یکی از چالشهای منابع معتبر تاریخی قدیم، کمتوجهی به تاریخ ولادت و شهادت امامان، عالمان و بزرگان است. درباره جزئیات ولادت و وفات حضرت معصومه (س) نیز، در منابع تاریخی معتبر و قدیمی، اطلاعات دقیقی ثبت نشده است. یکی از علتهای مهم این کمتوجهی، این بود که حاکمان بنیامیه و بنیعباس، بهدنبال به حاشیه راندن و درنهایت حذف نام امامان و بزرگان دین بودند، بنابراین آنچه ما امروز با آن روبهرو هستیم، نه یک «خلأ تاریخی»، بلکه نتیجه بیمهری حاکمان طاغوت است.
همین امر باعث شده است درباره چگونگی درگذشت حضرت معصومه (س) اختلاف به وجود بیاید. منابع قدیم، بیشتر بر لفظ «وفات» تأکید دارند و محققان، با بررسی شواهد و قرائن، بیشتر بر «شهادت» تأکید میکنند، لذا دو دیدگاه مهم درباره چگونگی درگذشت حضرت معصومه (س) وجود دارد؛ دیدگاه اول قائل به وفات حضرت معصومه (س) بر اثر بیماری است و دیدگاه دوم، قائل به شهادت ایشان بر اثر مسمومیت یا جراحات ناشی از درگیری است.
درکنار این دو، دیدگاه دیگری تحت عنوان «شهادت تنزیلی» یا همان شهادت حکمی مطرح شده است.
این دیدگاه معتقد است که حضرت معصومه (س) در مسیر سفر به ایران و در شهر ساوه، بیمار شدند و به همین دلیل از همراهان خود خواستند ایشان را به قم ببرند. ایشان پس از هفده روز اقامت در قم بهدلیل شدت بیماری درگذشتند. در کتاب «تاریخ قم» که از منابع نزدیک به آن دوران است، تنها به بیماری ایشان در ساوه و سپس وفات در قم اشاره شده است. در این منبع آمده است که حضرت معصومه (س) هفده روز پس از ورود به قم، از رنج سفر بیمار شده و وفات یافتهاند. (قمی، تاریخ قم، ص ۵۶۵)
برخی منابع ذکر میکنند که حضرت معصومه (س) پس از مشاهده پیکرهای غرقبهخون همراهان خود در ساوه که در درگیری با دشمنان اهلبیت به شهادت رسیده بودند، بهشدت غمگین و بیمار شدند و این فشار روحی و اندوه شدید را عامل بیماری ایشان دانستهاند.
این دیدگاه بر آن است که رحلت حضرت معصومه (س) شهادتگونه بوده است و ایشان به دست دشمنان اهلبیت به شهادت رسیدهاند. برخی منابع میگویند دلیل شهادت، مسمومیت بوده است. برخی محققان مانند علامه سیدجعفرمرتضی عاملی معتقدند که حضرت معصومه (س) در ساوه مسموم شدند و سپس در حالت بیماری، وارد قم شدند و پس از مدتی کوتاه به شهادت رسیدند. در روایات متعددی آمده است که ایشان با زهر، مسموم شدند و علت اصلی وفاتشان همین بوده است. (یوسفی، شهیده ولایت، ص ۵۰ تا ۶۱)
منابع دیگری، دلیل شهادت آن بانوی بزرگ را درگیری و جراحت میدانند. هنگامی که کاروان حضرت معصومه (س) به ساوه رسید، مورد هجوم دشمنان اهلبیت (ع) و مأموران عباسی قرار گرفت. در این درگیری، بسیاری از همراهان ایشان، ازجمله برادران و برادرزادگانشان، به شهادت رسیدند. برخی معتقدند که خود حضرت نیز در این هجوم مجروح شدند و پس از تحمل جراحات بسیار، به شهادت رسیدند. (رازی، بحرالانساب، ص ۹۲)
برخی محققان، این دیدگاه را بررسی و نقد کردهاند؛ بهطور نمونه مقالهای با موضوع «بررسی انتقادی دیدگاهها درباره رحلت حضرت معصومه (س)»، این دیدگاه را رد کرده است.
درکنار این دو دیدگاه، برخی دیگر معتقدند حتی اگر وفات ایشان مستقیم بر اثر سم یا جراحت نبوده باشد، بازهم شهادت محسوب میشود، اما نه شهادت به معنای مصطلح، بلکه در حکم شهادت است و پاداش شهیدان به حضرت معصومه (س) داده میشود؛ زیرا این بیماری درپی مواجهه با جنایاتی که عمال حکومت عباسی بر سر خانواده ایشان آوردند، رخ داده است و براساس روایات، کسی که در راه اطاعت از خدا و دفاع از خانوادهاش به ستم کشته شود، شهید است. ازآنجاکه هجرت حضرت معصومه (س) برای دیدار امام زمان خود و در مسیر اجرای فرمان ایشان بود، وفات ایشان در این راه، شهادت تلقی میشود.
سخن پایانی اینکه اگرچه علت دقیق رحلت فاطمهمعصومه (س) همچنان موضوعی برای تحلیل تاریخی است، مسلم است که درگذشت ایشان در میانه سفری که برای یاری امام زمان خود آغاز کرده بودند، بهخودیخود گواهی بر جایگاه رفیع و مقام والای حضرت است.
ازطرف دیگر، روایات متعددی از سه امام معصوم (ع)، جایگاهی استثنایی برای آن بانوی بزرگوار در زمینه فضیلت زیارت، گستره شفاعت و منزلت علمی و معنوی تعریف کردهاند. این جایگاه، صرفا یک فضیلت شخصی باقی نماند، بلکه به تحولی بزرگ منجر شد و باعث بهوجود آمدن مرکزیت علمی جهان تشیع در قم شد.