عماد پورشهریاری | شهرآرانیوز؛ دیپلماتها و کارکنان دستگاههای دیپلماسی، پرچمداران توسعه کشورها در مجامع و سطوح بینالمللی هستند. دیپلماتها، خانمها و آقایانی خوشپوش و آراسته هستند که در تعاملات خود، همه واژگان خویش را دقیق و حسابشده و گاه ازپیش طراحیشده به زبان میآورند.
دیپلماتها امتیازات ویژهای هم دارند؛ رفتن به ماموریتهای خارجی، استفاده از حداکثر ظرفیت کشور برای نمایش اقتدار و بسیاری امتیاز دیگر که دیپلمات بودن را از سایر مشاغل متمایز میکند. اما وظیفه دیپلماتها در دنیای امروز چیست؟ همه این وظایف را شاید بتوان در سادهترین شکل ممکن، «تلاش برای گسترش و حفاظت از منافع کشور از طریق گفتوگو و تعامل با سایر کشورها» تعریف کرد.
اما این وظیفه به این قشر خاص، منحصر نمیشود؛ در دنیای امروز همه شهروندان دیپلمات هستند. ممکن است یک شهروند حتی بدون اطلاع از مناسبات بینالمللی، برخورد مناسب و درخوری با یک گردشگر خارجی داشته باشد که منجر به بهبود چهره آن شهر شود. آیا این رفتار جز یک اقدام دیپلماتیک در جهت توسعه منافع آن شهر است؟ این حوزه که در دسته دیپلماسی عمومی قرار میگیرد، شهروندان را به دیپلماتهای فعال شهر تبدیل میکند. مردم، شهروندان یا عموم، به هر نامی که خود را بخوانیم، خواه یا ناخواه در دیپلماسی شهرمان نقش داریم؛ بهخصوص در دوران شیوع کرونا و گسترش رسانههای اجتماعی همین که توئیتی حتی به فارسی از یک مشکل شهری منتشر میکنیم، یا پستی از زیباییهای محله خود در اینستاگرام انتشار میدهیم، درواقع وارد فرایندهای دیپلماسی شهری شدهایم. علاوهبر این در شهر ویژهای چون مشهد با زائران و گردشگرانی از نقاط مختلف جهان، همه شهروندان با مجموعه رفتارهای خود، یک شهر و حتی کشور را نمایندگی میکنند و در ارتقا یا تضعیف چهره بینالمللی آن شهر یا کشور سهیم هستند.
بهطورکلی، فعالیت بینالمللی شهروندان و نهادهای انتخابی آنها مانند شهرداری و شورای شهر، درقالب اصطلاح «دیپلماسی شهری» بازتاب پیدا میکند. برای اینکه تصویر بهتری از این مفهوم داشته باشید، بیایید یک بازی فوتبال را درنظر بگیرید. اکثر افرادی که در یک بازی فوتبال حضور پیدا میکنند، تماشاگرانی هستند که روی سکوها، ردوبدل شدن توپ را میان بازیکنان دو تیم تماشا میکنند. البته داور را هم میبینند که بین دو گروه قضاوت میکند و تعدادی هم افراد یونیفرمپوش که تلاش میکنند شرایط یک بازی فوتبال را فراهم کنند. تعداد تماشاگران بهمراتب بیشتر از افراد حاضر در زمین بازی و کنار آن است.
افراد یونیفرمپوش هم یعنی بازیکنان، داوران و مربیها، تشبیهی از دیپلماسی «سنتی» هستند. در طول قرنهای گذشته، روابط جهانی و بینالمللی را مقامات کشورها، روسای دولتها، دیپلماتها، سفرا و این شکل از افراد انجام میدادند، این درحالی بوده است که بخش انبوهی از جمعیت و مدیران محلی که رابطه نزدیکتری با مردم هرمنطقه دارند، بیشتر به چشم یک هوادار و تماشاچی دیده میشوند. علاوه بر این، پرجمعیتتر شدن دهکده جهانی در نیمه دوم قرن بیستم، این تماشاگران را به زمین بازی و روابط بینالمللی نزدیکتر کرده است. در این شرایط مسئولان شهری و محلیتر، نقش پررنگتری در اینگونه روابط خواهند داشت. این به آن معناست که شهرها، متشکل از مدیران و ساکنان آن شهر، خود وارد ایجاد روابط بین دو شهر یا دو گروه از مردم میشوند.
شهروندان بهطور مستقیم و غیرمستقیم، نقشآفرینان دیپلماسی هر شهر هستند اما آیا تاکنون در بازتاب بینالمللی شهر خود در سراسر جهان، موفق عمل کردهاند؟ پیش از اینکه بهدنبال چنین پاسخی باشیم، باید به یاد داشته باشیم که پیشزمینه توقع داشتن در هر موضوعی، بیان توضیحات قبل از بازخواست است. در حوزه دیپلماسی شهری و فرصتهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گستردهای که این ابزار برای ما فراهم میکند، چه آموزشهای شهروندیای تاکنون داده شده است؟