صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

توانشهر

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

مروری بر یک نامه تاریخی امیرالمؤمنین علیه‌السلام

نامه‌ای برای همیشه

  • کد خبر: ۲۵۱۶۰
  • ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۱:۰۴
عبدالحسین طالعی - عضو هیئت علمی دانشگاه قم
رویکرد ما به تعظیم شعائر، رویکردی مناسبت‌محور و فصلی است؛ لذا از این جاریِ زلال نور چندان بهره معرفتی نمی‌بریم، در‌حالی‌که آموزه‌های قرآن، رسول خدا و حضرت زهرا و ائمه هدی علیهم‌السلام رهنمود‌های همیشگی برای زندگی است و همواره باید بازگو شود، نه در زمان خاص و سالی یک بار.
یکی از گفتنی‌های مهم در‌باره امیرالمؤمنین (ع) نامه‌ای، بلکه دردنامه‌ای است که در اواخر عمر خود، پس از بازگشت از نهروان نوشته و توسط کاتب خود، عبید‌ا... بن ابی رافع، ابلاغ کردند که در مناسبت‌های مختلف بین مردم خوانده شود. متن نامه را محدث خبیر جناب سیدابن‌طاووس در کتاب گرامی کشف‌المحجة فصل ۱۵۵ آورده است.
امیرالمؤمنین (ع) پس از بازگشت از نهروان در معرض پرسشی در باب رویداد‌های صدر اسلام قرار گرفت. بدین روی به کاتب خود، عبیدا...، امر کرد که این نامه را بنویسد؛ به علاوه ۱۰ تن از بزرگان اصحاب خود، از جمله کمیل‌بن زیاد و اصبغ بن نباته را بر نگارش این نامه گواه گرفت و امر فرمود که در جمع مردم خوانده شود.
این نامه گزارشی دقیق، معتبر، تحلیلی و خواندنی از رویداد‌های ۴ دهه صدر اسلام است. شاید بتوان گفت آنچه را امیرالمؤمنین (ع) در خطبه شقشقیه به اختصار در حال گفتن بود و نامه‌ای مانع از ادامه کلام شد، در این نامه به شکل مکتوب، تفصیلی و به نسبت کامل می‌توان یافت.
بار‌ها از خود پرسیده‌ایم: چه بر سر امت شکوهمند اسلام آمد که به چنان انحطاط‌هایی گرفتار شد؟ پاسخ را در این نامه می‌یابیم به این مضمون که بعثت پیامبر، از یک سوی بالاترین نعمت خدا ست برای افرادی که به این موهبت الهی گردن نهند؛ اما از سوی دیگر بدترین عذاب است برای کسانی که از آن سر پیچند، خواه به کفر یا نفاق.
امام علی (ع) به جمله‌ای از قیس‌بن مخرمه زهری اشاره می‌کند که در یکی از مواقع حساس صدر اسلام به مردم گفت: شما کار خود را پیش بردید، سنت پیامبر را تباه کردید و سنت دیگری به جای آن نشاندید. اگر طبق سنت پیامبر، اهل بیت را در جایگاه راستینشان می‌نشاندید، از آسمان و زمین برکت‌های الهی بر شما می‌بارید و می‌رویید، ولی خودکرده را تدبیر نیست، مگر اینکه از استکبار و لجاجت فعلی توبه کنید و به راه حق که به حقانیت آن یقین دارید باز گردید. یکی از شبهات برخی معاندان در مورد حدیث غدیر این است که اگر حدیث غدیر صحیح است، چرا خود حضرتش به آن استناد نکرد؟ پاسخ‌های متعدد به این پرسش داده‌اند که یکی از آن‌ها درون همین نامه است؛ آنجا که امام علی (ع) گزارشی از رویداد بیان و بر اساس آن به ربودن حق خود استدلال می‌کند. همچنین به حدیث «انه ولیکم بعدی» که پیامبر به بُریده فرمود استناد می‌کند، با این توضیح که اکنون بریده زنده است و می‌توانید از او بپرسید. مظلومیت دردناک آن حضرت در این نامه به روشنی بیان شده است، از جمله در ۲ مورد:
یکی در کلام عبدالرحمان بن عوف که حضرتش را متهم می‌دارد که برای دستیابی به قدرت حریص است. شگفتا! دنیاطلبانی که روی تاریخ را با مال‌اندوزی سیاه کردند، به چنان امام زاهدی چه‌ها می‌گویند! دوم آنجا که حضرت امیر پیمان پیامبر با خودش را باز می‌گوید، بدین مضمون که اگر یارانی موافق یافت برای احقاق حق خود اقدام کند وگرنه صبر و سکوت پیش گیرد و امت ناهمراه را به حال خود و انتخاب خود واگذارد. اینجا است که حضرتش به خار در چشم و استخوان در گلو اشاره می‌کند، عبارت‌هایی که در خطبه شقشقیه نیز بیان فرمود.
دردنامه آن روز امیرالمؤمنین (ع) دردنامه امروز فرزندش امام مهدی است که از کمیِ یاران و ناهمراهیِ آنان شکوه‌ها دارد. باید این نامه را بار‌ها به صورت فردی و جمعی بخوانیم، نه فقط به عنوان یک سند تاریخی مربوط به دیروز، بلکه به عنوان یک دستورالعمل زنده امروزی که وظیفه ما را در برابر امام زمانمان روشن می‌کند. فصل آخر نامه عباراتی است که گویی امروز از دهان حضرت بقیه‌ا... عجل‌ا‌... فرجه در این زمان شنیده می‌شود.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.