نیشابور دنبال میکند. از سال بعد او درسدادن آواز را هم شروع میکند:
«هنگامی که برای درسدادن در جهاد دانشگاهی اقدام کردم تصمیم گرفتم برای درسدادن کلاسهای آواز هم شاگرد قبول کنم. یکی از دوستانم این امکان را فراهم کرد و در یکی از آموزشگاههای خوب مشهد مشغول شدم. در ابتدا کار آموزش را با یک شاگرد شروع کردم، ظرف ۶ ماه شاگردانم چند برابر شدند. در حال حاضر از ۳ ظهر تا ۱۰ شب مدام کلاس دارم و آموزش میدهم.»
خودش این موفقیت را به مهارت در اداره کلاس و برقرارکردن ارتباط خوب با شاگردانش میداند که این امر را مدیون همان درسدادن به دوستانش در سالهایی که در دبیرستان بود میداند که به طور ناخودآگاه آموزش اداره کلاس را دیده است و اعتقاد دارد بهترین تبلیغ کارش ارتباط مؤثر و آموزش خوب است.
ردیف، شرط موفقیت در آواز ایرانی
از او درباره ردیفخوانی در شرایط حال میپرسیم و پاسخ میدهد: «به بیان ساده ردیف آوازی، همان الفبای موسیقی ملی ماست و برای درک و دریافت عمیق آواز اصیل ایرانی، فراگیری نغمات ردیف ضروری است. ضمن اینکه یادگیری آن نیاز به سالها تلاش، سختکوشی، برنامهریزی و پیگیری زیاد دارد؛ بنابراین در این زمانه پرشتاب هنرجویان آواز برای فراگیری ردیفهای آوازی تلاش و صبوری نمیکنند و بیشتر به یادگیری تصنیف، علاقه نشان میدهند. گرایش جوانان امروزی بیشتر به پاپ سنتی است و میخواهند بدون تمرین زود به نتیجه برسند البته مشکل دیگر این نسل، آن است که از خودشان انتظار زیادی دارند.»
ردیفهای معجزهگراین استاد آواز دانستن ردیفها و گوشههای آواز را برای آنهایی که میخواهند پاپ بخوانند، ضروری نمیداند، اما به این علاقهمندان توصیهای دارد. او میگوید: «یادگیری ردیفهای ایرانی برای علاقهمندان به موسیقی پاپ ضرورتی ندارد، اما به حس ایرانی خواندن آنها کمک میکند. پس اینکه فکر کنیم حتما باید ردیفهای ایرانی کار شود، توصیه نمیشود. به نظر بیشتر استادان شرکت در کلاسهای سلفژ یا سرایش موسیقی میتواند کمک زیادی به درک و دریافت و تربیت صدا و گوش هنرجو کند. بهشخصه به عزیزانی که علاقهمند به سبک پاپسنتی هستند یادگیری تحریرها و بعضی دستگاهها و آوازهای ایرانی را توصیه میکنم.»
تأثیر اقتصاد بر یادگیریالماسیان اقتصاد را بر یادگیری آواز تأثیرگذار میداند و در این زمینه توضیح میدهد: «باید قبول کنیم که سلیقه و ذائقه مردم و جوانان در این سالها بسیار تغییر کرده است. همه دوست دارند هر چه زودتر و کمهزینهتر آوازخواندن را یاد بگیرند. این در حالی است که یادگیری ردیفهای آوازی بسیار زمانبر، وقتگیر و هزینهبر است. ضمن اینکه شخصی در یادگیری ردیفها میتواند موفق عمل کند که صدایش از تحریرهای خوبی برخوردار باشد، با شعر مأنوس باشد و تمام این عوامل دست در دست هم میدهند و جوانان را که طاقت کمی هم دارند از یادگیری ردیفهای آوازی منصرف میکنند.»
