صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

Tenet، مثل بیشتر فیلم‌های کریستوفر نولان درباره چای و قهوه و میان‌وعده‌های خوشمزه است!

  • کد خبر: ۴۱۵۱۴
  • ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ - ۱۸:۴۹
  • ۱
می‌گویند کریستوفر نولان عاشق چای‌نوشیدن است، تا حدی که همیشه یک فلاسک چای ارل‌گری سر صحنه همراهش دارد و حتی یک دستیار اختصاصی برای اینکه آن را برایش حمل کند. آیا نولان این علاقه را در فیلم‌هایش هم نشان داده است؟

ترجمه کاظم کلانتری | شهرآرانیوز - کسانی که فیلم‌های کریستوفر نولان را دوست دارند معمولا آن‌ها را به خاطر روح حماسی و صحنه‌های انفجار و تمایل به ترکیب‌کردن اکشن با بسیاری از صحنه‌های هیجان‌انگیز می‌پرستند. من هم فیلم‌های کریستوفر نولان را برای همه این دلایل دوست دارم، اما چیزی که واقعا او را به خاطرش تحسین می‌کنم اهمیتی است که این مرد به چای‌ عصرانه در فیلم‌هایش می‌‌دهد. فیلم‌های او پر از قهرمانان بی‌عیب و نقص و شیک‌پوشی است که تمایل دارند کت‌و‌شلوارهای گران‌قیمت و ساعت‌های زیبا بپوشند و برای زنانی که در زندگی‌شان از دست داده‌اند غمگین باشند. آن‌ها به‌ندرت برای صرف یک وعده غذایی کامل وقت دارند، اما اغلب برای صرف سریع یک فنجان چای و شاید یک میان‌وعده جمع‌وجور -درحالی که دارند به شخصیت دیگری توضیحاتی می‌دهند- صبر می‌کنند. وقتی در فیلم‌هایش متوجه تعدادی از این مکالمه‌ها شدم که هنگام نوشیدن یک چای خوش‌طعم یا صرف پیش‌غذایی لذیذ انجام می‌شد، دیگر نمی‌توانستم جلو خودم را بگیرم. او عاشق وعده‌های صرف چای و غذاهای مختصر است، مخصوصا آن‌هایی که در یک سینی نقره‌ای سرو می‌شوند. جهان او پر از انسان‌های نگران و عصبانی است که یک فنجان چای می‌نوشند تا بعدا به کارهایشان برسند.

 

 

من تابه حال فرصت این را نداشته‌ام که با نولان در یک هواپیمای قاره‌پیمای لوکس گپ بزنم؛ قدرتش را هم ندارم وارد ناخودآگاهش شوم؛ آن‌قدرها هم درباره زندگی شخصی‌اش و اینکه به وعده‌های صرف چای و میل‌کردن میان‌وعده‌های لذیذ علاقه دارد چیزی نمی‌دانم. اما شنیده‌ام که او چای‌نوشیدن را بسیار دوست دارد، تا حدی که همیشه یک فلاسک چای ارل‌گری سر صحنه همراهش هست و حتی یک دستیار اختصاصی برای اینکه آن را برایش حمل کند؛ چه زیاده‌روی‌ هالیوودی‌ای! البته ارتباطی وجود دارد بین افسون فیلم‌های نولان با قهرمانان‌های اغلب مرد سفیدپوستی که با یک نظم اجتماعی در حال فروپاشی مواجه هستند. سرو این نوشیدنی‌ها و مواد غذایی همراه آن، نمادی از یک نظم اجتماعی عمدتا مردسالارانه بریتانیایی است. بروس وین، با یک سینی نقره‌ای روی پاهایش نگران سرنوشت گاتهام است. «کاب» در فیلم «تلقین» ایده سرقت از ذهن دیگران را در یک کافه در پاریس توضیح می‌دهد. سربازان فیلم «دانکرک» تمام مدت آرزو می‌کنند به خانه برگردند و در آرامش یک فنجان چای بنوشند.

