روحا... اسلامی - عضوهیئت علمی دانشگاه فردوسی
وضعیت کرونایی جهان باعث شده است حضور دانشجویان در دانشگاه لغو و دانشگاه مجازی بهشکل ناگهانی و سراسری پیادهسازی شود. در گذشته استفاده از فناوری اطلاعات زیرساختهای محدودی برای آموزشهای الکترونیک فراهم ساخته بود، اما غیرحضوریشدن دانشگاه شاخصهای دانشگاه مجازی را الزامی ساخت. دانشگاههای تراز اول و جامع توانستند بهراحتی با شرایط جدید وفق پیدا کنند. برخی آسیبها در زمینه دانشگاه مجازی وجود دارد که در آینده سیاستگذاریهای کلان و برنامهریزیهای داخلی میتواند آنها را پوشش دهد.۱- پژوهش همتراز آموزش: آنچه از دانشگاه مجازی اکنون رواج دارد، تأکید بر آموزشهای الکترونیک است. آموزشهای الکترونیکی اغلب یکطرفه، خشک و خستهکننده هستند. دانشگاه بهمعنای سپهر عمومی علم، کهکشان دانش و اجتماع عالمان از همه رشتهها از ۳ پایه آموزش، پژوهش و فرهنگواجتماع تشکیل شده است. پژوهشهای دانشگاه مجازی باید همتراز آموزش باشد و اگر تنها آموزش الکترونیک شفاهی و تکگویانه باشد، فضایی رسمی و رباتگونه شکل میگیرد. پژوهشهای دستهجمعی، شبکهای، بینرشتهای و بینالمللی که دستاوردهای آنها بهصورت متن بازمنتشر میشود، الزام دانشگاه مجازی است. آموزشهای مستمر و ارزیابیهای مداوم بر اساس پژوهشهای جمعی روح حاکم بر دانشگاه است و در غیر این صورت، اراده متن، صورت شفاهی یکطرفه و امتحانهای تستی دانشگاهی شبیه مدارس را رواج خواهد داد.
۲- فرهنگ و اجتماع دانشگاه مجازی: دانشگاه جایی است که در آن سپهر عمومی علم در خدمت جامعه و دولت قرار میگیرد. دانشمندان اندیشهها را بر اساس پژوهش در قالبهای مبنایی، تکنیکی و نهادی ایجاد میکنند و بر محیط بیرون اثرگذار خواهند بود. دانشجویان در جریان عضویت در کانونها و انجمنها شخصیت پیدا میکنند، با انتشار نشریه و برگزاری مراسم و آیینها هویتدار میشوند و حاشیههای مسئولیتپذیرانهای که در فعالیتهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی دانشگاه وجود دارد، روح انتقادی و مسئولیتپذیری دانشگاهیان را شکل میدهد؛ بنابراین اولویت سیاستگذاران علاوه بر آموزش و پژوهش، باید توجه به فرهنگ و اجتماع دانشگاه در تداوم مجازی و بازنمایی آن در شرایط فعلی بهقصد جلوگیری از تضعیف حوزه عمومی پس از کرونا باشد.
۳- فضای کنترلی و انضباطی: فناوری اطلاعات بهویژه با تحولی که در فضای هوش مصنوعی، شبکههای اجتماعی و شبکه دادههای بزرگ فراهم شده است، میتواند در دانشگاه مجازی بهصورت شکلی جامعهای انضباطی را رقم بزند. تقسیم تکالیف دروس، انتظارات از دانشجویان، شیوههای حضور و فعالیتهای کلاسی بههمراه ارزیابی و آزمون با توجه به قدرت فناوری اطلاعات و همینطور فردگراشدن استادان و دانشجویان بهراحتی میتواند نظامی توتالیتر مبتنی بر قدرت انضباطی شکل دهد. قدرت انضباطی فقط به تخلفات و گیرانداختن توجه میکند و قدرت کنترلی علاقه شدید به دراختیارگرفتن فکر و کنش سوژهها دارد. جوزدگی فناوری میتواند روح حاکم بر دانشگاه را که عقلانیت، آزادی و کنشهای خلاقانه است، از بین ببرد و ماشین سرکوبگر ایجاد کند. دانشگاه فضای باز گفتگوهای علمی و سپهر عمومی خردمندانه است و فناوری اطلاعات اگر به ایده دانشگاه احترام ننهد، میتواند آن را منهدم سازد.
در صورت تداوم غیرانتقادی و بیتوجهی به ابعاد پژوهشی، اجتماعی، سیاستگذاری و بینالمللی، دانشگاه مجازی مخاطبان داخل و خارج دانشگاه ریزش خواهند داشت و ابرروایت علم در عصر پسامدرن افول خواهد کرد؛ بنابراین در شرایط فعلی که چارهای جز تداوم دانشگاههای مجازی وجود ندارد، باید به آسیبهای مبنایی، تکنیکی و نهادی این سبک توجه شود. راهحل رسیدن به دانشگاه شبکهای است؛ یعنی دانشگاهی انتقادی با جهان زیست گفتوگویی که در آن بازیگران سعی میکنند بهصورت جمعی سپهر علم را حرمت نهند.