یکی از بخشهای مهم دادگاه اکبر طبری آنجا بود که در دفاع از خود درباره اتهام دریافت ۸ میلیارد تومان رشوه گفت: (نقل به مضمون) «۸ میلیارد که چیزی نیست؛ من رفیقهایی دارم که اگر ۸۰۰ میلیارد تومان هم بخواهم، به من میدهند، اصلا کل لواسان را به نامم میکنند! اینها مثل برادران من هستند، اگر شما چنین رفیقهایی ندارید، مشکل خودتان است!» این مضامین و عبارات متهم به دلیل خاص بودن و جذابیتش بسیار مورد توجه قرار گرفت و فیلم آن بارها در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دیده شد، اما نکته مهمی که در آن وجود داشت، اعتمادبهنفس عجیب و پشتگرمی حیرتانگیز متهم به روابط و رفاقتهایش (حتى در حال محاکمه) بود. این حالت رفتار و این لحن بیان، خود بهتنهایی نشان میداد که با چه اطمینان و اعتمادی سالها هرچه خواستهاند، کردهاند و با چه خاطر جمع و خیال راحتی بهآسانی و سادگی همه قوهقضاییه را در اختیار گرفتهاند! بله، او حق دارد چنین بگوید. زیرا با همین رفیقها دهان همه را بستند و روزگار همه را سیاه کردند. پشتشان به هم گرم بود و دست در دست هم داشتند و پا به پای هم میآمدند. همهجا آدم کاشته بودند و هرکسی را به شکلی «به دمی یا درمی یا قلمی یا قدمی» آلوده کردند و همراه ساختند و اگر نشد، بهراحتی از سر راه خود برداشتند و کنار گذاشتند. این دلگرمی موقت و سرگرمی مختصر البته در تجربه همه مفسدان و طاغیان تاریخ بوده و هست. غفلت از خدا و بیرحمی به مردم زمینهساز وابستگی به باند و گروه و دار و دستههاست و کسی که باد نخوت و تکبر در سرش میپیچد و قدرت عدالت یا نظارت قانونی هم بر سرش نمیکوبد، بهطور طبیعی باید فرعونوار از توهم سلطنت و خدایی فریاد «أنا ربکم الأعلى» سر دهد! همه قارونها و فرعونها دلشان را به رفیقهایشان خوش میکنند و پشتشان را به همراهی گروه و باندشان گرم میدارند و همواره در ذهن و زبانشان این مضمون هست که «من رفیقهایی دارم که...» و تصور میکنند که با این رفیقها تا پایان جهان خواهند رفت! آنان گمان میکنند که، چون رفیقهایشان مثلا قدرت دارند، با اشارهای ۸۰۰ میلیارد برایشان واریز کنند یا سند مالکیت کل یک منطقه را به نامشان بزنند، پس دیگر هیچ راهی در برابرشان مسدود نمیماند و هیچ دری برایشان بسته نخواهد بود! خداوند به این ادعا و خیال کودکانه پاسخ داده است و چه قدرتمند و چه زیبا و چقدر ساده و چقدر روان؛ «بگو رفیقهایش را بیاورد، ما هم مأموران عذاب را میآوریم! فلیدع نادیه، سندع الزبانیه!» خداوند مثل ما کمحوصله و بیصبر نیست. سنت الهی مهلت دادن به مفسدان و طغیانگران است (در هر لباس و منصبی که باشند) تا فرصت شرکت در آزمایش بزرگ خداوند را پیدا کنند و قرار هم نیست که همه مجازات و عذابشان در دنیا باشد.
خداوند حساب و کتاب خطای مفسدان در دنیا را به انسانها واگذار کرده است تا با سامان بخشیدن به نظامهای سیاسی، اجتماعی و یافتن راهکارها و سازوکارهای حقوقی و قانونی راه را بر فساد و طغیان ببندند؛ همان طور که با تدابیر معماری و دانش شهرسازی از خسارتهای سیل و زلزله جلوگیری میکنند. اما اصل مجازات و عذاب مفسدان و خائنان را خداوند برای آخرت نگاه داشته است و آن قدر به این وعده قطعی و حقیقت روشن اطمینان دارد که با آرامش و حوصله تهدید میکند:بگو رفیق هایش را بیاورد، ما هم مأموران سخت گیر و خشن عذاب را خواهیم آورد تا ببینیم رفیق هایش در مقابل آن اقتدار و عظمت چه میتوانند بکنند!