صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

قیمت‌های نجومی برای منازل قدیمی

  • کد خبر: ۳۵۹۸۶
  • ۰۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۵:۱۷
بررسی وضعیت اجاره‌خانه در منطقه ۴ مشهد
معصومه فرمانی کیا | شهرآرانیوز؛ مردم مثل فوتبالیست‌های سرشناس و مطرح برای خود فصل نقل و انتقال و جابه‌جایی تعریف کرده‌اند. تابستان، این فرصت سه‌ماهه، برای تمام کسانی که می‌خواهند خانه و محل زندگی خود را تغییر دهند و موقعیت تازه‌ای اختیار کنند، مجال خوب و زمان مطلوبی است. بچه‌مدرسه‌ای‌ها شاخصی برای این فصل هستند و حتی اگر چنین مؤلفه‌ای در میان نباشد، باز به دلیل گرمی بازار نقل و انتقال و جابه‌جایی، تابستان، گرم‌ترین فصل سال، پر از رفت‌وآمد و کوچ آن‌هاست.

این موضوع تنها در اختیار شهروندان نیست و تقریبا به‌عنوان یک قاعده عمومی پذیرفته شده است. بازار مسکن به‌خصوص در بخش استیجاری در ۹ ماه سال با رکود و خاموشی محسوسی همراه است، اما در تابستان رشد و تحرک درخور ملاحظه‌ای دارد. با وجود گذشت چندماه از شیوع کرونا، این ویروس کل نظام زندگی را از هم پاشانده است.
این آشفتگی در کسانی که سقفی شخصی برای زندگی ندارند و خانه‌به‌دوشی دغدغه همه روز‌های آن‌هاست، بیشتر است.


خبر در حد حرف بود

افزایش اجاره‌بها هر سال دور از انتظار مستأجران نبوده است، اما امسال سیر صعودی اجاره‌ها، خانه‌به‌دوش‌ها را مستأصل و حیران کرده است، تا آنجا که برخی از زوج‌های جوان ترجیح داده‌اند از ادامه زندگی مشترک با هم زیر یک سقف به نام خانه انصراف دهند و هرکدام در منزل پدری زندگی کنند و منتظر معجزه‌ای باشند تا اتفاقی دوباره آن‌ها را زیر یک سقف برساند. علاوه بر این، کاهش توان مالی مستأجر‌ها به دلیل شرایط اقتصادی این روز‌ها عامل تمدید نشدن برخی قرارداد‌ها شده است.

ستاد کرونا اعلام کرده بود مستأجر‌ها بعد از پایان قرارداد تا ۳ ماه در همان مکان بمانند و افزایش اجاره‌بها تنها تا ۲۰ درصد باید باشد، اما خوش‌خیالی آن‌ها دیری نپایید. چون هیچ بخش‌نامه‌ای در این رابطه در قوه‌قضائیه صادر نشد و برخی از صاحب‌خانه‌ها با کمک قانون حکم تخلیه را خیلی راحت گرفتند.

شاهد این موضوع، مستأجری است با ۳ فرزند قد و نیم‌قد که می‌گوید: دیگر به رسانه‌ها هم اعتمادی نیست. قبلا خبری که از رسانه عمومی اعلام می‌شد، سند بود. زمانی که خبر ستاد کرونا اعلام شد، خوش‌حال بودم از اینکه تا ۳ ماه قرارداد تمدید شده است و به صاحب ملک هم همین را گفتم، اما قاضی گفت این موضوع فقط در حد حرف است و بخش‌نامه‌ای در این رابطه صادر نشده و مهلت اجاره شما تمام شده است و باید به فکر جای دیگری باشید. حالا کجا و به چه قیمتی، به کسی مربوط نیست.