 

 

من شخصا دوست دارم با یک فنجان چای ارل‌گری روبه‌روی نولان بنشینم. این خیلی آرامش‌بخش است. اما چون نمی‌توانم این کار را بکنم، و همچنین نمی‌توانم فعلا «تنت» را ببینم، پس برمی‌گردم و تاریخ طولانی نوشیدنی‌ها و خوراکی‌های خوشمزه جهان فیلم‌های نولان را درمی‌آروم. یه فنجان چای برای خودتان بریزید و تصور کنید که همه این‌ها برای من چه معنایی دارد.

​ ​ ​

تعقیب (۱۹۹۹)

 

 

درست ابتدای اولین فیلم نولان، جرمی توبالد (‏در نقش «مرد جوان»)‏ را از پنجره «دانکین دونات» ۱ می‌بینیم که نوشیدنی‌اش را هم می‌زند. نولان مرموز، تصمیم گرفته به جای بریتانیایی‌بودنش یک برند قهوه آمریکایی را که بیشتر به‌خاطر ارتباطش با بن افلک شناخته می‌شود، برجسته کند.

 

چیزی که می‌توانم بگویم این است که «دانکین» در دهه ۹۰ تلاش ناموفقی برای ورود به بازار بریتانیا داشت و در دهه بعد هم دوباره تلاش کرد. نکته مهم این است که این مرد از کافئین لذت می‌برد، اما علاقه او به این معنی نیست که او دوست دارد چیز‌های گران‌قیمت بخرد؛ یعنی تا زمانی که او مرد دیگری (‏که ظاهرا یک دزد به نام «کاب» است) ‏ را تا یک کافی‌شاپ شیک‌تر دنبال می‌کند؛ جایی که «مرد جوان» دستور قهوه و ساندویچ پنیری می‌دهد، و «کاب» از یک اسپرسو لذت می‌برد. (‏بیشتر قهرمان‌های فیلم‌های اخیر نولان تمایل دارند اسمشان «کاب» باشد، از جمله شخصیت دی‌کاپریو در «تلقین» که او هم اسمش «کاب» است). خیلی پرمعنی است که کل جهان داستانی فیلم نولان با دو نفری که در یک بعدازظهر دارند میان‌وعده می‌خورند شروع می‌شود.
 
 

 

«تعقیب» در ادامه حال و هوای فیلم‌های نوآر هم به خودش می‌گیرد. یک زن شیک‌پوش با «مرد جوان» هنگام صرف قهوه گفتگوهایی جدی دارد. «کاب» و «مرد جوان» هم بعدا برای یک شام اعیانی به هم می‌رسند. وقتی مرد جوان می‌ترسد کسی که تلکه‌اش کرده‌اند آن‌ها را آن‌جا ببیند، می‌پرسد که آیا می‌شود از دسر صرف‌نظر کنند؟ و «کاب» می‌گوید: «آره! اشکال نداره.» وقتی آن‌ها دارند رستوارن را ترک می‌کنند، «کاب» می‌گوید: «واقعا متنفرم از اینکه یک وعده غذایی خوب و یک فنجان قهوه رو نیمه‌تمام ول کنم.» این احساس از تجربه شخصی گرفته شده است. اگر شانس این را داشتید که با نولان قرار ملاقات داشته باشید، مجبورش نکنید که بی‌خیال دسر بشود.

 


 

یادگاری (۲۰۰۱)

 

 

از آنجایی که این یکی از سیاه‌ترین فیلم‌های نولان است، وقتی برگشتم تا دوباره تماشایش کنم نگران بودم هیچ‌کس را وسط فیلم پیدا نکنم که فرصت نوشیدن مقدار کمی کافئین داشته باشد. اما خوشبختانه پیدایش کردم. جایی که کری-ان ماس را اولین‌بار در فیلم می‌بینیم: او داخل رستوارن نشسته درحالی‌که یک‌فنجان کوچک در دستانش دارد و یک عینک آفتابی هم به چشمانش زده است. در جهان فیلم «یادگاری»، این شیوه نمایش، او را اسرارآمیز و آرام معرفی می‌کند.​ همچنین این نشان می‌دهد که ماس بیش از آنچه که به نظر می‌رسد، به شرایط مسلط است.​ اگر گای پیرس نوشیدنی کافئین‌دار می‌نوشید، او کسی بود که به شرایط تسلط می‌داشت. درضمن او واقعا به یک خالکوبی احتیاج می‌داشت تا به یادش بیاورد که چند فنجان و نعلبکی‌ بخرد. ​

