۱۱ شهروند مشهدی به قصد کمک به یک تبعه اندونزیایی، ۲ میلیارد ریال تلکه شدند.
محمد جواد ابوعطا/ شهرآرانیوز - زن میانسال اندونزیای در بیمارستانی در لندن، کارهای درمانش را درمانیاش را میگذراند، فیلمی که از این بیمار نشان داده شده بود همین واقعیت را نمایش میدهد. به گفته پزشکانش او به زودی چشم از جهان فرو میبندد، آن هم در شرایطی که سالها قبل همسرش را از دست داده و هیچ فرزندی نداشت، اما رازی در سینه این بیمار وجود داشت که ارزشش یک میلیون دلار بود، به پول خودمان چیزی حدود ۱۷ میلیارد تومان. زن میخواست این مبلغ را به دست یک ایرانی معتمد برساند تا از طریق او این پول به نیازمندان واقعی در کشور برسد. تنها راهی که به ذهنش رسید، فضای مجازی بود. به طوری که همزمان با اعلام درخواستش، دهها نفر به صف شدند تا شاید از این سفره چیزی نصیبشان شود، اما نه تنها چیزی به دستشان نرسید که آنچه داشتند و نداشتند را هم از دست دادند.
شنبه گذشته ۱۱ شهروند مشهدی با مراجعه به دستگاه قضا و دریافت مرجوعه قضایی برای رسیدگی به شکایتشان به پلیس فتای خراسانرضوی مراجعه کردند. شکایت این افراد همگی مشابه هم بود و آنها برای کمک به یک زن خارجی بازی خورده بودند. با توجه به اینکه احتمال افزایش مالباختگان وجود داشت، سرهنگ جواد جهانشیری، رئیس پلیس فتای خراسانرضوی پس از بررسی اظهارات شکات، دستور پیگیری خارج از نوبت این پرونده را صادر کرد.
کارشناسان پلیس فتا، با فراخواندن مالباختگان و شنیدن اظهاراتشان متوجه شدند فردی با سوءاستفاده از احساسات مذهبی این افراد در فضای مجازی، دامی برایشان پهن کرده و پس از کسب اعتماد این افراد، تمام اندوخته آنها را بالا کشیده است.
زن پولدار در بستر احتضار
ماجرای این پرونده، اما از آنجا آغاز میشود که یک زن اندونزیایی در فضای مجازی با این ادعا که میخواهد در عمل به وصیت شوهر مرحومش، یک میلیون دلار به نیازمندان واقعی در ایران کمک کند، از افرادی که میتوانند او را در این راه یاری کنند درخواست کمک میکند. او در پاسخ به اینکه چرا سراغ نهادهای دولتی همچون کمیته امداد یا صلیبسرخ (هلالاحمر) نمیرود، اعلام کرد که اکنون در بستر بیماری به سر میبرد و در بیمارستانی در لندن بستری است و حتی قدرت تکلمش را هم از دست داده و تنها میتواند بنویسد. زن مدعی شده بود که اگر بخواهد سراغ نهادهای دولتی برود تا اقدامات قانونی انجام شود، ممکن است عمرش به دنیا نباشد و بمیرد.
در این بین شهروندانی که نیت اولیهشان صرفا کمک بود، وقتی فهمیدند که میتوانند بین ۳ تا ۶ درصد این پول را به عنوان حقالزحمه بردارند، طمع یک میلیارد تومانی پول بادآورده چشمشان را کور و آنها را وارد رقابتی موهوم کرد. رقابتی که مانند تارهای عنکبوت هر چه جلوتر میرفتند، رشتههایش بیشتر به دست و پایشان میپیچید.
