صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

آخرین تندیس فریدون

  • کد خبر: ۲۶۰۰۴
  • ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۱۸
در سوگ فریدون صدیقی، مجسمه‌ساز و نقاش ایرانی، که ۱۵ اردیبهشت‌ماه دار فانی را وداع گفت.

امیرمنصور رحیمیان/ - در یک روز یکشنبه، اواسط اردیبهشت، درست در میانه بهار، در روزی که آفتابی است، نه از آن آفتاب‌های آزار دهنده تابستانی، نم بارانی می‌زند، باد لابه‌لای درختان می‌پیچد و عطر اقاقیا را در همه‌ شهر پخش می‌کند، بدترین کاری که یک آدم می‌تواند انجام بدهد، مُردن است. آن‌هم وقتی که آن آدم یک آدم معمولی نباشد، فریدون صدیقیِ مجسمه‌ساز، هنرمند، استاد، کاربلد و کاردرست باشد.

او پسر خَلَف ابوالحسن‌خان صدیقی بود. پسر مردی که پدر مجسمه‌سازی ایران نام گرفته، 83 مجسمه در طول زندگی‌اش ساخته و چند اثر فاخر هم در شهر مشهد دارد. مجسمه‌ فردوسی در آرامگاهش در توس و مجسمه‌ نادرشاه در باغ نادری مشهد هم از آن جمله‌اند. ضمن اینکه، مجسمه‌های ابن‌سینا در همدان، سعدی در شیراز، پیکره‌ خیام در پارک لاله و فردوسی در میدان فردوسی تهران نیز از آثار ابوالحسن‌خان هستند. ولی آدم‌ها تا ابد زیر سایه پدر نمی‌مانند. کش می‌آیند و به چشم می‌آیند. فریدون صدیقی هم همین‌طور قد کشید و از زیر نام سنگین پدر، خودش را نشان داد. او که متولد 1315 خورشیدی در تهران بود، از همان کودکی به‌ دلیل قرابت زیاد به هنر مجسمه‌سازی، راه پدر را در پیش گرفت. پدرش با اینکه چندان موافق مجسمه‌سازی پسر نبود، ولی خیلی زود به استعداد فرزند پی برد و او را برای آموختن راه و رسم ساخت و ترمیم تندیس، به اتریش فرستاد. بعد از پایان تحصیلات در کارگاه پدر در رم ایتالیا، زیر نظر او، به دستیاری پرداخت و مشغول تجربه‌اندوزی شد. در سال 1338 خورشیدی در سن بیست‌وسه سالگی ابوالحسن‌خان، مأموریت نصب مجسمه فردوسی در میدانی به همین نام در تهران را بر عهده او گذاشت.

شروع شناخته شدن فریدون صدیقی به عنوان مجسمه‌سازی فارغ از پدر، از همین‌جا بود. او که تا قبل از این ترمیم آثار پدر را بر عهده داشت، به عنوان هنرمندی با سبک‌وسیاق خاص خود معرفی می‌شد. این حسن شهرت به او این جسارت را داد تا در سال 1351 قراردادی برای ساخت مجسمه‌های داخل آرامگاه فردوسی، با انجمن آثار ملی ببندد و خیلی زودتر از موعد مجسمه‌های زال و سیمرغ، 3 بخش از هفت‌خوان، رستم و شاه مازندران، رستم و اسفندیار، ضحاک و خسرو انوشیروان را تحویل موزه فردوسی بدهد. از این بابت هنر مجسمه‌سازی در مشهد، مرهون پدر و پسری شد که تا آن روز کمتر کسی توان اجرای آن دو را داشته است. بعد‌ها او در کارگاه پدر مجسمه‌های زیادی را ترمیم کرد که اکثرا مربوط به آثار ابوالحسن‌خان بود. ترمیم، ساخت و طراحی خیلی از تندیس‌ها و نمادهای مهم شهری، هنر دیگری بود که از سرپنجه این هنرمند بر‌آمد. نماد میدان انقلاب یکی از مهم‌ترین آثار اوست. اثری که «ایرج اسکندری» طراحی و با دستان هنرمند فریدون اجرا شد. آثاری که در گذر سالیان هم‌چنان پابرجا و محکم هستند، ولی روزگار کار خودش را می‌کند. روزی مثل 3 روز قبل یعنی چهاردهم اردیبهشت‌ماه سال 99، فریدون، یادگار ابوالحسن‌خان صدیقی، کسی که شبیه‌ترین آدم به پدرش بود، در سن هشتادوسه سالگی قدم از میانه برکشید و آخرین تندیسش را در لفافی سپید، برجا گذاشت. این‌روزها در سرم مدام این شعر قیصر امین‌پور فقید می‌چرخد، که:
حرف‌های ما هنوز ناتمام
تا نگاه می‌کنی
وقت رفتن است
باز هم همان حکایت همیشگی
پیش از آنکه باخبر شوی
لحظه‌ی عزیمت تو ناگزیر می‌شود
آی...
ای دریغ و حسرت همیشگی
ناگهان
چقدر زود
دیر می‌شود!

 

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.