 


بی‌خوابی (۲۰۰۲)

 

 

بازسازی یک فیلم رازآلود نروژی با حضور آل‌پاچینو که ترکیبی بسیار بد ساخته از فرضیه‌چینی، لوکیشن، صحنه و بازی ستاره‌ها.

 

اینکه شخصیت پاچینو (کارآگاه اداره پلیس لس‌آنجلس) برای حل یک پرونده قتل مأمور می‌شود و نمی‌تواند در طول همه فیلم بخوابد، من را از پیداکردن یک مورد نوشیدن قهوه یا چای در فیلم ناامید می‌کرد (شاید ‏مانند گای پیرس در «ممننتو»، این هم نشانه‌ای بود که این قانون نولان دارد شکسته می‌شود)‏. اما جالب است که رابین ویلیامز (در نقش یک قاتل) در یک صحنه بازجویی بسیار مهم از یک فنجان نسبتا ظریف و زیبا می‌نوشد. هیلاری سوانک این فنجان قهوه یا چای را برای او می‌آورد (‏من حدس می‌زنم قهوه باشد؛ چون قهوه در جهان نولانی بیشتر به شخصیت‌های شرور می‌آید) ‏تا پلیس بتواند از او اعتراف بگیرد. البته او آن‌جا از پاسخ طفره می‌رود. این را فراموش نکنید که در جهان نولانی همیشه مردی با فنجانی زیبا کنترل اوضاع را در دست دارد. ​

 


بتمن آغاز می‌کند (۲۰۰۵)

 

 

اینجا جایی است که بودجه فیلم‌های نولان واقعا سر به فلک می‌کشد و او می‌تواند هرچقدر دلش می‌خواهد خیال‌پردازی کند؛ برای مثال آن صحنه باشکوهی که آلفرد (‏با بازی مایکل کین) سینی پر زرق و برقی را به بروس وین (‏با بازی کریستین بیل)‏ می‌دهد؛ آن‌جا او از یک شب پر از جرم و جنایت جان سالم به در ببرده است. بله! آب‌میوه روی یک سینی نقره‌ای. ترکیبی عالی از مردسالاری و خوش‌سلیقگی، به خصوص آنجا که بیل بدون پیراهن و با پیژامه گران‌قیمتش به نوشیدن ادامه می‌دهد. به‌هرحال، کلید فهم این که این نسخه نولان از بت‌من است آن‌جاست که بروس وین با خوردن غذاهای چیده‌شده روی سینی قدرت می‌گیرد. همه‌چیز از آن‌جا سرچشمه می‌گیرد.​

 


حیثیت (۲۰۰۶)

 

 

مثل «تعقیب»، این فیلم هم درباره یک مرد کم‌تر اشرافی (‏در این مورد کریستین بیل) ‏است که سعی دارد بفهمد چگونه یک مرد اشرافی (‏هیو جکمن)‏ شعبده‌بازی می‌کند؛ اما در این مورد چیز پنهانی وجود ندارد. می‌خواهید بدانید راز موفقیت جکمن چیست؟ چای عصرانه!! درواقع همان ماشین تکثیری که او با نیکولا تسلا خلق می‌کند. ولی او تسلا را کی ملاقات می‌کند؟ در یک قرار عصرانه در کلرادو. و جالب‌تر اینکه قبل از اینکه جکمن خودش تسلا را ببیند، دستیار مخترع هنگام صرف چای در هتل با او صحبت می‌کند)‏. اما در مقابل، بیل، زمان زیادی را صرف نوشیدن مزخرفات می‌کند. خب مایکل کین هم وقتی همه‌چیز درحال‌فروپاشی است مشغول خوردن ناهاری به شدت غمگین است.​

 


