اول/ بعد از فروکشکردن هایوهوی رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا، اینروزها تیم فوتبال شهرخودرو درحال آمادهشدن برای حضور در لیگ برتر فوتبال ایران است؛ مسابقاتی که بهاحتمال قریببهیقین در ماه آینده آغاز میشود. تنهانماینده استانمان مانند بیشتر تیمهای لیگبرتری در مرحله تیمبستن و شروع تمرینات قرار دارد. شهرخودروییها بعد از حاضری در لیگ قهرمانان آسیا! درحالی به مشهد برگشتهاند و از روز چهارشنبه تمرینات خود را آغاز کردهاند که پرسش و ابهام درباره این تیم کم نیست؛ از ماجرای جذب بازیکنان بینام ونشان و فروش بازیکنان نامدار گرفته تا داستان حضور در آسیا که سر درازی دارد.
دوم/ حرفوحدیث درباره شهرخودرو کم نیست و اگر کسی باشد که به حرف دل هوادار گوش کند، خواهد دید شکوه و گلایه هم کم نیست. باشگاهی که بعد از سپردن سکان هدایت خود به کادر فنی جدید، موقعیتی شبیه به کرهشمالی پیدا کرده و کسی بهدرستی نمیداند در آن چه میگذرد.
مالک و سرمربی، روزه سکوت گرفتهاند و درهای تمرینات بر روی هواداران بسته شده است. بازیکنان یکبهیک میروند یا خبرهای رفتنشان میآید و درحالیکه تیم در آسیاست، در تهران، کسی که معلوم نیست کیست، برای باشگاه بازیکنانی میخرد که کمترکسی آنها را میشناسد! تیمی که در ۲ فصل اخیر یکی از مدعیان قهرمانی و جزو بالانشینان جدول بوده، در حال خودکشی است؛ اما دریغ از یک نفر که جوابی برای هوادار داشته باشد!
سوم/ درست است که گفته اند صلاح مملکت خویش را خسروان دانند، اما به نظر میرسد این آش، زیادی برای شهرخودرو شور شده و مسئولان و مدیران این تیم بهراستی فکر میکنند هیچ دِینی به خراسان ندارند. تیمی که آنها تحویل گرفتهاند، روزبهروز از مردم فاصله بیشتری گرفته و احترامشان به هواداران کمتر و کمتر شده، اما انگار این مهم برای آنها مهم نیست! این بینیازی از نظر و خواسته دل هوادار برمیگردد به همان داستان آش شور و خسروان مملکت که البته باید گفت با سیاستهای غلطی که پیشتر درباره این باشگاه گرفته شد، قابل پیشبینی هم بود. فقط امیدواریم پسفردایی که این شهرخودرو راهی لیگ برتر شد و خواست در سرمای استخوان سوز زمستان از حمایت هواداران بهرهمند شود، کسی باشد که برایش فریاد بزند. بالاخره یکروزی کرونا خواهد رفت و گذر پوست به دباغخانه میافتد.