کوتاه درباره مسیری که در طول ۵ سال گذشته پرسپولیس را به مقتدرترین تیم ٢دهه اخیر فوتبال ایران تبدیل کرده است.
محمدرضا ضیاء | شهرآرانیوز؛ فصل با جنجال عوض شدن دایی و روی کار آمدن عجیب حمید درخشان شروع شده بود. پرسپولیس در حد یک تیم وسطجدولی نتیجه میگرفت. هوادارانی که سالها باشگاه دلخواهشان را در اوج ندیده بودند، دلشان را خوش کرده بودند به اینکه حداقل دربی رفت را بردهاند. در انتهای فصلی که پرسپولیس ۴مدیرعامل عوض کرد (!)، بالاخره یک شایعه به واقعیت پیوست. برانکو ایوانکوویچ سرمربی پرسپولیس شد و در بیستوسومین روز از اولین ماه سال۱۳۹۴ برای اولینبار روی نیمکت قرمزها نشست.
این خبر بمب رسانهای ابتدای سال۹۴ بود و هواداران را به وجد آورده بود. برانکو فقط ۶بازی برای نشستن روی نیمکت پرسپولیسِ لیگ چهاردهم زمان داشت. یکی درمیان هم برد و هم باخت داشت، اما در ایستگاه آخر دربی برگشت را برد، آن هم با گل بازیکنی که تقریبا هیچکسی نمیدانست کیست! علی علیپور مطرح شدنش را باید مدیون میدانی باشد که برانکو در اولین دربیاش به او داد!
شروع موفقیتها در فصل از دست دادن۲۴
برانکو تیمی را که در لیگ چهاردهم تحویل گرفته بود، با تغییرات کمی به لیگ پانزدهم برد، اما اصلا فصل را خوب شروع نکرد. قرمزها با هدایت برانکو از ۴بازی اول فقط یک امتیاز گرفتند! تیم هنوز خودش را پیدا نکرده بود که نهم مهرماه شوکهکننده آمد! هادی نوروزی، کاپیتان پرسپولیس، ایست قلبی کرد. اتفاقی که هر تیمی را میتوانست به هم بریزد، اما پرسپولیسیها را همقسم کرد. پرسپولیس لیگ پانزدهم حتی در بازیهایی که نتیجه نمیگرفت هم قشنگ فوتبال بازی میکرد. در همین فصل بود که دربی معروف ۴بر۲ اتفاق افتاد. صدای «۴تا میشه حالا»ی محمدرضا احمدی را در گزارش آن بازی کمتر کسی است که فراموش کرده باشد. پرسپولیس در پایان فصلی که شاید حتی از همه فصلهای بعدی که در آنها قهرمان شد دوستداشتنیتر بود، با تفاضل گل کمتر نسبت به استقلال خوزستان ویسی دوم شد. در بازی آخر ۱۰۰هزار تماشاگر ایستاده برای آن تیم دست زدند و به یاد کاپیتان فقیدش اشک ریختند. رامین رضاییان، محسن مسلمان، مهدی طارمی و هیچکدام از بازیکنان اصلی آن پرسپولیس (جز دوسه نفر)، حالا دیگر در جمع سرخها نیستند. در زمان سکانداری خود برانکو بود که پوستاندازی تدریجی تیم شروع شد.
پنجرههای بسته بعد از اولین قهرمانی
حالا که همه فهمیده بودند این پرسپولیس با پرسپولیسهای چند سال گذشته فرق میکند، اوضاع قرمزها در بازار نقلوانتقالات هم خوب شد. آنها چند بازیکن اصلی و آماده نفت بحرانزده (بیرانوند، امیری و کامیابینیا) را به علاوه چند بازیکن دیگر خریدند. هرچند انتقالهای حاشیهسازی مثل ٢بازیکن اوکراینی بسیار بیکیفیت برای برانکو و کادر فنیاش حاشیه درست کرد، پرسپولیس با اقتدار قهرمان لیگ شانزدهم شد. برانکو در لیگ قهرمانان آسیا هم خوش درخشید و تیم را در ابتدای فصل بعد به نیمهنهایی لیگ قهرمانان برد. آن تیم شاید میتوانست الهلال را هم شکست بدهد، اگر ماجرای عجیبوغریب طارمی و شکایت باشگاه ریزهاسپور درست قبل از بازی رفت گریبان تیم را نمیگرفت؛ ۲پنجره محرومیت نقلوانتقالاتی برای باشگاه و ۴ماه محرومیت برای طارمی.
