جناحها، احزاب و گرایشهای مختلف در بازیهای سیاسی میآیند و میروند، اما آنچه ماندگار است، ایران عزیزمان است. در فضای بینالملل امروز ۲ جریان در حال روی دادن است، اولی تحول ساختار بینالملل از شکل تکقطبی یکجانبه به شکل چندقطبی و دومی ورود کشورها به عصر اطلاعات است. هردو رویداد ایران را با تکانههای شدید مواجه خواهد کرد. ایران یکی از پیشگامان رویکرد انتقادی به تکقطبی بودن و سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکاست و این موضوع کشور را در سطح اول محیط بینالملل درگیر میکند. همینطور جمعیت جوان و تحصیلکرده و شهروندان فعال ایران وقت زیادی را در فضای مجازی صرف میکنند. امواج عصر اطلاعات یکی از متغیرهای اثربخش بر تحولات سیاسی در ایران است. این دو را قرار دهید در کنار تحولات پیشبینیناپذیر و محیط سیال و شکننده منطقه خاورمیانه که بار مضاعف سیاستهای امنیتی را بر ایران تحمیل میکند. جنبشها، فرقهها، قومیتها و اختلافهای هویتی در منطقه بهراحتی توانسته است محیطی پیشبینیناپذیر، سیال، شکننده و در راستای ضدیت با منافع ملی ایران ایجاد کند. مجموعه مهاجرتها، سدسازیها، شکلگیری فرقهها و قومیتهای سیاسی، ایجاد پایگاههای نظامی کشورهای مرکز در منطقه در راستای منزوی کردن و بیثباتسازی ایران است؛ بنابراین اگر به محیط منطقه و بینالملل توجه نداشته باشیم، بعد از مدت کوتاهی ایران در خشکسالی، فعال شدن شکافهای فرقهای و مذهبی، انزوای بینالملل، مهاجرتهای زیانبار و تهدیدات سرزمینی قرار خواهد گرفت. عامل اصلی مهار عدم قطعیتها به اندیشه و کنش شهروندان و سیاستمداران ایران برمیگردد. جو منطقه و فضای بینالملل و رویدادهای بینظم و موازی داخل ایران آنقدر زیاد و شوکآور است که جامعه را عصبی و شکافهای قطبیساز جامعه را فعال و تشدید ساخته است. در چنین شرایطی بیش از حد ممکن نیاز به ادب، تواضع، احترام به قانون و برگرداندن امور به وضعیت عادی است. کشور در وضعیت بحرانی قرار گرفته است که اگر خرد و تدبیر به همراه مصلحت حاکم نگردد، وضعیت استثنایی شوکهای متناوب به جامعه تحمیل خواهد شد. در این راستا نیازمند همبستگی ملی در سطح شهروندان هستیم و هر اقدامی که تشدیدکننده شکافهای اجتماعی و تداعیکننده قطببندیهای تخاصمی باشد، میتواند وضعیت شکننده ایجاد کند. روزنامهها، مجلهها، صداوسیما، مساجد، دانشگاهها و تریبونهای عمومی باید در اختیار عقلا، نخبگان و اهل ادب و خردی قرار گیرد که جامعه را همبسته و همه تفاوتها و تکثرها را احترام بنهند. هرگونه تقسیمبندی خود و دیگری به شکل تخاصمآمیز و حق قائل نشدن برای سایر شهروندان در شرایط فعلی بهخصوص از مراکز و نهادهای رسمی آشوب و فتنه به پا خواهد کرد. خرد سیاسی حکم میکند نهادهای حکومت با یکدیگر هماهنگ باشند، شفافیت در اقدامات و عمل بر اساس قانون اساسی همراه با پاسخگویی به مردم عدم قطعیتها را مهار خواهد کرد. هرگونه تکروی، افشاسازی و موازیکاری، حتی اگر یک نهاد را موفق نشان دهد، به ضرر تمامیت حکومت است. در شرایط فعلی بیش از اندازه به تلاشهای هماهنگ، خردمندانه و مصلحتگرایانه نیاز است و هرگونه بیادبی، پرخاشگری، سیاستهای نفی و انحصارگرایی نهادی به تقویت شکافهای حاکمیتی منجر میگردد. شهروندان در این شرایط به آرامش نیاز دارند و هیچ نخبه، نهاد، دانش و معرفتی بهتنهایی امکان دادن مانیفست و راهبردهای سریع و ناگهانی را ندارد.
به همین دلیل نیازمند مشورت، بهرهگیری از نظر کارشناسان، احترام به سلایق و دیدگاههای متکثر هستیم. ذهنیتهای ساده در سطح تکنیکی نیز با انحصار روشی جامعه را به بنبست میکشانند. دوگانهسازی سنتی و مدرن، مذاکره و مقاومت، چپ و راست، ملی و بینالمللی، جمهوریت و اسلامیت در واقعیت معنا ندارد و گفتار و کردار دوگانهساز که عجولانه و سادهاندیشانه است، میتواند کشور را به خطر اندازد. برای فائق آمدن بر عدم قطعیتهای سیاسی و اقتصادی که کشور را رنجور و ملت را مضطرب ساخته است، نیاز به فکر و کنش پیچیده و چندلایه است. ذهنهای دوگانهساز و تکخطی آشوب و فتنه رواج میدهند و دقیقا در زمانهای که باید با هر شیوه ممکن از دولتکشور دفاع کرد، به علت ساده دیدن مسائل و آشفتگی، نمیتوانند پیچیدگی محیط را درک کنند و بهجای همبستگی ملی عامل تفرقه و خودزنی میگردند.