او با خنده تلخی ادامه می‌دهد: من حتی صحبت کردن با شما را بی‌نتیجه می‌دانم. این حرف‌ها هم از روی درد دل است، نه اینکه بخواهم کاری برایم انجام دهید. کارگر رستوران هستم. با شرایط کرونا حتما دستتان است که اوضاع و احوال کار به چه شکل است. حالا حساب کار ما را بکنید. این هم از وضعیت خانه. صورتمان را می‌توانیم با سیلی سرخ نگه داریم و چیزی نخوریم، اما می‌شود ناموسمان توی خیابان بخوابد؟
مرد بغض می‌کند بی‌هیچ حرفی و جای پرسشی برای من هم نمی‌ماند.


جای خالی پویش صاحب‌خانه‌ها

پیرزن هنوز هم امیدوار است با ۱۲ میلیون تومان ودیعه‌ای که دارد، بتواند جای مناسبی را پیدا کند. او را در بنگاه املاک می‌بینم. مستأصل می‌گوید: صاحب‌خانه فقط یک هفته دیگر مهلت داده است. جایی پیدا نشد؟

صاحب مغازه «نه» به زبانش نمی‌آید. در برابر پیرزن که جای مادرش را دارد، نمی‌تواند «نه» بگوید و ناامیدش کند. می‌گوید اگر پیدا شد، خبرتان می‌کنیم مادر. زن که بیرون می‌رود، لبخند تلخی می‌زند. یعنی اینکه بی‌خود تلاش می‌کند. این را از ادامه حرف‌هایش می‌فهمیم. اینجا رهن کمتر از ۸۰ میلیون تومان نیست، آن هم با اجاره.
او هم انگار از رسانه‌ها و تلاششان برای رساندن مردم به حقشان نامید شده است و ادامه می‌دهد: از دست من و شما کاری ساخته نیست. بی‌خود توی این آفتاب تلاش می‌کنید خواهر. این گره کور‌تر از این‌هاست که با دست من و شما باز شود.
وقت بیرون آمدن خودش را معرفی می‌کند: «انصاری». در ادامه هم جملاتی می‌گوید که به دل می‌نشیند: انتظار می‌رفت پویش صاحب‌خانه‌های خوب هم مثل پویش‌های دیگر محلی راه بیفتد. حال خیلی‌هایمان خوب نیست و احتیاج داریم مثل همیشه کنار هم و کمک‌حال همدیگر باشیم، اما گره خوردن همه‌چیز به اقتصاد مانع از همراهی‌ها شده است؛ گرچه این اتفاق در برخی از محله‌ها رخ داده است و دست‌مریزاد هم دارد.


خانه گران است، چون همه‌چیز گران است

گزارش میدانی چندروزه ما در محله‌های مختلف نشان از این دارد که افزایش اجاره‌بها در محله‌های برخوردارتر منطقه مثل ایثار، مفتح و وحید را هم در تنگنا قرار داده است. با این حال، خیلی‌ها به دلیل هراس از شرایط کنونی، مجبور به تمدید قراردادهایشان شده‌اند. رشد قارچ‌گونه بانک‌های املاک در این محدوده پرسشی است که از همان اول به ذهن می‌آید. علت وجودی این همه بنگاه در یک راستا چیست، درحالی‌که خیلی‌هایشان ادعا می‌کنند در بیشتر روز‌ها بیکارند.
برخی از آن‌ها می‌گویند به دلیل شرایط سهل و ساده‌ای است که پیش پای آن‌هاست و با چند صندلی و یک میز می‌توان شغلی را برای کسانی که بازنشسته سازمان یا نهادی هستند، راه انداخت.

