فردا (۱۷ ژوئن) روزی است که به نام «مبارزه با بیابانزایی و خشکسالی» نامیده شده است. بیابانزایی فرایند فرسایش و تخریب خاک در مناطق خشک و نیمهخشک است که یکسوم خشکیهای سیاره را در بر گرفته و ناشی از فعالیتهای انسانی است. فقر، بیثباتی سیاسی، جنگلزدایی، چرای بیش از حد دام و آبیاری نامناسب میتواند این وضعیت را وخیمتر کند. شرایطی که بسیاری از زمینهای کشاورزی یا جنگلیِ حاصلخیز دیروز کشور و استان را به بیابان تبدیل کرده است.
آمارهای بیابانزایی جهان نگرانکنندهاند: ۲ میلیارد هکتار از زمینهای کشاورزی حاصلخیز، قابلیت کشت را از دست دادهاند؛ تا سال ۲۰۳۰ تولید غذای جهان نیاز به ۳۰۰ میلیون هکتار زمین جدید دارد؛ بیش از ۷۰ درصد زیستبومهای طبیعی دگرگون شدهاند و این رقم تا سال ۲۰۵۰ به ۹۰ درصد خواهد رسید؛ برآورد میشود که صنعت پوشاک ۳۵ درصد زمین بیشتری نسبت به امروز اشغال کند (برابر با ۱۱۵ میلیون هکتار که به اندازه کل کشور کلمبیا میشود). چنین آمارهایی برای ایران و مشهد که در مناطق خشک جهان قرار گرفتهاند، نگرانیهای بیشتری ایجاد میکند.
سازمان ملل به مناسبت روز مبارزه با بیابانزایی ۲۰۲۰، از شهروندان خواسته است تا خود وارد عمل شوند و از نقش خود در بیابانزایی بکاهند. ۳ موضوع تأکیدشده این نهاد در امسال، «غذا، خوراک دام و پارچه» است. زیرا شیوه تولید و مصرف بیش از حد انسان، باعث تخریب خاک و افزایش بیابانها میشود. با افزایش جمعیت جهان، مصرفگرایی و تغییر غذا و پوشاک انسان، روند بیابانزایی سرعت گرفته و گرمایش جهانی (به دلیل افزایش خشکسالیها و سیلها) بر مشکلات افزوده است، اما خوراک و پوشاک چقدر در بیابانزایی نقش دارد که سازمان ملل راهکار را در تغییر آن میداند؟
آمارها حاکی از آن است که حدود ۸۰ درصد از جنگلهای جهان برای پرورش دام از بین میرود. این موضوع در کشوری مانند برزیل که سرزمین اصلی جنگلهای آمازون است، شدت بیشتری دارد. بنا به آمارهای بانک جهانی، ۹۱ درصد از تخریب جنگلهای آمازون برای پرورش دام است. جنگلی که نقش پررنگی در تأمین اکسیژن زمین و تصفیه هوا دارد، به دنبال تقاضای انسان برای گوشت بیشتر، تخریب میشود تا برزیل همچنان بتواند بزرگترین صادرکننده گوشت جهان باشد.
مشکل دیگری که سازمان ملل از نقش آن در بیابانزایی و تخریب خاکهای با قابلیت کشت زمین ابراز نگرانی میکند، خوراک دام است. این مشکل که البته با موضوع نخست ارتباط مستقیم دارد، از آن جهت است که دام و طیور پرورشی انسانها، علاوه بر مکان نگهداری، به مرتع یا مزرعهای برای تأمین خوراک نیاز دارند. سازمان خواربار و کشاورزی سازمان ملل (فائو) بیان میکند که باوجود قحطیزدگی ۸۰۰ میلیون نفر در جهان، ۵۰ درصد از غلات تولیدی جهان به مصرف پرورش دام میرسد. این رقم برای برخی از محصولات کشاورزی مانند سویا، به ۷۰ درصد هم رسیده است. چنین وضعیتی در حالی است که محصولات حیوانی، از نظر میزان زمین لازم (و البته منابع دیگری مانند آب و انرژی) بهرهوری بسیار کمتری نسبت به محصولات گیاهی دارند و حیوانات پرورشی مانند یک واسطه و دلال در سیستم غذایی هستند که بخش زیادی از خوراکشان تلف میشود. در این بین گوشت قرمز (بهویژه گوشت گاو) با اختلاف زیاد، پایینترین بهرهوری را در استفاده از زمین (و سایر منابع) دارد. یک رژیم غذایی کاملا گیاهی، فقط به اندازه یکچهارم رژیم غذایی آمریکایی به زمین نیاز دارد.
وضعیت پوشاک هم شباهت زیادی به خوراک دارد. ضمن آنکه پارچهها و موادی مانند چرم، پشم، خز، ابریشم و پَر از حیوانات گرفته میشود و مشکل بهرهوری پایین خود را دارند. افزایش مصرفگرایی معضل دیگری است که سازمان ملل متحد خواستار تغییر آن است. کاهش خریدهای غیرضروری و استفاده بیشتر از پارچههای گیاهی (مانند پنبه، کتان و کنف) یا پارچههای مصنوعی باعث کاهش فشار پوشاک بر زمین و خاک میشود. به این صورت، زمینهای کشاورزی کنونی هم آزاد میشود و به تخریب جنگلهای بیشتر نیازی نخواهد بود.
فارغ از این مسائل، دامداری هم بر اساس آمار نهادهای مختلف، مهمترین عامل گرمایش جهانی است (سهم ۱۸ تا ۵۱ درصدی از کل انتشار گازهای گلخانهای) و بهطور غیرمستقیم زمینها و جنگلهای بیشتری را به بیابان تبدیل خواهد کرد. تخریب جنگلها به نوبه خود، به تشدید گرمایش جهانی و تغییر اقلیم منجر میشود. دامداریها نیز با آلودگی خاک (ناشی از تمرکز دامها در مناطق کوچک)، زمینهای بیشتری را از دسترس انسان خارج میکنند.