شوالیه تاریکی (۲۰۰۸)

 

 

فکر می‌کردید که این فیلم سیاه‌ترین و تاریک‌ترین بتمنی است که ساخته شده است و قاعدتا نباید در آن از ظروف چینی و سینی‌های نقره‌ای خبری باشد؟ اما اشتباه می‌کردید در فیلم‌های نولان همیشه یک جایی برای این‌چیزها هست. در یکی از داستان‌های فرعی فیلم -که من همیشه فراموشش می‌کنم- بروس وین به هنگ کنگ می‌رود تا چیزی را که در داستان خیلی مهم است به دست بیاورد. بعد نولان حواسمان را با این صحنه پرت می‌کند: مورگان فریمن با یک تاجر ثروتمند چای می‌نوشند؛ درحالی‌که پشت‌سرشان یک بندر زیبا می‌بینیم. بعد بروس وین با غذاهایی که خیلی مجلل سرو می‌شوند برای هاروی دنت یک مهمانی جمع‌آوری کمک مالی برگزار می‌کند ولی هاروی در این فضا خیلی معذب است. این هم یک سرنخ!

 


تلقین (۲۰۱۰)

 

 

اگر شما شخصیتی باشید که از سر نولان بیرون آمده بودید، حتما انتخاب می‌کردید که ایده نفوذ به ضمیر ناخودآگاه افراد و دزدیدن افکارشان را در این شرایط توضیح دهید: درحالی که یک کت و شلوار شیک پوشیده اید و در یک کافه کوچک پاریسی نشسته‌اید. حتی وقتی مخاطبتان شروع می‌کند ماهیت واقعیتش را زیرسوال ببرد،  این کافه به شکلی زیبا و کنترل‌شده از هم می‌پاشد.

 

 

جالب است بدانیم درواقع کل «تلقین» در یک غذاخوری اشرافی اتفاق می‌افتد. ما اولین‌بار شخصیت لئوناردو دی کاپریو (با نام «کاب» که غذاهای خوشمزه دوست دارد) را وقتی می‌بینیم که در  برزخ کن واتانابه (سایتو) بیدار می‌شود. بعد سایتو به کاب کمی شوربا در یک کاسه و بشقاب زیبا می‌دهد که واقعا دلم می‌خواست الان می‌توانستم آنلاین یکی از آن‌ها را سفارش بدهم. بعد با یک فلش بک سایتو را می‌بینیم که یک طرف میز نشسته و کنارش یک قوری چای گذاشته است. من الان متقاعد شده‌ام که این قوری خیلی در فیلم مهم است و می‌شود همه معماها و گره‌های فیلم را با آن باز کرد.

 


«میان‌ستاره‌ای» (۲۰۱۴)

 

 

اگر «شوالیه تاریکی برمی‌خیزد» با بهترین زندگی ممکن برای بروس وین تمام می‌شد، همه در «میان‌ستاره‌ای» در بدترین حالت ممکن گیر می‌افتادند: نه تنها به این دلیل که زمین در حال نابودی است و امید کمی برای ادامه نژاد انسان وجود دارد بلکه به این دلیل که به‌ندرت میان‌وعده خوبی باقی مانده‌ است. آفت تمام محصولات اساسی مثل گندم را از بین برده و فقط مقدار زیادی گرد و غبار و ذرت باقی مانده است. اما خانواده متیو مک کانهی هنوز هم صبحانه نسبتا خوبی سرو می‌کنند، و او هنوز هم وقتی که کنار دخترش رانندگی می‌کند، یک فنجان کوچک می‌نوشد. این یعنی او قهرمان ماست. نمی‌توانم به‌طور دقیق بگویم مک‌کانهی دارد چه چیزی می‌نوشد؛ یا طبق عادت آب داغ می‌نوشد یا هنوز در این جهان آخرالزمانی نوشیدنی‌های کافئین‌دار وجود دارد؛ چون نبود قهوه و چای آقای نولان را خیلی ناراحت می‌کند.

