محمدجواد ابوعطا | شهرآرانیوز؛ همه میدانستند که پیرزن طلای زیادی دارد. طلاهایی که درنهایت منجر به قتلش شد و قاتل بی رحم، بخش زیادی از آنها را به سرقت برده بود و فقط دو النگو، به جا گذاشته بود.
ماجرای قتل پیرزن، شامگاه دوشنبه به بازپرس ویژه جنایی گزارش شد و قاضی صادق صفری به همراه کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی به محل وقوع جنایت، واقع در بولوار سرافرازان در یک مجتمع مسکونی رفتند.
با ورود گروه جنایی به محل مشخص شد که پیرزنی تنها در یک آپارتمان زندگی میکرده است. بررسیهای بعدی نشان داد پیرزن که توانایی راه رفتن نداشته همیشه روی تختش مینشسته است. تخت مقتول هم زیر پنجره قرار داشت و روبهروی آن یخچالی قدیمی بود. فرزندانش میزی کوچک را برای اینکه مادرشان گوشی همراه، داروها ولوازمش را در دسترس داشته باشد، کنار تخت او گذاشته بودند. این مادربزرگ حتی برای قضای حاجت نیز توانایی ترک تختش را نداشته است. آخرین باری که این زن کهن سال خانه را ترک کرده بود مربوط به ایام عید بوده که یکی از فرزندانش اعلام کرد او را با ویلچر به محوطه این مجتمع مسکونی برده بودند.
آثار ضربات عمیق چاقو در حالی روی سینه نحیف او نمایان بود که معاینات تخصصی و کبودی دور گردن مقتول، نشان از خفگی او توسط قاتل داشت. با وجود دو النگوی سنگین در دستش، به گفته فرزندانش، طلاهای زیادی شامل چندین النگو و گردنبند نیز به سرقت رفته بود، اما اینکه چرا دو النگو به جامانده است، معمایی در این پرونده جنایی بود.
مقتول چهار پسر و سه دختر تنی داشت، اما زمانی با همسرش ازدواج کرده بود که او نیز سه پسر و یک دختر از ازدواج قبلی اش داشت، به این ترتیب نفراتی که به این خانه رفت وآمد میکردند با احتساب عروسها و نوهها به بیش از بیست نفر میرسید.
تحقیقات بعدی از فرزندانش نشان داد که آنها چهار ماه پیش، مادرشان را از خانه قدیمی اش واقع در خواجه ربیع به این مکان منتقل کرده بودند، موضوعی که بارها موجب اعتراض پیرزن قرار گرفته بود و حتی قسمتی از طلاهایش را از او گرفته بودند که خطری برایش ایجاد نشود.
فرزندان مقتول مدعی بودند که چندی پیش برای مادرشان پرستار گرفته اند، اما به علت ناسازگاری با پرستار مجبور شده اند عذرش را بخواهند. همچنین فرزندان و نوه هایش یک روز در میان به خانه پیرزن سرزده و کارهای روزانه اش را انجام میداده اند و تقریبا همه اطرافیان کلید خانه را داشته اند و آنهایی هم که بدون کلید بوده اند، بعد از زدن به پنجرهای که تقریبا همیشه باز بوده است، از خود پیرزن کلید گرفته و وارد خانه میشده اند.
فرزندان مقتول اعلام کردند که اندیشه، یکی از نوههای مرحوم، حدود ساعت ۱۷ برای دیدن مادربزرگش به آنجا رفته، اما کلیدش را فراموش کرده بود. البته این حضور چندان هم سرزده نبوده، چون مادربزرگ از ساعاتی قبل، تلفنش را پاسخ نداده و موجب نگرانی اطرافیان شده بود. اندیشه بعد از رسیدن به خانه متوجه شده که پنجره بسته است و هرچه به گوشی پیرزن زنگ زده یا به شیشه زده کسی جواب نداده است. برای همین موضوع را به یکی از عموهایش اطلاع داده است. او با این احتمال که شاید مادرشان از روی تخت افتاده و توانایی بلندشدن نداشته، در خانه را باز کرده و به درون رفته که با جسد خون آلود پیرزن روبه رو شده است.
همسایههای مجتمع که به گفته مدیر آن حداقل پنج تا شش سال است ساکن آنجا هستند و همه همدیگر را میشناسند، پس از اطلاع از ماجرا به محل آمدند. یکی از آنها مدعی شد که در ساعت ۱۶:۲۰ هنگام خروج از منزل متوجه حضور مردی ناشناس با کت وشلوار و کلاه کشی سیاه در مقابل خانه مقتول شده که دوزانو روی زمین نشسته و وضعیت مشکوکی داشته است.
مرد همسایه ابتدا بدون توجه از کنار این فرد میگذرد، اما دوباره به سمت او آمده و علت حضورش را پرسیده است که فرد مشکوک خود را از آشناهای مقتول معرفی میکند.
البته تحرکات دیگری نیز در این مجتمع مسکونی از چشم همسایهها دور نمانده بود که همین موضوع سرنخی برای این پرونده پیچیده شد.
دستور پیگیری پرونده برای شناسایی متهم یا متهمان این پرونده جنایی از سوی قاضی صفری صادر شده و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد. نتیجه این پرونده بهزودی درروزهای آینده در همین صفحه منتشر خواهد شد.