البته بنگاه‌داران بهانه آشنایی برای بالا رفتن اجاره‌ها دارند و دست گذاشته‌اند روی قیمت صعودی اجناس. جمله آشنایی که بیشتر آن‌ها به زبان می‌آورند، همان عبارت کوتاه و خلاصه است که تأثیرش روی همه‌چیز است: میوه کیلویی فلان‌قدر روی اجاره‌خانه‌ها هم اثر دارد و آهن را حساب کنید که چقدر قیمتش بالا رفته است. حالا می‌خواهید اجاره‌ها مثل قبل بماند؟
اما هلوی کیلویی فلان‌قدر چه ربطی به بازار مسکن دارد؟ و تا چه اندازه این آشفتگی را می‌تواند دامن بزند؟


امتیازاتی که تفاوت قیمت می‌آورد

تفاوت محلات ایثار و مفتح به‌عنوان محله‌های برخوردار منطقه با محله‌های دیگر، اختلاف قیمت بین این طرف و آن سمت صدمتری است.
رهن‌های بین ۱۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومان برای خانه‌های ۱۰۰ متری و ۱۲۰ متری، به ادعای صاحبان املاک بدون دلیل نیست. این‌ها دلایلی است که از زبان خیلی‌ها می‌شنویم: مردم به حمل‌ونقل، بازار و مدرسه دسترسی ساده و راحتی دارند. علاوه بر اینکه بافت نوساز، مدرن و امروزی است. تجهیزات و امکانات همیشه قیمت را بالا می‌برد و متعارف هم هست. سرمایه‌داران و کسانی که پول داشته باشند، این رقم‌ها برایشان چیزی به حساب نمی‌آید.
جالب این است که یکی از بنگاه‌داران تعریف می‌کند: نیمی از بافت جمعیتی این محدوده را مهاجرانی تشکیل می‌دهند که موقعیت شغلی خیلی خوبی دارند و بیشتر آن‌ها تاجرند و ارقام خیلی خوبی برای تملک خانه‌ها می‌پردازند.
یکی دیگر از بنگاه‌داران هم بیان می‌کند: شهرسازی به نسبت علمی و کوچه‌های عریض، معماری شکیل خانه‌ها و نزدیکی به مدارس امتیازاتی طبیعی است که باعث می‌شود اجاره خانه‌های این سمت صدمتری بیش از دیگر نقاط منطقه محاسبه شود. علاوه بر این، گاهی سطح فرهنگی ساکنان گرایش بیشتری برای اجاره مسکن در محله‌های فرهنگی‌تر با ساکنان تحصیل‌کرده و فرهیخته به وجود می‌آورد. همچنین سلامت آب و هوا و محیط‌زیست همیشه برای مردم شاخص و معیار تعیین‌کننده‌ای است. مردم معمولا خوش‌آب‌وهواترین مناطق را برای زندگی انتخاب می‌کنند.

وی ادامه می‌دهد: دسترسی ساده به مرکز شهر و همچنین بازار‌ها یکی از علت‌هایی است که قیمت را در محدوده ایثار و مفتح بالا برده است.متوسط قیمتی که بنگاه‌دار محدوده ایثار اعلام می‌کند، نشان می‌دهد خانه‌هایی که در این حول و حوش قرار دارند، کمی گران‌ترند.
 
او می‌گوید: خانه برای فروش کمتر از متری ۶ تا ۷ میلیون تومان پیدا نمی‌شود. قیمت بالای اجاره‌ها باعث شده است خانواده‌های اجاره‌نشین محله باتوجه به پولی که در اختیار دارند، در محدوده‌های پایین‌تر فقط جایی برای زندگی پیدا کنند. بیشتر مردم فقط می‌خواهند سرپناهی داشته باشند و به چیزهایی، چون آلودگی هوا، سرسبز بودن محیط و نزدیکی به پارک توجهی نشان نمی‌دهند.


