خادم | شهرآرانیوز؛ «داستایوفسکی و نیچه (فلسفه تراژدی)»، کتاب تازه نشر «نگاه»، ترجمه فارسی بخشی از کتاب «داستایفسکی، تولستوی و نیچه»، اثر لف شستوف، فیلسوف اگزیستانسیالست روس، است که بخشی دیگر از آن را پیشتر انتشارات «ققنوس» با عنوان «خیر در آموزه تالستوی و نیچه» با ترجمه سیاوش فراهانی منتشر کرده است.
در مقالات این کتاب، شستوف تحلیل عمیق و اصیلی از اندیشههای سه تن از چهرههای ادبی درخشان قرن نوزدهم اروپا ارائه میدهد؛ داستایفسکی، تولستوی و نیچه که هرسه تأثیر تعیین کنندهای بر شکل گیری فلسفه شخصی او داشته اند.
به گفته شستوف، عظمت این نویسندگان در بررسی عمیق آنها از مسئله معنای زندگی، رنج، شر و مرگ نهفته است. اینکه هرسه گاهی از این تأملات دست کشیده و به موعظه گریهای معمول روی آورده اند، از ارزش آنها نمیکاهد، بلکه تنها نشان میدهد که توانایی انسان برای رویارویی بی پرده با واقعیت محدود است.
از دیدگاه شستوف، داستایفسکی، تولستوی و نیچه همگی در درک تراژدی اساسی زندگی انسان اشتراک دارند؛ تراژدیای که نه افزایش دانش علمی و نه هیچ سطحی از اصلاحات سیاسی و اجتماعی نمیتواند به طور درخورتوجهی آن را کاهش دهد. درنهایت، فقط ایمان به خدای قادر مطلق میتواند سبب رستگاری شود.
در این بحث درباره رمانها و داستانهای دو نویسنده مشهور روس و مقالات و حکمتهای فیلسوف منزوی آلمانی که نبوغش سرانجام با جنون خاموش شد، شستوف به ایدهها و بینشهایی میرسد که دیگرمنتقدان از آنها غافل مانده اند یا اهمیت آنها را به درستی درک نکرده اند. ارزش دستاورد او به طور گستردهای به رسمیت شناخته شده است.
برای نوشتن این مطلب، از ترجمه بخشی از معرفی کتاب در «آمازون» استفاده شده است.
معمولا مردم پیوسته بتهای مخلوع و معزول را ایزدان میانگارند و پرستشگاهها را، هرچند پرستشگاه اند، ترک میگویند، اما داستایوفسکی نه تنها همه آنچه پیشتر پرستیده بود را به آتش افکند، بلکه آن را لگدمال و لجن مال نیز کرد. او نه تنها از ایمان نخستین خود تبری جست، بلکه از آن دل زده و روی گردان هم بود. در تاریخ ادبیات، چنین مواردی بسیار کمیاب است. روزگار جدید، افزون بر داستایوفسکی، تنها از نیچه میتواند نام بَرَد؛ نیچه هم این گونه بود: گسستش از آرمانها و آموزگاران جوانی اش کمتر از داستایوفسکی شدید و طوفانی نبود، و هم زمان به گونه دردناکی پرتب وتاب بود. داستایوفسکی از باززایی اعتقاداتش سخن میگوید.
برای نیچه پرسش ارزشیابی دوباره همه ارزشها مطرح است. درواقع، هردو این بیانها چیزی نیستند مگر واژگانی گوناگون برای اشاره به فرایندی یکسان. اگر این شرایط را به حساب آوریم، شاید چندان شگفت ننماید که نیچه چنین به داستایوفسکی ارج مینهاد. اینها واژههای راستین خود اوی اند: «داستایوفسکی تنهاروان شناسی است که توانستم از او چیزی بیاموزم. من آشنایی با او را در زمره شکوهمندترین دستاوردهای زندگی خود میدانم.» نیچه داستایوفسکی را روحی خویشاوند روح خودش دانست.
«داستایوفسکی و نیچه (فلسفه تراژدی)»، نوشته لف شستوف، ترجمه محمدزمان زمانی جمشیدی، نشر نگاه، ۲۷۲ صفحه، ۲۷۵هزار تومان.