صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

درباره سریال «آقازاده» و قصه حساس آن که تماشاچی را تا قسمت‌های آخر با خود همراه کرده است

  • کد خبر: ۴۹۹۰۴
  • ۲۶ آبان ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۸
  • ۱
حالا که کار آقازاده به پرده آخر رسیده و می‌توان درباره یکی از اولین مجموعه‌های سیاسی تاریخ سریال‌سازی ایران و البته پرسروصداترین آن‌ها راحت‌تر قضاوت کرد.
محمدناصر حق‌خواه | شهرآرانیوز - سریالی که سازنده‌اش آن را «بغض‌فروخفته کف جامعه به برخی فساد‌ها» و «صدای بلند یک اعتراض» خوانده و در چندماهی که از انتشار آن در پلت‌فرم‌های پخش اینترنتی فیلم و سریال گذشته، هر هفته دست‌کم یک خبر از متن و حواشی‌اش در رسانه‌ها منتشر شده است، مجموعه‌ای که آمار زیاد بینندگان و رضایت نسبی آنان را با خود همراه کرده و به یکی از پربازخوردترین سریال‌های پخش اینترنتی تبدیل شده است، قطعا جای پرداخت زیادی دارد. به‌ویژه حالا که کار آقازاده به پرده آخر رسیده و می‌توان درباره یکی از اولین مجموعه‌های سیاسی تاریخ سریال‌سازی ایران و البته پرسروصداترین آن‌ها راحت‌تر قضاوت کرد.


شروع، میانه، پایان؛ حاشیه!

 

 

آقازاده‌ای فاسد که تابلو‌های هنری خریدوفروش می‌کند، به واسطه رابطه‌اش با افراد صاحب نفوذ و مسئول، ثروت زیادی به جیب زده است. در طرف مقابل، آقازاده‌ای دیگر که مأمور امنیتی است، قصد دارد هرطور شده است به فعالیت‌های غیرقانونی او پایان دهد. همین ۲ خط کوتاه از طرح داستان سریال آقازاده، آن را پیش از شروع تولید در دل حواشی می‌گذاشت. اما ماجرای آقازاده از این حرف‌ها پیچیده‌تر بود. آقازاده در روند روایت روی اتفاقاتی دست می‌گذاشت که به‌شدت نمونه‌های بیرونی داشت، به‌عنوان مثال قتل همسر دوم یکی از شخصیت‌های اصلی به دست او که به‌شدت یادآور ماجرای قتل میترا استاد به دست همسرش، محمدعلی نجفی، بود. سکانس‌هایی که وکیل نجفی را بر آن داشت تا عوامل سازنده را به شکایت تهدید کند و حامد عنقا، نویسنده، تهیه‌کننده و کارگردان آقازاده، را پیش از کشیده‌شدن ماجرا به دادگاه، پای میز توضیح کشاند تا هرگونه شباهت را اتفاقی بخواند!
 
البته که اگر بنا به توضیح چنین مواردی باشد، عنقا باید برای هر قسمت یک جلسه توضیحی می‌گذاشت تا به شخص خاصی برنخورد. به‌عنوان مثال شباهت زیاد جمشید هاشم‌پور به شخصیت اکبر طبری و البته اشاره به «حراج بزرگ تهران» که در سریال با نام «حراج خاورمیانه» مطرح شد. حراج بزرگ تهران که در آن لیلی گلستان، دختر نویسنده بزرگ ایرانی، ابراهیم گلستان، تابلویی از سهراب سپهری را با قیمتی گزاف فروخت و در سریال، درست همان تابلو با عبارت «به ارث رسیده» به فروش رفت، درحالی‌که ادعا می‌شد این نقاشی قلابی است!
 
 

جدا از اشارات بیرونی سیاسی و اجتماعی متعدد و البته اصل قصه که بسیار حساسیت‌برانگیز بود، خود فرایند ساخت هم حاشیه‌های خاصی را در پی‌داشت. شباهت بسیار زیاد بازیگران در شخصیت‌پردازی به سریال پدر، ساخته پیشین عنقا در شبکه ۲، و حتی مشابهت‌های اسمی آنان باعث شد که این سریال به‌نوعی ادامه پدر تلقی شود، ادامه‌ای که یکی از بازیگران اصلی آن، یعنی ریحانه پارسا، را همراه نداشت و دلیلش اختلافات قبلی عنقا و پارسا پس از سریال پدر بود که باعث قطع همکاری در سریال جدید شد. اما جدا از این حواشی که برای سریال‌های دیگر با درجه حساسیت کمتر هم پیش می‌آید و برای سریالی با این حد از غلظت سیاسی طبیعی به‌نظر می‌رسید، باید به نکته مهم‌تری اشاره کنیم. آیا آقازاده قدمی روبه‌جلو بود؟


عبور!