تنوعطلبی جامعهصحبت از خوانندگان و بازار موسیقی که میشود، گویا داغ دل الماسیان هم تازه میشود و دراینباره حرفها دارد. او میگوید:
«امروزه بسیاری از استادانی که در کارشان حرفی برای گفتن دارند، کارشان محدود به تدریس موسیقی شده است. در حال حاضر داشتن صدای خوب فقط بخش کوچکی از موفقیت در وادی موسیقی محسوب میشود، حتی فردی که صدای خاصی نداشته باشد با امکاناتی که در استودیو و ضبط موسیقی وجود دارد میتواند تا حدودی این نقص را برطرف کند و با صرف تبلیغات و هزینههایی که در تولید و ساخت موسیقی و ویدئو میکند همچنین به لطف شبکههای اجتماعی برای خودش شهرتی هر چند گذرا دست و پا کند. نکته منفی دیگر درباره سرمایهگذران و تولیدکنندگان موسیقی است که با سیاستهای خاص خودشان روی سلیقه و ذائقه مردم تأثیر مستقیم و گاهی هم منفی میگذارند. بعضی از این تولیدکنندگان فقط به درآمدزایی خودشان فکر میکنند و بیشترشان نگاه هنری به تولید موسیقی ندارند. شاید همین امر سبب شده است تا جامعه ما در موسیقی تنوعطلب باشند.»
گنجینهای بهنام ردیفهاهنگامی که صحبت از آواز ایرانی و ردیفهای آن میشود، الماسیان میگوید: «از گذشتگانمان ردیفها و آوازها به نسل امروز رسیده است که مثل گنجینه هستند و ما باید آنها را ثبت و ضبط کرده و اشاعه دهیم.»
او درباره موسیقی اصیل ایرانی میگوید: «حال موسیقی ما چندان خوب نیست، اما به هر حال این راه ادامه دارد و افراد علاقهمند خاص خودش را هم دارد. از سویی افرادی که به این هنر علاقهمند باشند و مشتاق یادگیری به دنبال آن میآیند. استعدادهای بسیار خوبی هم در این زمینه داریم، اما به دلیل اینکه آواز ایرانی مخاطب خاص دارد، بنابراین مانند برخی سبکهای موسیقی درآمدزا نیست و بهخوبی حمایت و دیده نمیشود.»
او معتقد است که بخش بزرگی از ردیف و الحانی که امروز وجود دارد از طریق تعزیهها در طول تاریخ حفظ شده است.
صدای خوب در موسیقیهمه ما تصور میکنیم صدایمان خوب است و ششدانگ صدا را داریم، اما بهراستی تعریف صدای خوب چیست و چه کسی میتواند بخواند. هنگامی که پرسشمان را با الماسیان در میان میگذاریم خندهای بر لبهایش نقش میبندد و میگوید: «ارائه تعریف از یک صدای خوب، امری نسبی است و در فرهنگها و انواع موسیقیها این تعریف متفاوت است. از طرفی معیار صدای خوب بهطور کامل سلیقهای است. اما معتقدم که یک صدای خوب و تأثیرگذار باید گرم و دلنشین و پرقدرت، رسا و بدون گرفتگی باشد. همچنین یک صدای خوب باید ضمن برخورداری از ملاحت و لطافت و قدرت انتقال احساس، قادر به اجرای انواع تکنیکها از جمله نوانسها، غلتها، ویبرهها (لرزشها) و تحریرهای متنوع به ویژه در آواز اصیل ایرانی باشد.»
تأثیر اخلاق در هنرصحبتمان را در زمینه هنر و نقش هنرمندان موسیقیدان در جامعه با الماسیان ادامه میدهیم. او در این زمینه معتقد است: «به نظر من یک هنرمند واقعی باید در مرحله اول یک انسان خوب باشد، یا دستکم سعی کند که خوب عمل کند. وقتی که یک هنرمند به اصول اخلاقی و ارزشهای انسانی پایبند باشد، روی موسیقیای که ارائه میکند هم تأثیر میگذارد. درنتیجه موسیقی او هم غنی و متعالی میشود. از گذشته هم گفتهاند که از کوزه همان برون تراود که در اوست.»
ابزار خاص برای خواندنبرای اینکه فردی بتواند صدای خود را کشف کند نیاز به تمرینهای خاصی دارد و باید نکتههایی را در این امر رعایت کند. این موضوعی است که الماسیان در این زمینه برایمان توضیح میدهد: «یک خواننده باید به اندامهای آواساز (حنجره) و نیز امکانات و وسعت صوتی خود آگاهی لازم داشته باشد. همچنین ضمن آشنایی با انواع روشهای گرمکردن صدا و نفسگیری صحیح، لازم است از روشهای صحیح تمرین، تغذیه سالم و پرهیز از هر عاملی که به صدا و سلامت او ضربه میزند، شناخت خوبی داشته باشد.»