آن سوی ماجرا

در هوای گرم و داغ تابستان چقدر پیدا کردن جای مناسب برای زندگی سخت است. کوچه‌های متراکم محله‌ای در آن سمت صدمتری را طی می‌کنیم. از میان ازدحام جمعیت و دود و دم ماشین‌های پنجتن می‌گذریم. به خیالمان محدوده‌ای است که اجاره‌های ارزانی دارد. خیس از عرق پشت شیشه‌ای که اجاره‌ها و شرایط خانه‌ها را ریز به ریز نوشته است، ایستاده‌ام که صاحب مغازه تعارفم می‌کند داخل.
_چقدر پول دارید؟
از پرسشش غافل‌گیر می‌شوم. اولین سؤالی که به ذهنم می‌رسد، این جمله است: «فروش هم دارید؟»
_پس به دنبال خرید خانه‌اید؟ مبارک باشد.
_ بله. دوباره همان پرسش را تکرار می‌کند.
_چقدر پول دارید؟
کمی مسلط‌تر شده‌ام و طبیعی‌تر جواب می‌دهم. می‌فرمایید خانه در این محدوده متری چند است؟
_بین ۲ تا ۳ میلیون تومان. بستگی دارد که داخل کوچه باشد یا حاشیه، طبقه چندم باشد و چندخوابه، با چه امکاناتی.


پرسشم را عوض می‌کنم. رهن و اجاره چقدر است؟

صاحب بنگاه انگار کلافه شده است. می‌گوید: مشتری نیستی پدرجان. گفتم باید بر اساس پولی که داری، قیمت بگیری.
ماجرای افزایش نرخ اجاره‌بها در مناطق این سمت صدمتری فرقی با دیگر محلات ندارد و دور از باور است که منزل مسکونی پنجاه‌متری داخل کوچه در یکی از فرعی‌های خیابان پنجتن با ۵۰ میلیون تومان رهن و ماهیانه ۵۰۰ تا ۶۰۰ هزار تومان قولنامه شود؛ هرچند انگار این سمت بازار اجاره داغ‌تر است و خیلی‌ها از محله‌های دیگر شهر به گمان قیمت‌های مناسب به این سمت کوچ کرده‌اند و اجاره‌نشینی در بافت فرسوده با کوچه‌های کم‌عرض و خانه‌های مستهلک و کهنه را پذیرفته‌اند.
با این حال، پرس‌وجو از چند بنگاه معاملات ملکی را در این محدوده شروع می‌کنم.
آقایی که پیگیر معامله‌ای در یکی از بنگاه‌های مسکن است، می‌گوید: قدیم برایم مهم بود که فضای سبز کافی و محیطی برای تفریح و شادی بچه‌ها فراهم باشد، اما حالا همین که سقفی روی سرمان باشد، کفایت می‌کند.

محمد سبزعلی ادامه می‌دهد: خانه‌ای صدمتری و قدیمی را در آخر یکی از کوچه‌ها با ۱۰ میلیون پول پیش و ماهی یک میلیون و ۱۰۰ هزار تومان اجاره کرده‌ام تا ببینم اوضاع چطور می‌شود.
مرد دیگر قامت کوچک و نحیفی دارد. حوصله و رمقی هم برای حرف زدن ندارد. حق می‌دهم نخواهد حرفی بزند و توهینش به دلم نمی‌آید، وقتی می‌گوید: این بساط را جمع کنید. از دل خوشتان است که افتاده‌اید دنبال گزارش. گزارش نمی‌خواهد که، همه‌چیز عین روز روشن و واضح است.
آرام‌تر که می‌شود، تعریف می‌کند: یک خانواده پنج‌نفری با ۲ دختر بزرگ هستیم که باید در یک سوئیت زندگی کنیم. به‌خدا جلو دخترم نمی‌توانم سر بلند کنم. شما بگویید کسی حاضر می‌شود در این خانه را برای خواستگاری بزند؟ من کارگر روزی هزاربار می‌میرم و زنده می‌شوم. آرزوی مرگ می‌کنم که شرمنده دختران نباشم. صدایم به مسئولان که نمی‌رسد، بیشتر اوقات با خدا درد دل می‌کنم.
مرد صدایش از بغض می‌لرزد: بیا از آدم‌هایی که در خیابان‌ها واکس می‌زنند، از زن‌هایی که مجبورند صبح تا شب در خانه‌های مردم کارگری کنند، عکس بگیر. بگذار بعضی‌ها خجالتش را بکشند و شرم کنند. برخی از مردم کفش واکس می‌زنند و کارگر سر گذر هستند. خیلی در این شرایط بیکار هستند و کاری برای انجام ندارند. حالا چطور و کجا باید زندگی کنند؟ یک‌بار بگویند بروید بمیرید و راحتمان کنند.
خجالت‌زده بیرون می‌آیم. می‌دانم از دست من و این گزارش هم کاری ساخته نیست. لبخند‌های تلخ بر لب نشسته که عکس گرفتن نمی‌خواهد.


