همایون شجریان امروز چهل و پنج ساله میشود. درست همان سن و سالی که پدرش محمدرضا شجریان شاهکارهای موسیقی ایران را خواند. پیوند مهر، بیداد، آستان جانان و چندی بعد سرعشق (ماهور). آثاری که برای کارنامه هنری یک هنرمندِ تاثیرگزار، کافی و تمام است. اما شجریانِ پسر که گامهای نخستین ورود به دنیای هنر را دوشادوش پدرش و بزرگان موسیقی معاصر برداشت، رفته رفته راه مستقل خود را پیش گرفت و آهنگی دگرگونه سرداد. راهی که با وجود تنوع و همگامی با نوآوریهای گوناگون به مذاق بسیاری از دوستداران موسیقی اصیل ایرانی خوش نیامد. مسیری که همایون شجریان تا به اکنون پیموده است از دو جهت درخور بررسی است. نخست آنکه توانایی و تسلط او بر آوازایرانی در هیچ یک از آثارش زیر سؤال نرفته است و اتفاقا بهرهگیری گاهی اغراقآمیز از گستره صوتی وی از سوی آهنگسازان و همچنین کنسرتهای طولانی مدت و پیاپی، او را بیش از پیش در عرصه اجرا بیرقیب نموده است؛ و دوم آنکه همایون شجریان با آزمودن قالبهای مختلف اجرایی از جمله موسیقی تلفیقی، ویدئو کلیپ، کنسرت نمایش و... سعی در فراگیری هنر خود در میان اقشار مختلف مردم، خصوصا جوانان و نوجوانان داشته که البته در این راه بسیار موفق بوده است. به نوعی همایون شجریان با به جان خریدن خطر حذف و گریز مخاطبان قدیمی، با خیل عظیمی از مخاطبان تازه همراه شد که شاید آواز ایرانی پنجاه سال اخیر و صدای شاخص محمدرضا شجریان را کمتر و یا حتی نشنیده بودند. گرچه که این فعالیتها در سالهای اخیر از محدوده همکاری با برادران پورناظری فراتر نرفته است. سالی که گذشت چندان سال درخشانی در کارنامه هنری همایون شجریان محسوب نمیشود. تور کنسرتها همراه با برادران پورناظری در آمریکا و اروپا، همکاری با پروژه فیلم سینمایی مست عشق با آهنگسازی سهراب پورناظری و انتشار آلبوم «افسانه چشمهایت» به آهنگسازی مهیارعلیزاده بعد از ۵ سال. آلبومی که به صورت مشترک با آواز علیرضا قربانی روانه بازار شد و با وجود همه اشتیاقی که به شنیدن این اثر بود، این آلبوم نه از منظر کارشناسان و نه از دید مخاطبان حتی پر و پا قرص، چندان مورد قبول واقع نشد و جز حواشی مراسم رونمایی از این اثر، خاطره دیگری از این کار باقی نمانده است. نکته تأملبرانگیز این است که آلبوم «خراسانیات» با آواز محمدرضا شجریان و آهنگسازی روانشاد پرویز مشکاتیان اوایل اسفند و در بحبوحه پاندمی کرونا به بازار آمد و با استقبال چشمگیر مخاطبان همراه شد و شاهکلیدی را به سرای آشفته اکنون موسیقی ایران نشان داد؛ اینکه قریحه آهنگساز و رجوع به ریشههای نستوه موسیقی ملی ایران، هرگز کهنه نمیشود و اتفاقا همین نکته است که این نامها را همواره جاودان نموده است. دریغا که جای خالی آهنگسازان قدر و خوشفکر سالهاست در کنار همایون شجریان خالی است.
سالهای گذشته، خاصه سال ۹۸ برای خانواده شجریان به ویژه همایون شجریان، سخت و طاقتفرسا گذشته است. بیماری پدر به قدری جامعه موسیقی را تحتتاثیر قرار داده است که تمامی اخبار حول محور سلامت این بزرگمرد میچرخد. حتی در اخبار درباره فعالیتهای موسیقایی همایون و یا دیگر اعضای خانواده شجریان، بیشترین سؤالات از ایشان حول محور چند و، چون احوال استاد میچرخد. علاوه بر این موضوع، شرایط حاکم بر جامعه و رخدادهای تلخ پیاپی نوعی رخوت و تلخ کامی را در اهالی هنر همهگیر کرده است که راه را بر هرگونه نقد و یادداشتی درباره فعالیتهای هنرمندان بسته است. باری امید که تنها چراغ راه است، یادآوری میکند که در قصه پر چالش موسیقی معاصر سالهایی بوده است که سکوت و گوشهگیری، هنرمند را از عرضه هنرش به دور کرده است، اما درست همین گوشهنشینی بعدها منجر به تولید آثار کمنظیر شده است. چنان که در آغاز یادداشت از شاهکارهای محمدرضا شجریان در چهلوپنج سالگی یاد شد، ذکر این نکته ضروری است که این آثار بعد از بیش از ۳ سال خانهنشینی شجریان متولد شد.
گویی باید دانست که ارزش هر آوازخوانی، به آوازهایی است که برای نخواندن دارد...