زن خارجی مرحله به مرحله نقشه کار را جلو میبرد. او ابتدا برای اینکه مخاطبانش از وجود او مطمئن شوند و بدانند که قصد سوئی ندارد، فیلمی از خودش که از سوی یک پرستار در بیمارستانی در لندن ضبط شده بود را برای آنها ارسال کرد. با توجه به تحریمهای پولی و بانکی انجام عملیات انتقال پول به حسابهای بانکی داخلی میسر نبود برای همین قرار شد تا پولها از طریق هوایی به شکل چمدانی به کشور انتقال داده شود. البته چمدانی نه از جنس چمدانهای مسافرتی خودمان بلکه یک کیف پیشرفته که شباهت به یک گاوصندوق کوچک داشت. زن بیمار از تمام مراحل اقدامش در ارسال این محموله ارزشمند برای مخاطبانش فیلم و عکس میفرستاد و همواره از اینکه این پولها به نیازمندان واقعی نرسد واهمه داشت.
یک مشکل ۳ درصدی
او برای راحت شدن عملیات انتقال پولها یک فرد دیپلمات را برای انجام امور گمرکی، پرواز و دیگر اقدامات لازم به مخاطبش معرفی کرد و گفت بلافاصله که پرواز در فرودگاه مهرآباد به زمین بنشیند، این فرد با شما تماس میگیرد و خودتان شخصا باید در فرودگاه حاضر شوید و کیف را تحویل بگیرید. او در ادامه اطلاعاتی قانونی به زبان انگلیسی برای مخاطبش فرستاد، اطلاعاتی که حاکی از وجود برخی قوانین هوایی و بینالمللی بود. در بخشی از این قوانین که مرتبط با ایران بود، انتقال پول نقد تنها در صورتی ممکن میشد که مبلغی حدود ۳ درصد مالیات مبارزه با پولشویی نیز پرداخت شود.
مشکل کار همینجا بود که این زن خارجی امکان دسترسی به حسابهای ایرانی را نداشت و باید این اقدام را فردی در داخل کشور انجام میداد. وقتی کار تا این مرحله پیش رفته بود و تصاویر مربوط به لحظه بستهبندی پولها، قرار گرفتن درون چمدان، واگذاری رمز فوق سری چهاررقمی به طرف ایرانی، بستهبندی کارتن و حتی خوردن مهرهای شرکتهای هوایی خارجی روی کارتن، برای طرف ایرانی ارسال شده بود، پرداخت مبلغ جزئی مالیات دیگر مشکل بزرگی نبود و تعدادی از همین افراد معتمد حاضر شدند تا در یک قمار مجازی این هزینه را هم متقبل شوند و در این کار خیر سهیم باشند.
از فروختن منزل تا پولهای جهیزیه نوعروس
بررسیهای کارشناسان پلیس فتای خراسانرضوی که به اینجا رسید مشخص شد یکی از شاکیان با فروش منزل مسکونیاش در مشهد ۶۶ میلیون تومان به حساب ناشناس واریز کرده است. دیگری با مراجعه به اطرافیانش هزینه جهاز یک نوعروس را برای چند روز قرض گرفته بود و قول تهیه یک جهیزیه کامل را به پدر عروس داده بود و مبلغ ۲۷ میلیون تومان را به حساب فردی ناشناس واریز کرده بود.
کارشناسان پلیس در بررسیهای بعدی پرونده متوجه شدند، پای فردی ناشناس در این پرونده باز است که مالباختگان از حضور او بیاطلاع بوده و خیال میکردهاند مستقیم با زن خارجی در ارتباط هستند. آنها در مجموع مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان را بادست خود به این زن ناشناس داده بودند و در انتظار رسیدن کیف پولها بودند، اما نه تنها چمدان به دستشان نرسد که زن بیمار هم تمام راههای ارتباطیاش مسدود کرد.
در جستوجوی زن شیاد
این پرونده تناقضات زیادی داشت و تنها مدارک موجود چندین فیلم و عکس در فضاهای بسته بود که به راحتی نمیتوان از روی آنها متوجه شد این فیلم و عکسها در کجا تهیه شده است. از سویی متهمان این پرونده تمام مدت ارتباطهای خود را به صورت مجازی انجام میدادند که همین موضوع پروسه پیگیری پرونده را پیچیدهتر میکند. البته کارشناسان پلیس فتا این احتمال که متهمان در تمام مدت داخل ایران بوده باشند را بعید نمیدانند و پیگیری پرونده تا دستگیری متهمان آغاز شده است.