صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

خاموشی ساز مکتب بخشی‌های کرمانج

  • کد خبر: ۳۸۶۲۹
  • ۲۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۵:۵۱
فقط ساز آخرین بازمانده نسل بخشی‌های خودبند خراسان شمالی «سهراب محمدی» نیست که چند ساعتی است خاموش شده است، ساز یک مکتب موسیقی در شمال خراسان و در بین کرمانج‌ها هم برای همیشه روی زمین مانده است.

امیری | شهرآرانیوز، فقط ساز آخرین بازمانده نسل بخشی‌های خودبند خراسان شمالی نیست که چند ساعتی است خاموش شده است، ساز یک مکتب موسیقی در شمال خراسان و در بین کرمانج‌ها هم برای همیشه روی زمین مانده است.

 


 مکتب بخشی‌های خودبند شمال خراسان به‌نام سهراب محمدی هشتادودوساله دل‌خوش بود که این شکل موسیقی مقامی را حفظ کند، اما همه داشته‌های این مکتب در صبح روز ۲۲مردادماه در سینه مرد بزرگ موسیقی خراسان شمالی محبوس ماند.

 

سهراب محمدی که بود؟

سهراب محمدی به زبان ساده یک نوازنده دوتار و آوازخوان بود همه موسیقی بخشی‌های کرمانج را در سینه خود حفظ داشت. او طوری یک اثر موسیقی محلی را بی کم و کاست تولید می‌کرد که اگر قرار بود یک نوازنده و خواننده معمولی همان کار را انجام دهد به ده‌ها نفر نیروی کار و مبلغ زیادی پول نیاز داشت. موسیقی مقامی بخشی‌های خراسان شمالی را از پدر آموخته بود. در عالم بچگی می‌نشست پای کاسه دوتار پدر و بازی رزم انگشتان او را با سیم‌های ساز تماشا می‌کرد. در نوجوانی دوتار را استادانه می‌نواخت و هنگام آواز خواندن، صدایش اطرافیان را به حیرت می‌انداخت. پدرو مادر سهراب هنر دستی می دانستند و در کنار آن در سرودن شعر کرمانجی و موسیقی فعال بودند.

 سهراب در جوانی ازدواج می‌کند و به کشاورزی مشغول می‌شود. او خود را یک مانه و سملقانی عاشق و یک عشق دوتار و موسیقی کرمانجی می‌دانست. حماسه‌خوانی‌های زیبای او درباره ایران، رزمندگان و جبهه‌های جنگ به زبان کردی است که به تازگی به زبان فارسی نیز ترجمه و چاپ شده است.

منشا اشعار حماسی او غارت در زمان احمدشاه است و افسانه‌های بسیاری در این زمینه، مانند جعفرقلی و شاه‌خطا بوده است که هنوز هم گاهی توسط بخشی‌ها خوانده می‌شود.

 

صدای استاد محمدی از ابتدای راه‌اندازی رادیو کرمانجی، به خانه‌های مردم آمد و به دل اهالی‌اش نشست. او از همان وقت‌ها همکاری‌اش را با صدا و سیمای مرکز خراسان شروع  و بیش از ۴۰ سرود انقلابی و محلی به زبان کرمانجی مانند «الله مزار»، «هرایی»، «شاه فتایی»، «جعفرقلی» و «سردار عوض‌خان» ساخت و در رادیو اجرا کرد.

 نخستین‌بار خانم فوزیه مجد، مادر اتنوموزیکولوژی موسیقی نواحی، با دیدن هنرش او را به جامعه هنری معرفی کرده بود. همچنین حضور او در رویدادهای فرهنگی‌-هنری بی‌شماری مانند جشنواره موسیقی فجر، جشنواره موسیقی نواحی ایران، جشنواره موسیقی سرنانوازان کشور و جشنواره پیران چنگی نیز از دیگر مواردی است که توانمندی و وسعت کار این هنرمند را نشان می‌دهد.