تأثیر قیمت طلا بر بازار مسکن

مجبوریم برای تکمیل گزارش، قیمت خانه در محله‌های دیگر منطقه را هم رصد کنیم.
«بازار خرید و فروش یا اجاره‌خانه در شهید بابانظر، تلگرد و حسینی‌محراب مرده و راکد است. چندماهی است که کمتر کسی وارد بنگاهی می‌شود تا خانه‌ای اجاره کند. مردم درباره فروش تردید دارند. با نوسان قیمت طلا و دلار نمی‌دانند اگر خانه‌ای را الان بفروشند، با پولی که دستشان را می‌گیرد، می‌توانند خانه‌ای دیگر تهیه کنند یا خیر.» این خلاصه گفته برخی از املاکی‌های منطقه است.
ما نظر کارشناسی نمی‌توانیم بدهیم، اما به نظرم قیمت‌ها فرق چندانی با هم ندارند. فروش در بابانظر متری ۴ تا ۵ میلیون تومان است. محمد رضایی می‌گوید: بالا رفتن قیمت‌ها اجاره‌ها را هم بالا برده است. علاوه بر اینکه هیچ نظارتی بر این موضوع نیست و هرکس به دلخواه خود و با هر قیمتی که بخواهد، معامله می‌کند.
او با خنده ادامه می‌دهد: حتی خیلی‌ها برای اینکه حق کمیسیون ندهند، معامله را بین خودشان انجام می‌دهند. واسطه یا بقال است یا یکی از همسایه‌ها. همه‌چیز به همین آشفتگی است که تعریف می‌کنیم. اگر قیمت خانه‌ها کارشناسی شود و در هنگام عقد قرارداد همین نرخ ملاک باشد، خانواده‌ها کمتر آسیب می‌بینند.


من ایرانی هستم‌

نمی‌توانم گزارش را بدون حرف‌های ربابه رضایی به پایان برسانم. صدایش در گوشم پیچیده است: به‌خدا من یک ایرانی هستم. به هرکسی می‌خواهی بگو. بیا از زندگی من عکس بگیر و بگذار به تماشا و بگو یکی برای آن چاره‌ای بیندیشد. همسرم افغانستانی است و به زور شوهرم دادند. ۲ بچه روی دستم مانده است. روی گدایی کردن ندارم. با این وضعیت، کارگری هم نمی‌توانم بکنم. مهلت قراردادمان تمام شده است. یکی بگوید من چه خاکی توی سرم باید بریزم.


رئیس اتحادیه املاک مشهد: از قیمت‌ها متعجب و شرمنده‌ام

علی مرادزاده رئیس اتحادیه املاک مشهد است که به نظر می‌آید به‌عنوان مسئول گزینه مناسبی برای گفتگو باشد؛ هرچند این موضوع به قول رئیس اتحادیه پیچیده‌تر از این حرف‌هاست.

از وضعیت اجاره‌ها در مناطق پیرامونی شهر مطلع هستید؟

بله، چند روز قبل به چند بنگاه در محدوده‌های پنجتن، طبرسی و مهر مادر مراجعه کردم. قیمت‌ها را که می‌فهمیدم، متعجب می‌شدم. خیلی عجیب است در محدوده‌ای مثل مهر مادر رهن کامل بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ میلیون تومان باشد.

