خدای متعال در خلقت انسان، فارغ از جنسیت، به خود «فَتَبَارَکَ ا... أَحْسَنُ الْخَالِقِینَ» میگوید و آنچه در هستی مدنظر است، مقام کرامت انسانی است، اما در دنیای بیرونی دو جنس زن و مرد یا مذکر و مؤنث را آفرید. پروردگار عالمیان حقوق این دو جنس را برابر وضع کرده و در تکالیف و مسئولیتها بین این دو بنا بر شرایط و اقتضائات هر جنس، تفاوت قائل است؛ یعنی زن و مرد در مقابل قانون از برابری و تساوی برخوردارند و تفاوتشان به مسئولیتها بازمیگردد.
البته مسئولیتهای مشترک نیز بین زن و مرد وجود دارد؛ مثل اینکه همه باید اهل تلاش و کار باشند و نیز میتوانند نقش یکدیگر را هم بپذیرند؛ مثل زنانی که مسئولیتهای اقتصادی دارند یا مردانی که به امور خانواده رسیدگی میکنند.
در طول تاریخ بعد از این نقطه نخستین خلقت، با فرازوفرودها و نیز چالشهایی در برخورداری از حقوق و عمل به مسئولیتها از سوی هر دو جنس مواجه بودهایم؛ گاهی یک جنس روحیه زیادهطلبی و اقتدار منفی را به خود اختصاص داده و همهچیز را به نفع خویش مصادره کرده است؛ مثل رواج پدرشاهی یا مادرشاهی در برهههایی از تاریخ.
این فرازوفرودها در ادیان و مکاتب و طول تاریخ با فطرت و طبیعت انسان ناسازگار بود تا آنکه پیامبر اسلام (ص)، شخصیت زن را احیا کردند و آنچه خداوند در خلقت به دو جنس تعلق داده بود، بازخوانی کردند؛ هرچند پس از رحلت نبی اکرم (ص) و در جریان خلافت خلفا و دیگر حکمرانان، این مسئله دچار چالش و تغییراتی شد.
در کنار نگاه نه شرقی نه غربی، نه تحجر نه روشنفکری به معنای استفاده ابزاری، نگاه سومی وجود دارد که باید تبیین و شفاف شود. اینکه زن هم مادر است، هم همسر و هم میتواند فعال اجتماعی باشد، نباید او را به موجودی همهجانبه و همهبعدی خارج از عهده او تبدیل کند. بایدها و میتواندها را به انتخاب واگذار کنیم؛ یعنی زمینهها و بایدها را فراهم کنیم و میتواندها را به انتخاب زنان بگذاریم.
باید توجه کرد صرفا اشتغال زنان، فعالیت اجتماعی محسوب نمیشود، اینکه زن حق رأی دارد، میتواند در فعالیتهای فرهنگی مشارکت کند و عضو تشکلها و حتی مدیر شود، جلوههایی از کنشگری اجتماعی زنان است؛ چنانکه پس از پیروزی انقلاب ما فرمانده سپاه زن (مرحوم مرضیه دباغ) و نیز عضو خبرگان رهبری (خانم منیره گرجی) از جامعه زنان و نیز وزیر زن داشتیم؛ البته این بستر باید بهصورت قانونی و در همه جایگاهها بهطور مساوی برای زنان فراهم شود، اما در کشوقوس بوده و در همه دهههای پس از پیروزی انقلاب یکسان نبوده است.
ما به یک عقبماندگی تاریخی دچار هستیم که به پیش از انقلاب بازمیگردد. باید درپی اعمال تبعیض مثبت باشیم؛ مثل حرکت آمبولانس که حق تقدم و اولویت دارد. باید این راه را برای بانوان باز کنیم تا در تبعیضی مثبت، به شرایط مساوی با مردان برسند و بعد شرایط عادی شود.
به دلیل عقبماندگی تاریخی و ریشهدار، هنوز جایگاههای برخورداری از همه مزایا را برای بانوان فراهم نکردهایم، لذا اکنون تعداد مدیران و نمایندگان مجلس از زنان معدود است، در مجمع تشخیص مصلحت نظام که اصلا عضو خانم نداریم یا درمیان حقوقدانان شورای نگهبان با وجود فراوانی تحصیلکردگان حقوق در جامعه زنان، هنوز عضو خانم نداریم. همچنین است در پستهای مدیریتی مثل معاونان وزرا، لذا لازم است عرصه و بستر حضور زنان در نقشهای سیاسیاجتماعی، ایجاد و مناسبسازی شود؛ امری که هنوز اتفاق نیفتاده است.
ما منع قانونی نداریم، اما مثل دوندهای که قبلا جلوتر بوده است، مردان از زنان جلوتر هستند؛ چون در شرایط مساوی ندویدهاند، بنابراین ضرورت دارد بهمنظور تحقق نگاه امامخمینی (ره) و انقلاب اسلامی به نقش و جایگاه زنان، شرایط مناسب و مساوی در برخورداری آنها از امکانات حضور مفید و مؤثر اجتماعی فراهم شود.