مشورت در آموزههای قرآنی روایی ما جایگاهی والا دارد و در مواضع مختلف به آن توصیه و سفارش میشود. اهمیت این مسئله بهقدری است که خدا حتی پیامبر (ص) را به آن سفارش کرده است: «شَاوِرْهُمْ فِی الامْر (آلعمران: ۱۵۹).»
نشانه عقل؛ امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «مشورت عین هدایت است.» در توضیح این حدیث علوی باید گفت مشورت راه رسیدن به مقصود را به ما نشان میدهد؛ و نیز از امیر کلام (ع) است که فرمودند: «هر کس به رأی خودش قناعت کند، خویش را به خطر انداخته است.» ایشان همچنین میفرمایند: «آن کسی که با دیگران مشورت کند در عقل و خرد آنها شریک میشود؛ هر عاقلی لازم است که رأی عاقلان دیگر را به رأی خودش اضافه کند و علوم دانشمندان را به علم خویش بیفزاید.»
جالب آنکه ائمه (ع) در مشورتکردن بین افراد از طبقات مختلف اجتماعی و اقتصادی تفاوت قائل نمیشوند و در نظرخواهی، اقشار مختلف را مخاطب قرار میدهند، چنانکه امامرضا (ع) در جمعی فرمودند: «پدرم امامکاظم (ع) با برخی غلامان مشورت میکرد و وقتی از چرایی این کار از حضرت موسیبنجعفر (ع) سؤال شد، در پاسخ فرمودند: اگر خدا بخواهد چهبسا راهحل مشکل را بر زبان او جاری سازد!»
پیامبر اکرم (ص) مشورت را نشانه دوراندیشی و امیرالمؤمنین (ع) آن را مهمترین پشتیبان معرفی کردهاند. اینها هریک پردههایی را از اهمیت اصل مشورت کنار میزند و ما را متوجه تأثیر این اصل بر زندگیهایمان میکند.
صفت مؤمنان؛ فراتر از تأثیری که مشورت میتواند در خوب و بد زندگیهای ما داشته باشد و در انتخاب راه درست کمکمان کند، به تصریح قرآن، مشورت از صفات مؤمنان است: «الَّذِینَ استَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلاَةَ وَ أَمْرُهُمْ شُورَی بَینَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقنَاهُمْ یُنْفِقُونَ (شوری: ۳۸).» یعنی خدا در این آیه چهار ویژگی برای مؤمنان برمیشمارد که عبارتاند از: لبیک به پروردگار، برپایی نماز، مشورت در کارها و انفاق از داراییها. این نشان میدهد انسان مؤمن اهل مشورت است و در امور به عقل فردی تکیه ندارد و سعی میکند از نظر دیگران هم بهترین بهره را داشته باشد.
مشورت به ما فرصت استفاده از اندیشه و تفکر دیگران را میدهد، چون راه درست و صواب بهجز از مشورت بهدست نمیآید. فلسفه دیگر مشورت برخورداری از حمایت و تأیید دیگران و جلوگیری از کدورت است، چون وقتی نظر دیگران را جویا میشویم، علاوه بر دانستن فکرشان حمایت و همدلی و تأییدشان را هم بهدست میآوریم. رشد فکری، جلوگیری از استبداد رأی، گسترش فرهنگ مشاوره که ایجاد تفاهم را درپی دارد و کمکگرفتن از دیگران از دیگر دستاوردهای مشورت برای زندگی فردی و اجتماعی ماست.
راه رشد و هدایت؛ رشد و پیشرفت از آثار مشورتگرفتن است، چون باعث میشود راههای تجربهشده و رفته دیگران را بدون آزمونوخطا پیش بگیریم. از امامحسنمجتبی (ع) است که فرمودند: «هر گروهی که مشورت کند، به راه رشد و هدایت رهنمون شده است.» کاهش ریسک و افزایش قدرت تصمیمگیری در موقعیتهای مختلف هم فایده دیگری است که با مشورت بهدست میآید، چون برخورداری از نظرات و دیدگاههای مختلف این فرصت را به انسان میدهد که راههای مختلف را بشناسد و بررسی و بهترین را انتخاب کند.
رهایی از استبداد رأی دیگر فایده مشورت است. این موضوع بهویژه در حوزه حاکمیتی اهمیت بیشتری مییابد. وقتی اماممعصوم (ع) با خادمان خودش مشورت میکند، چرا مدیران و مسئولان در ادارات با کارمندان و زیردستان مشورت نکنند تا هم خودرأیی و استبداد بر فضا حاکم نشود و هم آرا و افکار متنوع و متکثر برای پیشبرد کارها تجمیع و استفاده شود. جلوگیری از پشیمانی هم دیگر اثر مثبت مشورت است، چون باعث میشود بهترین راه طی و از انتخاب اشتباه جلوگیری شود.