آواز اصفهان و دستگاه همایونحالا که صحبتمان به خواندن و دستگاههای ایرانی کشیده از الماسیان میپرسیم که خودش کدام آواز را بیشتر دوست دارد و آن را در تنهایی خودش زمزمه میکند. او میگوید: «من در ردیفخوانی ایرانی از هر استادی در حد توانم یاد گرفتهام. در حال حاضر ردیفهای مرحوم کریمی و دوامی را تدریس میکنم، اما کلیت تمام ردیفها را یکی میدانم. اگر بخواهم از علاقه شخصیام بگویم باید به آواز اصفهان اشاره کنم که به آن علاقه بیشتری دارم. آن هم به این دلیل است که لحنها و گوشههای عاشقانه و خاطرهانگیز دارد و همچنین به دستگاه همایون هم علاقه خاصی دارم.»
تمرین روزانه مثل ورزشکارانالماسیان هر روز ساعتها تمرین میکند و مطالعه زیادی در این زمینه دارد و در ادامه برایمان توضیح میدهد: «به نظرم همانطور که ورزشکاران هر روز تمرین میکنند تا آمادگی جسمانیشان در سطح خوبی قرار داشته باشد، افرادی هم که تمرین آواز میکنند باید هر روز تمرین داشته باشند، زیرا صدا نیاز به ورز دادن دارد و اگر تمرین منظمی نداشته باشند، نمیتوانند در زمینه خواندن موفق عمل کند.»
آواز خواندن همراه با جدیتبه نظر الماسیان جدیت و پشتکار دو عنصر مهم در کار آواز است. او میگوید: «به نظر من هر کس که بتواند بدون مشکل و گرفتگی صدا، سلیس و روان صحبت کند، میتواند تمرینات خوانندگی را هم شروع کند. من فقط افرادی را که دارای لکنت زیاد و انحراف بینی شدید یا دچار مشکلاتی در ناحیه فک و دندان هستند تا برطرفکردن مشکلشان از ادامه کار منصرف کردهام. آوازخواندن خود نوعی صحبتکردن است و قرار نیست که صدایمان را به نحو عجیب و غریبی تغییر بدهیم. افراد بااستعداد و خوشصدای زیادی بودند که پس از شرکت در کلاسهای آواز متأسفانه پشتکار و جدیت لازم برای ادامه خوانندگی را نداشتند. بعضی از این افراد به توصیه و راهنمایی من به یادگیری بیشتر علاقهمند شدند و هماکنون مشتاقتر در این زمینه کار میکنند.»
مشکل شایع هنرجویان آوازاینکه چرا برخی آموزش را نیمهکاره رها میکنند پرسشی است که الماسیان در پاسخ آن میگوید: «شاید بزرگترین مشکل هنرجویان آواز، برنامهریزینکردن، پیگیری و ممارست و پشتکار لازم است. به نظرم در مرحله اول باید در تمرینات موسیقی، تمرکز وجود داشته باشد، دوم هدفمند بوده و سوم اینکه وقت مناسبی داشته باشد.» او میگوید: «سه سؤالی که باید هنرجو در تمرینات از خودش بپرسد شامل این موارد میشود «چه زمانی تمرین کنم؟»، «چه مقدار تمرین کنم؟» و «چه چیزی تمرین کنم؟» توصیهام به علاقهمندان به آواز این است که قبل از شرکتکردن در کلاسهای آواز، برنامه و هدف مشخصی را برای خودشان تعریف کنند و اجازه ندهند که شوق و اشتیاق اولیه آنها، با نبود برنامهریزی مناسب از بین برود. بدانند که کسب مهارت در هر رشتهای زمانبر است و باید تلاش زیادی کنند. من به عنوان یک معلم آواز با خودم عهد بستهام که به هر کسی که به خوانندگی علاقه دارد کمک کنم که از صدایش لذت ببرد.»
حال خوب با موسیقی«هنگامی که حالتان خوب نیست به موسیقی گوش کنید، در حال حاضر بسیاری از درمانگران به موسیقیدرمانی روی آوردهاند.»
این جملهای است که در پایان این دیدار الماسیان میگوید و سهتارش را برمیدارد و ما را به شنیدن یک موسیقی خوب دعوت میکند. صدای ساز که در فضای اتاق طنینانداز میشود حس و حال خوبی برای لحظههای هر چند کوتاه سراغمان میآید و یادمان میرود که بیرون سرد است و چه مشکلاتی پشت در این اتاق منتظر ماست. الماسیان میگوید: «هر زمان که میخواهم روحیهام تازه شود بهسراغ موسیقی میروم تا جانی تازه کنم. به شما هم پیشنهاد میکنم آن را یکبار امتحان کنید.»