ما چه تصوری از خدا داریم؟ او را چگونه شناختهایم؟ او در ذهن ما چگونه موجودی است؟ آیا تصورات ما از خدا درست است؟ آیا خدا همانگونه است که ما در ذهن خود داریم؟ این نوع شناخت ما از خدا چگونه شکل گرفته است و چه تأثیراتی در زندگی ما دارد؟
شناخت خدا، پایه زندگی انسان است. شناخت اجمالی خداوند از همان ابتدای آفرینش، در وجود انسان و سرشت اولیه او قرار دارد، اما بهمرور زمان، تصورات نادرستی درباره ویژگیهای خدا در ذهن انسان شکل میگیرد.
قرآن کریم بیش از آنکه درباره اثبات وجود خدا سخن بگوید، درباره توحید سخن میگوید. (مصباحیزدی، خداشناسی، ص۳۳) چراکه وجود خدا برای هر انسانی ثابت است، اما تحتتأثیر عواملی، در مصداق خدا دچار اشتباه میشود و بهسمت خدایان دروغین (که قرآن از آن به بت نام میبرد) منحرف میشود که شرک نام دارد.
مهمترین عاملی که انسان را بهسمت خدایان دروغین و بتها منحرف میکند، تصورات نادرست ما از خدا و صفات اوست. این تصورات نادرست درباره صفات پروردگار، باعث پیدایش باورهای نادرست درباره او میشود. این باورها، شرک و مخالف توحید است.
اما سؤال مهم این است که تصورات نادرست ما از خدا چگونه شکل میگیرد؟ چرا ما خدا را اینگونه شناختهایم؟
تصورات برخی انسانها از خدا، ترکیبی از آموزههای دینی، تجربیات شخصی، تأثیرات فرهنگی، داستانها و حتی ترسها و امیدهاست؛ به همین دلیل، بسیاری از این تصورات ممکن است با اسلام ناب و متون قرآن و حدیث، ناسازگار باشد.
تصورات نادرست ما از خداوند متعال، سه ویژگی دارد: ۱. تکبعدی است: ما خدا را فقط از یک زاویه میبینیم؛ فقط تصور مهربانانه داریم یا فقط تصور خشمگینانه. ۲. انسانانگارانه است: گمان ما این است که خدا هم مانند انسانها با ما رفتار میکند؛ مثلا خشم خدا از ما، مانند خشم انسانها از ماست. ۳. تجربهمحور است: بسیاری از تصورات نادرست ما براساس هیجانات و تجربههای تلخی است که نتوانستهایم با ذهن خود آنها را درک کنیم.
با این توصیف، میتوان گفت اصلیترین عامل در شکلگیری تصورات نادرست ما از خداوند، انسانانگاری خداست. بسیاری از ما خدا را با همین ذهن محدود و خیالات خود، تعریف و تصور میکنیم، درحالیکه تعریف خدا فراتر از تصورات ماست. امیرالمؤمنین (ع) در تعریف توحید میفرمایند: «التَّوحِیدُ أَن لا تَتَوَهَّمَهُ: توحید آن است که خدا را با توهم و خیال انسانی توصیف نکنی.» (نهجالبلاغه، حکمت ۴۷۰)؛ زیرا خداوند نامحدود است و ذهن محدود انسان، توان توصیف او را ندارد.
قرآن کریم بهصراحت میفرماید: «لَیسَ کَمِثلِه شَیئٌ: هیچچیز مانند خدا نیست.» (سوره شوری، آیه ۱۱) نه درحقیقت و نه در صفات. با این حال اصلیترین علت شکلگیری تصورات غلط از خدا این است که ما تمایل داریم صفات، احساسات و رفتارهای انسانی مانند خشم، حسادت، پشیمانی یا نیاز را به خدا نسبت دهیم. این تصور، درک ما را از خدا، محدود به ابعاد انسانی میکند. این رویکرد کاملا متضاد با توحید و یگانگی خداوند است.
امام باقر (ع) میفرمایند: «کُلَّ مَا مَیَّزتُمُوهُ بِأَوهَامِکُم فِی أَدَقِّ مَعانِیهِ مَخلُوقٌ مَصنُوعٌ مِثلُکُمْ مَردُودٌ إِلَیکُم: هرچه با ذهن خودمان درباره خدا تصور کنیم، درحقیقت موجودی مثل خودمان است نه خدای واقعی.» (الوافی، ج یک، ص۴۰۸) انسان، چون همه موجودات را از زاویه انسانی نگاه میکند، خدا را هم انسانگونه تصور میکند و این آغاز انحراف در باورهاست.
خدای ساختهشده توسط ذهن ما درحقیقت «بُت»ی است در ذهن؛ همانگونه که برخی بتها در خارج از ذهن هستند. در توضیح این روایت گفتهاند: «چهبسا مورچه ریزی، خیال میکند که خداوند هم مانند او دو تا شاخک دارد؛ چراکه شاخک داشتن را کمال خودش میداند و خیال میکند هر موجودی که شاخک ندارد، نقصدارد.» (بحارالأنوار، ج۶۶، ص۲۹۳)
«اگر مورچه بخواهد برای خدای عالم تصوری بکند، چیزی شبیه به خودش که دو شاخک داشته باشد، تصور خواهد کرد. ما در محدوده ذهن و تصور خودمان فکر میکنیم.» (آیتا... خامنهای، تفسیر سوره بقره، ص۴۱۸)
با این توصیف روشن میشود که اصلاح تصورات نادرست، یکی از ضروریات زندگی انسان است، از اینرو به توفیق الهی در سلسلهیادداشتهایی، هر هفته یکی از تصورات نادرست درباره خداوند را بررسی میکنیم تا بتوانیم باورهای خود درباره توحید را اصلاح کنیم.