صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

نه به استرس و تنش در محیط‌های کاری

  • کد خبر: ۲۹۶۳۶۸
  • ۰۳ آبان ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۹
تنش و استرس در محیط‌های کاری نوعی واکنش به محرک‌های موقعیت شغلی است. این محرک می‌تواند موضوعی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا شغلی باشد.

به گزارش شهرآرانیوز، تنش و استرس در محیط‌های کاری نوعی واکنش به محرک‌های موقعیت شغلی است. این محرک می‌تواند موضوعی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی یا شغلی باشد. اگر بخواهیم یک تقسیم بندی کلی از شاخصه‌های روان شناختی در موقعیت‌های شغلی داشته باشیم باید دو عامل را در ایجاد تنش‌ها و استرس‌های محیط کاری درنظر بگیریم.

۱- عامل فردی یا فرسودگی شغلی 

عوامل زیادی می‌تواند زمینه ساز فرسودگی شغلی در ما شود، عواملی که گاهی نسبت به خیلی از آن‌ها آگاهی لازم را هم نداریم. برای روشن‌تر شدن موضوع به چند عامل مهم و شایع در این زمینه اشاره داریم.

خستگی طاقت فرسا و کاهش انرژی 

این خستگی از کار زیاد و خارج از توانایی ما در محیط کاری است، به ویژه وقتی نتیجه دل خواهمان را هم به همراه ندارد.

احساس بحران به علت مناسب ندانستن کار با شخصیت و توانمندی‌های فرد 

داشتن چنین حسی سبب می‌شود تا هیچ گاه انتظار دستاوردی هم از کارمان نداشته باشیم. یعنی می‌پذیریم مشکل از جنس کارمان است و نه خودمان، بنابراین دلیلی هم برای تلاش بیشتر برای بهبود شرایط کاری معنا ندارد.

احساس ناکارآمدی و موفق نبودن 

احساس ناکارآمدی و موفق نبودن معمولا ما را به سمت انتخاب موقعیت‌هایی پیش می‌برد که در آن‌ها شکست می‌خوریم و سبب می‌شود تا حس ناکارآمدی دوباره در ما زنده شود. حسی که همراه با ایجاد خلق منفی و بی انگیزگی بیشتر است. در این شرایط طبیعی است که خبری از شور و نشاط و دستاورد هم نباشد، یعنی یک بار دیگر ناخواسته درگیر احساس ناکارآمدی می‌شویم، دور باطلی که برای آن انتهایی نیست.

شاید مهم‌ترین راهکاری که برای رفع این عوامل بتوان پیدا کرد، توجه به انتخاب رشته تحصیلی و به دنبال آن شغل باشد، شغلی که براساس توانمندی‌ها و علایق فرد انتخاب شود، نه معیار‌هایی مانند پول سازی و آرزوی والدین.

۲-عامل اجتماعی یا رهبری سمی 

کم‌رنـــــگ بودن حمایت‌های اجتــــــماعی در محیط‌های کاری موضوعی است که به فرهنگ کار فردی برمی گردد، یعنی افراد سود و منفعت شخصی را بر مصالح جمعی ترجیح می‌دهند و گاهی همین موضوع سبب می‌شود تا فردی خیلی راحت همکارش را تخریب کند یا زیرآبش را بزند. موضوعی که قابلیت آموزش دارد و در نبود آن بهره وری، تعهد و رضایت شغلی به شدت کاهش پیدا می‌کند.

مسئله دیگری که از بعد اجتماعی محیط‌های کاری را سمی می‌کند، وجود رهبران یا مدیرانی منفی و ناکارآمد است که آسیب‌های زیادی را مستقیم به خودشان و کسب و کارشان و غیرمستقیم به زیردستانشان وارد می‌کنند. معمولا از رفتار و اخلاق این نوع رهبران منفعت طلبی به‌جای قانون مداری برداشت می‌شود، چون نوسانات خلقی بسیاری دارند و گروه خود را دائم در موقعیت‌های منفی قرار می‌دهند و سبب می‌شوند تا دیگران احساس ناکارآمدی کنند و انگیزه کافی برای رشد و تکاپو نداشته باشند. موضوعی که از آن‌ها افرادی بله قربان گو و بیمار روحی و روانی و جسمی می‌سازد.

نظارت بیرونی بیشتر برروی رهبران یا مدیران گروه و آموزش فرهنگ کار جمعی شاید بهترین راه حلی باشد که بتوان برای کمتر شدن موقعیت‌های سمی در محیط‌های کاری درپیش گرفت.

همچنین کمک گرفتن از روان درمانگر‌ها و روان شناسان بالینی برای کاهش میزان استرس و اضطراب‌های شغلی و تنش‌های موجود در محیط‌های کاری می‌تواند کمکی به بهبود این شرایط باشد.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.