در میان تمام تیمهای فعال در لیگ برتر فوتبال ایران، استقلال بیش از همه از قانون غیرفوتبالی منع به کارگیری خارجی ها لطمه دیده است.
گروه ورزش/شهرآرانیوز، تا پیش از آنکه مفاد قرارداد فدراسیون فوتبال با مارک ویلموتس لو برود و آشکار شود که مهدی تاج زیر بار سنگینترین تعهد تاریخ فوتبال ایران رفته و هیچ ثمرهای هم از توافق با مربی بلژیکی نبرده، فشاری برای منع به کارگیری مربی و بازیکن خارجی در فوتبال ایران وجود نداشت، اما بعد از اینکه مشخص شد فدراسیون فوتبال چگونه با اهمال و سستی خود سرمایههای فوتبال را در خطر نابودی قرار داده، دستهایی برای منع ورود مربی و بازیکن خارجی به دستگاه ورزش ایران فشار آورد تا در نهایت این قانون با حمایت برخی سیاسیون سد راه باشگاههای فوتبال شود.
در میان تمام تیمهای فعال در لیگ برتر فوتبال ایران، اما استقلال بیش از همه از این قانون غیرفوتبالی لطمه دیده، به گونهای که نمیتواند یکی از اثرگذارترین و کاریزماتیکترین مربیان سالهای اخیر خود را دوباره به استخدام درآورد. سران باشگاه استقلال حتی در ایتالیا مذاکراتی با استراماچونی داشتند که خبرش را رسانههای ایتالیایی نیز به منتشر کردند و مشخص شد علاوه بر مذاکره بر سر پرداخت بدهیها، مدیران باشگاه استقلال تمایل بسیاری برای بازگرداندن استراماچونی به فوتبال ایران دارند. حتی از ایتالیا خبر رسید که باشگاه استقلال از طریق برخی واسطهها قرار است حسابی را در دبی بازگشایی کند تا پروسه پرداخت مطالبات این مربی نیز با مشکلی مواجه نشود، اما بعد از آن مذاکرات که پیشزمینهای برای بازگشت استراماچونی بود، بازهم جریانی تلاش کرد تا با بزرگ جلو دادن قانون مندرآوردی منع خارجیها مانع از بازگشت این مربی به استقلال شود.
انتظار برای بازگشت استراماچونی به استقلال در حالی به ماجرایی حوصله سربر تبدیل شده که همین حالا سکان هدایت تیم ملی فوتبال ایران را یک خارجی به عهده گرفته و فدراسیون فوتبال که خود با عقد قرارداد عجیب با ویلموتس نقش انکارناپذیری در بروز چنین قانونی داشت، حالا بیآنکه سدی را مقابل خود ببیند با اسکوچیچ در حال همکاری است در شرایطی که اگر بنا به ممانعت با حضور مربیان خارجی بود فدراسیون فوتبال نباید با این مربی مذاکره میکرد و قرارداد میبست، اما متولی اول فوتبال ایران بدون هیچ عامل بازدارندهای و در حالی که یک قرارداد کاملاً غیرحرفهای را با ویلموتس به امضا رسانده بود، توانست دوباره باب همکاری با اسکوچیچ را باز کند.
شگفتا که فدراسیون فوتبال با گزینهای وارد معاملهای تازه شده که بیلان قابل توجهی را در فوتبال ایران از خود بهجا نگذاشته بود. اسکوچیچ بدون حتی یک قهرمانی یا کسب سهمیه با تیمهای باشگاهی فوتبال ایران و محبوبیتی حداقلی، سر از تیم ملی فوتبال ایران درآورده است، اما در همین فوتبال اجازه داده نمیشود آندرهآ استراماچونی که سابقه مربیگری در اینترمیلان ایتالیا را هم در کارنامه دارد و به لحاظ عقبه مربیگری بسیار جلوتر از اسکوچیچ و امثالهم است و هواداران این باشگاه عاشقانه دوستش دارند، در باشگاه استقلال دوباره مشغول به فعالیت شود. اینکه قراردادها گاهاً با خارجیها یکطرفه و کاملاً به زیان باشگاهها بسته شده و پیامدش پروندههای قطوری را برای فوتبال ایران نیز به همراه آورده اتفاق نامبارکی در فوتبال ایران است و باید جلوی عقد چنین قراردادهایی گرفته و از مدیران خواسته شود در راستای مدیریت هزینه گامهایی جدی بردارند، اما اجرای این قانون که از بیخ و بن جلوی ورود مربی خارجی به فوتبال ایران گرفته شود، اقدامی کاملاً غیرحرفهای و یکطرفه است که باید جایش را به قانونی عاقلانهتر و آیندهنگرانهتر دهد. بازگشت استراماچونی هم خواست مدیران کنونی باشگاه استقلال و هم هوادارانی است که میدانند اگر این مربی روی صندلی مربیگری تیمشان ننشیند، ممکن است یک فصل دیگر را هم در حسرت جام قهرمانی لیگ برتر پشتسر بگذارند بنابراین باید در راستای بازگرداندن این مربی به فوتبال ایران به سرعت قدم برداشت.
هرچند که گفته میشود استراماچونی تقاضای مبالغ درشتی داشته -که در صحت آن نیز شک و تردیدهایی وجود دارد- است، اما به واقع کاهش ارزش ریال در مقابل دلار است که باعث بزرگ شدن قراردادهای خارجیها شده است. بدون شک اگر متولیان ورزش و حتی سیاسیون قدری موشکافانهتر با این موضوع برخورد کنند و ریشه وضع چنین قانونی را دریابند، به این نتیجه میرسند که باشگاه استقلال اکنون اگر با استراماچونی قرارداد تازهای را منعقد نکند ضرر بیشتری را متحمل میشود و چه بهتر که اگر قرار است بدهی به این مربی پرداخت شود که باید بشود، در ازای کار و فعالیت در باشگاه استقلال باشد.
ضمن اینکه استراماچونی بدون شک از ظرفیتهایی برخوردار است که در آینده به یک گزینه ایدهآل برای تیم ملی ایران هم بدل شود و چنانچه استقلال بتواند با این مربی به موفقیتهایی دست یابد که احتمالش بسیار زیاد است، هیچ بعید نیست که از استراماچونی بتوان در تیم ملی هم بهره کافی برد تا تیم ملی ناچار به همکاری با یک مربی فاقد رزومه درخشان همچون اسکوچیچ نباشد.