 

 

بعضی‌ها با اشاره به دست باز سازندگان سریال در پرداخت به ماجرا‌های خاص و حساس سیاسی، این نکته را گوشزد می‌کنند که هر کسی نمی‌تواند به‌راحتی به این ماجرا‌ها اشاره کند و عنقا حتما از رانت خاصی برای ساخت برخوردار بوده است. اما نکته‌ای که باید به آن توجه کرد این است که به‌عنوان مثال ساخت اخراجی‌های مسعود ده‌نمکی که با دید کمدی غلیظی به اتفاقات دفاع مقدس پرداخته بود، انتقاد‌های مشابهی در بر داشت، اما باعث شد که پس از آن راه برای ساخت فیلم‌های مشابه باز شود. به همین دلیل می‌توان گفت ساخت سریالی که به‌راحتی از مسائلی مانند فساد در سطح کلان حرف می‌زند و به سیاست‌گذاری‌های غلط و سیاست‌گذاران ناپاک انتقاد می‌کند، می‌تواند باعث شود که این راه برای بعدی‌ها باز شود تا با خیال راحت به چنین مسائلی بپردازند.
 
راهی که سال‌هاست در خارج از کشور برای فیلم و سریال‌سازان باز است و سیاست‌گذاران فرهنگی و سیاسی به این نتیجه رسیده‌اند که ساخت این‌گونه آثار نه باعث لطمه‌خوردن به نظام سیاسی که در مجموع باعث تقویت پایه‌های آن و اصلاح بعضی امور خواهد شد. اما جدا از حواشی و توجه به خط‌شکنی‌های سریال آقازاده، سؤال مهم دیگر این است که سریال بدون توجه به محتوای آن، خوش‌ساخت و قابل تماشا بود یا می‌توان با زدن برچسب سفارشی به‌راحتی از آن گذشت؟


عاقبت‌به‌خیر!

 

 

آقازاده به‌یقین بهترین سریال ساخته‌شده در سال‌های گذشته نیست، اما ارزش تماشا دارد. حامد عنقا که پیش از این با نگارش سریال «قلب یخی» و «پدر» نشان داده است می‌تواند رگ مخاطب را چه در شبکه نمایش خانگی که آن سال‌ها کم‌فروغ بود و چه در تلویزیون کم‌مخاطب این سال‌ها به دست آورد و آن‌ها را پای اثرش بکشاند، در این سریال هم با غلیظ‌کردن روابط دراماتیک شخصیت‌ها و اوج و فرود‌های پرتنش روایتش، تماشاچی را جذب می‌کند. هرچند که هنوز وجود سکانس‌هایی که بعضی مسائل را به روترین شکل ممکن پیش روی مخاطب می‌گذارد، مثل صحنه معروف آش‌خوردن یا مونولوگ محمدحسین لطیفی در آخرین قسمت که مشابه یک بیانیه سیاسی بود تا یک دیالوگ، به اثر لطمه می‌زد.
 
جدا از فیلم‌نامه، طراحی صحنه و فیلم‌برداری هم کار به وضوح انبوهی بودجه را فریاد می‌زد و کیفیت خوب نورپردازی و تصویربرداری از صحنه‌های سخت باعث می‌شد که تا حدی لذت بصری برای تماشاچی فراهم شود، هرچند که گاهی زیاده‌روی در استفاده از امکانات بصری، چشم را خسته می‌کرد. اما سریالی که اوج و فرودش جذاب و ماجرا‌هایی که به آن می‌پردازد پرحاشیه و نورپردازی و طراحی صحنه و فیلم‌برداری‌اش باکیفیت باشد، بی‌گمان، قابل تماشاست و عاقبت‌به‌خیر، چنان که آقازاده بود!
 
 
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
شیراز
۱۴:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۸/۲۶
از اسم فیلم خوشم نیومد باید بزارن ع-ن زاده