صاحبان املاک شما را می‌شناختند؟

برخی‌ها بله و برخی نه.

چه‌کسی می‌خواهد صدای اقشار ضعیف را بشنود؟

باور کنید من هم به‌عنوان مسئول شرمنده شدم، وقتی خانمی که مشخص بود استطاعت مالی ندارد به یکی از بنگاه‌ها در همان محدوده مراجعه کرد و گفت با ۱۰ میلیون تومان خانه‌ای برای رهن داری؟ و صاحب مغازه آب پاکی را ریخت روی دستش که نگرد، پیدا نمی‌شود.

بیشتر قصد من از این گفتگو درباره ودیعه‌ای است که هفته گذشته اعلام شد به‌صورت وام در اختیار مستأجران گذاشته می‌شود و بعد هم تکذیب شد. بالاخره این وام تعلق می‌گیرد یا نه؟

هیچ چهارچوب مشخص‌شده‌ای در این رابطه وجود ندارد و معمولا موضوع به‌صورت لایحه است که رسانه‌ها علنی می‌کنند و بعد هم اتفاقی نمی‌افتد و مردم به رسانه بی‌اعتماد می‌شوند. شبیه خبری که ستاد ملی کرونا اعلام کرده بود مستأجران تا ۳ ماه بعد از پایان قرارداد می‌توانند در محل اسکان باقی بمانند و اینکه کسی مجاز نیست بیش از ۲۰ درصد اجاره را افزایش دهد. درحالی‌که این اتفاق افتاد و موجری داشتیم که حکم تخلیه را گرفته بود و مستأجر که برای دادخواهی به قاضی مراجعه کرده بود، گفته بودند آیین‌نامه هنوز ارسال نشده است. من نمی‌دانم ارسال یک آیین‌نامه چقدر زمان می‌برد.

شما نظارتی بر این موضوع دارید؟

وظیفه ما به‌عنوان اتحادیه املاک این است که دفاتر ما خدای ناکرده رقمی مازاد بر تعرفه مشخص‌شده دریافت نکنند و به‌اصطلاح گران‌فروشی نشود و اینکه جواز داشته باشند و....
ما نمی‌توانیم برای موجر‌ها نرخ تعیین کنیم.

چرا تعداد بنگاه‌های املاک در این محدوده این‌قدر زیاد و چند برابر نیاز است؟

به دلیل اینکه نظارتی در این رابطه نیست. هرکس مراجعه کند و شرایطش را داشته باشد، برای دادن جواز سخت‌گیری نمی‌شود و معمولا، چون همه آن‌ها به کار و تاکتیک‌های آن مسلط نیستند، بعد از مدتی از رده خارج می‌شوند. یعنی خودشان این کار را کنار می‌گذارند.

درباره آسیب‌هایی که در معاملات خارج از بنگاه‌ها اتفاق می‌افتد هم توضیح می‌دهید؟

متأسفانه قرارداد‌های خارج از عرف و قانون زیاد است و ما مراجعه‌کنندگان زیادی داریم که به فرض به سبب آشنایی ۲ همسایه و مغازه‌دار محل، یک قولنامه نوشته‌اند و بعد هم مستأجر خانه را به کس دیگری با رقم بالاتر اجاره داده و رفته است. این قولنامه‌ها اعتبار ندارند و ما به‌هیچ عنوان ضرر‌های بعد از آن را بر گردن نمی‌گیریم. اینکه طرف در سایت خانه‌ای می‌بیند و بدون اینکه استعلام و احراز هویت کند، آن را به اجاره می‌گیرد و بعد متوجه می‌شود کلاهبرداری بوده است، دیگر ما ضامن آن نیستیم. یک‌بار دیگر هم تکرار می‌کنم: به تکرار مال‌باخته‌هایی به این شکل داشته‌ایم و قرارداد‌ها باید فقط در بنگاه و به‌صورت پرینت باشد تا ما در صورت بروز مشکل، پیگیر موضوع باشیم.
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.