احتمالا حاشیههای زیاد پشت آن قضیه را یادتان هست. طارمی پول رضایتنامهای که از کیف پول آن زمان پرسپولیس (هدایتی) گرفته بود، به ریزهاسپور نداده و خرج کرده بود. درست بعد از محرومیتها هم درباره این اتفاق مصاحبه عجیبی کرد با این جمله پایانی که «حتما خیریتی توش بوده»! هیچکس از شکست ۴بر۰ آن اردوی بهتزده پرسپولیس در نیمهنهایی مقابل حریف عربستانی و درنهایت حذف قرمزها تعجب نکرد. طارمی بعد از دوره محرومیتش هرچند با درآمدزایی برای باشگاه، اما در آن شرایط سختی که خودش به وجود آورده بود، جدا شد و به الغرافه رفت. قرمزها وحید امیری را هم در موج لژیونری بعد از جام جهانی از دست دادند. حتی فرشاد احمدزاده هم تیم را تنها گذاشت و به لهستان رفت. جمع و جور کردن چنین پرسپولیسی، مأموریت غیرممکنی بود که برانکو دوباره انجام داد و با همان تیم وصله و پینه شده هم برای دومینبار پیاپی قهرمان شد و همزمان با شروع لیگ هجدهم به فینال لیگ قهرمانان هم رسید.
سومین قهرمانی؛ خداحافظی برانکو
در پنجره نیمفصل لیگ هجدهم، پرسپولیس خسته برانکو با جذب ترابی و شیری و برگشتن بازیکنان سربازش از تراکتور و اضافه شدن چند بازیکن دیگر دوباره جان گرفت. قرمزها راه قهرمانی لیگ با برانکو را یاد گرفته بودند و برای سومینبار پیاپی جام را بالای سر بردند؛ هرچند این بار دیگر در آسیا موفق نبودند و در همان مرحله گروهی حذف شدند. آخر فصل زمزمههای نگرانکننده رفتن برانکو به دلیل مسائل مالی به گوش میرسید. زمزمههایی که انگار هواداران دوست نداشتند جدی بگیرند، اما به یکباره جدی شد و برانکو با پرسپولیس تمدید نکرد و در عوض با الاهلی عربستان، رقیب آسیایی این سالهای سرخپوشان، قرارداد بست. همه منتظر بودند پرسپولیس بیبرانکو تمام شود، اما نشد...
کالدرون و یحیی: پوکر قهرمانی و خطر در کمین
برانکو رفت و یک آرژانتینی آشنا به فوتبال آسیا جایش آمد. کالدرون از همان اول نشان داد که برخی بازیکنان دیگر جایی در پرسپولیس ندارند و کمی خروجیهای تیم زیاد شد و باشگاه چند ورودی جدید خوب هم گرفت. پرسپولیس گابریل کالدرون فصل را خوب شروع کرد، بعد از چند بازی با چند باخت پشت سر هم هواداران را نگران کرد، اما با وجود همه سختیها و مسائل مالی، قهرمان نیمفصل شد. کالدرون هم شرایطی مثل استراماچونی در استقلال به لحاظ دریافت مالی داشت، اما بر خلاف او تا نیمفصل صبر کرد و بعد جدا شد. یحیی با حواشی فراوان که به نوعی تضعیف یکی از رقبا را هم همراه داشت از شهر خودرو به پرسپولیس آمد و حتی بهتر از برانکو و کالدرون در نتیجهگیری عمل کرد. کارشناسان نوع نتیجهگیری یحیی را با فابیو کاپلو مقایسه میکنند. بردهای حداقلی که پرسپولیس را به سریعترین قهرمانی تاریخ لیگ برتر رساند.