چهارسوق هنر تا هفتم مهر، میزبان آثار سید کمیل فضلیپور است. در این نمایشگاه که حاصل بیشتر از نه ماه تلاش اوست، ۱۹ اثر پرتره از شخصیتهای معروف و مختلفِ ایرانی و خارجی با تکنیک کلاژ کاموا روی مقوا و به سبک پاپ آرت یا هنر همگانی خلق شدهاند.
امیرمنصوررحیمیان | شهرآرانیوز - ما آدمها موجودات غریبی هستیم. همهچیز برایمان فقط همان اوایلش جذاب یا ترسناک است. بعد از مدتی به آن چیز ترسناک یا هیجانانگیز عادت میکنیم و راه خودمان را در پیش میگیریم. همیشه هم سرمان زیر تیغ تیز تقدیر پایین است. انگار یکطورهایی تسلیمش میشویم. مثل قضیه کرونا و هزار مثال مشابه دیگر. نمیخواهم شکایت کنم که کرونا چه بر سر اقتصاد و فرهنگ و سیاست و مابقی ارکان زندگیمان آورد. نمیخواهم بگویم که این ویروس چه آدمهایی را به قعر گور کشید و چهچیزهایی را از جامعه دریغ کرد و چه و چه.
ولی منظور از اینچیزهایی که عرض کردم این بود که ربطش بدهم به موضوع این نوشته. اصل قضیه این است که، بعد از مدتهای طولانی و با رعایت تمام شیوهنامههای بهداشتی و چه و چه، بالأخره کجدارومریز نمایشگاهها و نگارخانهها باز شدهاند و یکی پس از دیگری بنا دارند با نمایش آثار بهدردبخور و درست و درمان، غیبت چندین ماهه خود را جبران کنند.
«نگارخانه چهارسوق هنر» و معروفترین سالنش هم از این قاعده دور نبودهاند. سالن «استاد ترمهچی» که قبل از این شاهد اتفاقات مهمی در هنر مشهد بوده، اینبار تا هفتم مهر، میزبان آثار سید کمیل فضلیپور است. او که متولد ۱۳۶۶ مشهد و درسخوانده گرافیک است، قبل از این با بازی در سریالها و فیلمهای سینمایی، شانس خودش را در زمینه هنرهای نمایشی آزمایش کرده بود. ولی با این نمایشگاه انگار به اصل خودش برگشته. قصدم بررسی آثار فضلیپور به عنوان بازیگر نیست، بلکه میخواهم اینبار به زاویه دیگری از هنرش بپردازم که اتفاقا در حیطه هنرهای تجسمی هم قرار میگیرد.
به هر حال، در این نمایشگاه که حاصل بیشتر از نه ماه تلاش اوست، ۱۹ اثر پرتره (نقاشی چهره) از شخصیتهای معروف و مختلفِ ایرانی و خارجی با تکنیک کلاژ کاموا روی مقوا و به سبک پاپ آرت یا هنر همگانی خلق شدهاند. آثاری که او مدعی است برای اولین بار در جهان اجرا و اکران شده و سبک و سیاق جدیدی در هنر به شمار میآید. با اینکه بسیار قبلتر از او اندی وارهول، جاسپر جونز، ایو کلاین، ریچارد سیرا و خیلیهای دیگر به عنوان هنرمندان پاپ آرت با همین تکنیک کار انجام دادهاند، ولی فرقش با آنها در این است که، کار آنها نقاشی با قلم و اسلایدهای عکاسی انجام شده و تخت و دوبعدی بوده و هیچکدام از کلاژ کاموا به شکلی که فضلیپور استفاده کرده، بهره نبردهاند. ولی هنر نوین تعریف دیگری دارد. مثالش هم میشود مثل طراح مدی که کت و شلوار طراحی میکند و تمام خلاقیتش در برشها با زاویه کمتر یا بیشتر از معمول و جانمایی دکمهها خلاصه میشود.
با اینکه لباسی منحصر به فرد طراحی کرده، ولی کت و شلوار را ابداع نکرده است. دیگر اینکه طفل نوپایی که از سوی کمیل فضلیپور زاده شده، هنوز زبان باز نکرده و هیچ حرفی برای گفتن ندارد. جای خالی اتفاق یا مفهوم در این نمایشگاه خالی است. البته در اینکه کارش هنر است و در نوع خودش حرف تازهای است سخنی نیست، ولی هنر به مفهوم وابستهتر است تا فُرم. بههرحال، در این ضیافت تماشا، میشود از تمیزی و بافت هماهنگ و هوشمندانه کاموا محظوظ شد. دقت، تلاش و زیبایی شناسی یک هنرمند را میشود در تمام آثار دید و از سایه روشنهایی که با کاموا ایجاد کرده است لذت برد. در انتها میشود از نگاه یک علاقهمند به هنر از او انتقاد کرد و گفت: هرچند به راه رفتن کودکت ایراد میگیرم، ولی باور دارم دیده شدن و نقد شدن اولین گام این طفل نوپاست. طفلی که میتواند قدمهای محکمتری را در آینده بردارد. میتواند دونده ماراتن شود، اگر پایش در گل تفکرات دیگران فرو نرود.