استاد محمدی مدرک درجه یک هنری، معادل دکترای نوازندگی و خوانندگی را دریافت کرده بود . ۳ دختر و ۵ پسر بازمانده استاد نیز خود شاگرد مکتب پدر بوده و دستی بر هنر نوازندگی دوتار دارند اما نمی‌شود گفت کسی هست که جانشین سهراب باشد.  سهراب محمدی با رفتنش یک مکتب موسیقی مهم در خراسان شمالی را تمام کرد.

 

آخرین بخشی خودبند 

مردی که خودش ترانه می‌گفت، خودش آهنگ می‌ساخت و خودش می‌نواخت تا نمونه عالی باشد برای عنوان یک «بخشی خودبند»، حالا با رفتنش دنیای موسیقی مقامی خراسان را در شوک بزرگی فرو برده است.


برای همین است که همه واژه‌های هوشنگ جاوید، پژوهشگر موسیقی مقامی خراسان، از اندوه آکنده است. تسلیت و تأسف او از جنس دیگری است.


هوشنگ جاوید رفتن مردی را برایمان تصویر می‌کند که نسل موسیقی مقامی شمال خراسان هرگز توان رسیدن به او را نداشت. مردی یکه که به‌تنهایی یک مکتب بزرگ و مهم را حفظ کرده بود.

 

 

«سهراب» جانشین ندارد

به گفته این محقق موسیقی مقامی، «سهراب محمدی» تنها فرد از نسل بخشی‌های خودبند در میان بخشی‌های شمال خراسان بود که درگذشت. او می‌گوید: خودبند به‌معنای کسی است که نوازندگی، ترانه‌سرایی و آهنگ‌سازی را بلد باشد و سهراب محمدی همه کارها را می‌دانست. خودش هم شعر می‌گفت، هم آهنگ می‌ساخت و هم می‌نواخت. حالا دیگر کسی مثل او را نداریم، جانشینی هم ندارد.

«رضا محمدی» پسر هنرمند درگذشته موسیقی مقامی خراسان شمالی است که تا حدی راه پدر را ادامه داده است، اما اینکه می‌تواند صدای ساز بخشی‌های خراسان شمالی را زنده نگه دارد، معلوم نیست. جاوید دراین‌باره می‌گوید: رضا از نظر زبان‌گیری از استاد آموخته است، دوتار را هم در حد استادی می‌زند، اما باید ببینیم تبحر ترانه‌سرایی را هم دارد یا نه.

جاوید باز هم با کلماتی اندوه‌بار، از دست دادن سهراب محمدی را به از دست دادن یک مکتب کهن در شمال خراسان و در کرمانج معنا می‌کند.


به گفته جاوید نوازندگان دیگر موسیقی مقامی کارشان به شکلی است که برایشان شعر گفته می‌شد یا آهنگ تنظیم می‌شود، اما چنین شیوه‌ای بین کرمانج‌ها نبوده و خودشان همه کار را می‌کردند. فقط در بین بخشی‌های خراسان شمالی و عاشیق‌های آذربایجان، افرادی خودبند داشتیم که البته برخی‌شان این‌طور بودند. حالا در خراسان دیگر کسی را نداریم که خودش همه‌چیز را بداند و تولید فرهنگ کند.


آن‌طور که پژوهشگر موسیقی مقامی خراسان می‌گوید، سهراب محمدی تخصصش در مناظره‌خوانی، حماسه‌خوانی و… بود و آوازهای کهن را به زیبایی اجرا می‌کرد، اما حالا با رفتنش همه ما را از این‌ها محروم کرده است.

خلأ کارهای پژوهشی وسیع در کارهای سهراب محمدی

وجود کارهای پژوهشی شاید بتواند ذره‌ای از خلأ به وجود آمده در موسیقی خراسان شمالی را پر کند، اما به‌ظاهر کارهای پژوهشی زیادی درباره کارهای سهراب محمدی انجام نشده است. جاوید می‌گوید: کارهایی از جمله مناظره‌خوانی‌ها و حماسه‌خوانی‌ها را خودم ضبط کردم، کارهایی هم با همت مسئول موسیقی صداوسیمای خراسان شمالی ضبط شده است، اما واقعیت این است که بخش زیادی از کارهای ایشان جمع‌آوری نشده و خلأ بزرگی در موسیقی مقامی خراسان شمالی ایجاد شده است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.