 

 

​کمی جلوتر جسیکا چستین در نقش «مورفی» از یک فیلتر قهوه برای صاف‌کردن آبی که می‌خواهد هنگام شام بنوشد استفاده می‌کند. اینجا دو احتمال مطرح می‌شود: یا واقعا قحطی قهوه شده است یا اینکه آب‌ها آن‌قدر گرد و خاک دارند که باید از صافی رد شوند.​

 

 

وقتی همه به فضا می‌روند، زمان زیادی برای نوشیدن قهوه و خوردن غذای خوش‌مزه وجود ندارد اما در این فیلم دو لحظه بسیار مهم وجود دارد که شخصیت‌ها در فضا نوشیدنی می‌خورند. ​

 

در یکی از آن‌ها مت دیمون فضانورد درحالی که یک قوری کنارش روی میز گذاشته و از یک فنجان چیزی می‌نوشد نشسته است؛ این یعنی او به اوضاع بیش از آن چیزی که به نظر می‌رسد مسلط است. (نشانه شخصیت شرور نولانی)

 

 

در آن یکی صحنه، آن هاتاوی وقتی در سفینه است میان خوردن یک غذای غمگین فضایی از یک فنجان فلزی کوچک می‌نوشد. احتمالا آن فنجان کوچک حاوی نوعی ماده تقویتی است. چون او خدمه سفینه‌ای است که ماموریتی بسیار حیاتی برای نوع بشر دارد. ​


 

دانکرک (۲۰۱۷)

 

 

​بدیهی است که یک فیلم نولانی درباره غرور ملی بریتانیایی این طوری خواهد بود که چند مرد دور میز نشسته‌اند، چای و نان تست می‌خوردند و به این فکر می‌کنند که چطور سربازانی را که در جنگ گیر افتاده‌اند و دلشان می‌خواهد چای و نان تست بخوردند نجات دهند. اولین لحظات مهمی که چای را در فیلم «دانکرک» می‌بینیم این‌جاست: وقتی مارک رایلنس و بری کیوگن بلافاصله بعد از اینکه کیلیان مورفی شکه‌شده را نجات می‌دهند و داخل قایق می‌آورند به او یک فنجان چای می‌‌دهند.

 

 

بعد پرستارها در قایق به فیون وایتهد و هری استایل نجات‌یافته چای و مربا و نان تست می‌دهند. هرچند به صورت تراژیکی آن قایق منفجر می‌شود. (نابودی چای و مربا و نان تست توسط آلمان‌ها یک نشانه است که خیال کنیم آلمان‌ها با این کار دخل خودشان را در جهان خیالی فیلم آوردند)

 

 

در آخر وقتی فیون و هری به انگلستان برمی گردند، در واگن قطار نشسته اند و دو لیوان خالی هم بینشان است. شاید درظاهر آن‌ها عقب‌نشینی کردند ولی پیروزی واقعی برایشان این است که شانس این را خواهد داشت که یک عصرانه با چای لذت‌بخش بخورند.

 


 

انگاشته (۲۰۲۰)

 

 

مثل خیلی‌ها من هنور «تنت» را ندیده ام و احتمالا به این زودی‌ها هم نتوانم ببینم اما می‌خواهم به دو نکته کلیدی در تریلرهایی که تا به حال از این فیلم پخش شده اشاره کنم:

 

در یک صحنه ما جان دیوید واشنگتن را می‌بینیم که یک فنجان اسپرسو به دست دارد و کت و شلوار شیکی هم پوشیده است. این یعنی او قهرمان داستان خواهد بود.

 

فیلم درباره وارونگی زمان است این یعنی شخصیت‌های فیلم می‌توانند کنترل بیشتری روی مصرف چای و قهوه‌شان داشته باشند.


* جکسون مک هنری (Vulture)

۱ سپتامبر ۲۰۲۰

پی‌نوشت:

۱. کمپانی دانکین دونات آمریکا جزو ۵ برند برتر در رنکینگ بهترین قهوه و فروشگاه‌های قهوه جهان است.  
 

بیشتر بخوانید: 

 

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۰:۲۶ - ۱۳۹۹/۰۶/۱۴
جالب بود.ممنون