هرکس در حفظ خانهاش میکوشد، آن را تمیز نگه میدارد، به شالوده و بنای آن توجه میکند و میکوشد تا آن را مکانی سالم و پرنشاط کند. سالهاست شعارهایی مانند «شهر ما، خانه ما» میکوشند تا نقش یک شهر سالم و پویا را هم به اندازه خانهای سالم و پرنشاط پررنگ کنند. کشور هم خانه دیگری است و وضعیت آن بر کیفیت زندگی ۸۰ میلیون سکنه آن اثر میگذارد. اما خانه دیگری هم داریم که بین ۸ میلیارد انسان و حدود ۸۰ میلیارد جاندار دیگر مشترک است. روز گذشته روز جهانی محیطزیست بود. دراینباره نیازی به توضیح نیست که محیطزیست براساس معنای تحتالفظیاش، یعنی محل زندگی. محل زندگی نه محدود به یک روز سال است و نه یک دغدغه فانتزی برای گروهی به نام «فعالان محیطزیست». ما هر روز در این سیاره زندگی میکنیم و مانند هر کدام از خانههای دیگرمان، کیفیت زندگیمان وابسته به کیفیت محیطزیستمان است. آیا میتوان در خانهای که سقفش چکه میکند آرام گرفت؟ در خانهای که شالودهاش سست شده یا دیوارش ترک خورده است، میتوان خوابید؟ خانهای را که در مسیر سیل قرار داد میتوان آباد کرد؟
نقش فعالان محیطزیست هم نمیتواند در سیارهای با ساکنان کمتوجه چندان پررنگ باشد. فعالان محیطزیست حداکثر میتوانند نقش پاکبانهای دلسوز یک شهر را داشته باشند. در شهری که شهروندان بیتفاوتی دارد، پاکبانها از عهده همه کارها برنمیآیند. سیاستمداران و مسئولان هم به اندازه کافی به وظیفه این خانه مشترک رسیدگی نمیکنند، اما احتمالا نمیتوان فقط به انتظار هوشیار شدن آنها نشست. این خانه متعلق به همه ماست و میتوان در کنار مطالبهگری، خودمان هم نقش کوچکی بر عهده بگیریم. ضمن آنکه میتوان تغییری پایین به بالا داشت و عملا دولتهای ملی و محلی را به همراهی با موج تغییرات وادار کرد. محیطزیست امروز، شاید وضعیت خانهای را دارد که نیازمند بازسازی و نوسازی کلی است. سطح آبهای زیرزمینی در کشوری مانند ایران و شهری مثل مشهد بسیار پایین رفته و خطر زلزله را به بار آورده است. آلودگی آب، خاک، هوا، سلامت و امنیت غذایی را به خطر انداخته و سموم و کودها و پلاستیکها علاوه بر تهدید جان موجودات به غذای انسانها نیز راه یافته است. گرمایش جهانی به نوبه خود تهدیدهای فراوانی مانند افزایش سطح آب دریاها، خشکسالی، سیل، آتشسوزی، احتمال شیوع بیماریهای دوران ماقبل تاریخ و... را ایجاد کرده است. مشکلات محیطزیست فراواناند و ضمن ناآگاهی بشر از تمام آنها، پیچیدگیها و اثرات متقابل هر بخش بر دیگر بخشها، خطرات زیادی را متوجه ما ساخته است. نکته امیدوارکننده آن است که این سیاره، بر خلاف خانه خشتی یا آجری، سیستمی زنده است و با اندکی کمک ما میتواند بازسازی خود را شروع کند.
براساس آمارهای شرکت بیمه اتکایی مونیخری، بلایای طبیعی (که بسیاری از آنها ناشی از گرمایش جهانی هستند) از نظر میزان خسارتهای اقتصادی طی ۳۵ سال (۱۹۸۰ تا ۲۰۱۵) به ۴ برابر رسیده است. پژوهش تازهای نیز که شاخصهای توسعه انسانی سازمان ملل (شاخصی که در آن عوامل مختلفی مانند سلامت، آموزش، استانداردهای زندگی، امید به زندگی، سالهای تحصیل و اقتصاد ملی سرانه در نظر گرفته میشود و برای تعیین میزان توسعهیافتگی و رفاه جوامع مختلف بهکار میرود) در مناطق آسیبدیده را بررسی کرده، حکایت از آن دارد که هر کدام از سیلها، آتشسوزیها، خشکسالیها و سایر بلایای طبیعی که این چند سال به بالاترین میزان خود رسیدهاست، میتواند توسعه جوامع را به ۱۰ سال قبل بازگرداند.
با این وضعیت، شاید زمان آن رسیده است که همانطور که در مورد خانه خشتی و آجری خود، همهچیز را با پول نمیسنجیم، محیطزیست را اولویتی جمعی و اساسی بدانیم. شاید زمان آن رسیده است که همه ما اطلاعاتی از اثرات خود بر محیطزیست و اثرات محیطزیست بر خود کسب کنیم و بدانیم که هر تصمیم ما از انتخاب غذا و پوشاک گرفته تا حملونقل و تفریحات بر سکونتپذیر بودن خانه خود و فرزندانمان اثر مستقیم میگذارد.