حادثه تروریستی دانشگاه کابل در ۱۲ آبان ۱۳۹۹ و شهادت شماری از دانشجویان این دانشگاه از اتفاقهایی بود که زندگی انسانهای بسیاری را تحتتأثیر قرار داد و شاعرانی از ایران و افغانستان را به سرودن اشعاری ترغیب کرد.
لیلا کوچکزاده | شهرآرانیوز - اصلی پذیرفتهشده در تاریخ ادبیات وجود دارد که هر حادثه تاریخی، اتفاقی ادبی به دنبال دارد. درواقع حادثههای بزرگ در طول تاریخ روی ادبیات تأثیر میگذارند و موج محتوایی ایجاد میکنند. چنانکه بعدها که تاریخ را مطالعه میکنیم ناگزیریم برای فهمیدن بخشی از این حوادث به ادبیات، به عنوان سند تاریخی مراجعه کنیم. از طرفی شاعرانی که خودشان را در برابر انسانهای دیگر مسئول و متعهد میدانند، یکی از آبشخورهای فکریشان حوادثی است که در زمانه آنها رخ داده و زندگی انسانها را تحتتأثیر قرار داده است.
بیشک، قضاوت آیندگان از روی بخشی از همین شعرها خواهد بود و شاعران میتوانند به حوادث وزن بدهند و قضاوت هنری بکنند و با شعرشان آن حادثه را ارزیابی کنند. در تاریخ معاصر ایران فراوان شاهد این موضوع هستیم و از این دست اتفاقها که جریان ادبی ایجاد کرده، بسیار بوده است.
کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲، بر شعر اخوان و شاملو و نصرت رحمانی و فروغ فرخزاد تأثیر زیادی میگذارد. مهدی اخوان ثالث، شاخصترین شخصیت شعر معاصر ایران، پس از آن کودتا در مقابل دغدغههای اجتماعی متأثر از سیاست بیتفاوت نمینشیند و دست به سرودن میزند و «شاعر شکست» نام میگیرد و حتی قالب شعریاش تغییر میکند. انقلاب مشروطه نیز با شعر مشروطه گره میخورد.
شاعران روزنامهنگار در صف نخست مشروطهخواهان قرار میگیرند. ملکالشعرای بهار، عارف قزوینی، میرزاده عشقی، ایرج میزرا، فرخی یزدی که تاریخ فراموش نمیکند به دلیل روحیه آزادیخواهی دهانش را با نخ و سوزن دوختند و به زندانش افکندند.
با انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی عراق علیه ایران هم جریان شعر فارسی متحول میشود. مفاهیمی مثل بازگشت به خویشتن و احیای قالبهای سنتی در شعر ۳۰ تا ۴۰ سال اخیر شاعرانی همچون موسوی گرمارودی، علی معلم، قیصر امینپور، سلمان هراتی، سهیل محمودی و مشفق کاشانی دیده میشود.
حادثه تروریستی دانشگاه کابل در ۱۲ آبان ۱۳۹۹ و شهادت شماری از دانشجویان این دانشگاه هم از آن دست اتفاقهایی بود که زندگی انسانهای بسیاری را تحتتأثیر قرار داد و شاعرانی از ایران و افغانستان را به سرودن اشعاری ترغیب کرد که عبارت آشنا برای دنیا یعنی «جان پدر کجاستی؟» در آن مکرر استفاده شده است.
پیامک پدری که پس از ۱۴۲ بار تماس با گوشی دخترش، برای اطلاع از وضعیت او بیپاسخ ماند. بیتی از سروده علیرضا قزوه چنین است:
دختر شعر فارسی! کابل من! چه میکنی؟
حرف بزن! عزیز من! «جان پدر! کجاستی؟
و محمدحسین انصارینژاد:
«جان پدر کجاستی؟»، اما جواب کو؟
آن سرو خواب رفته به روی کتاب کو؟
اینها شاعرانی از ایران بودند که شعرشان در کنار شعر شاعرانی از افغانستان در فضای مجازی مورد توجه افراد بسیاری قرار گرفت. سهراب سیرت سرود:
تا چشم وا کردی به خود حیران شدی کابل
دیدی که در خون میتپی گریان شدی کابل
از خانه بیرون رفته بودی تا که برگردی
در نیمه راهت تکه و پاشان شدی کابل
و این شعر دیگر شاعر افغانستانی، قاسم ساکنی:
پیر شدم، جوان شدی، وای به من خزان شدی
زحمت تو کشیدهام، جان پدر کجاستی؟
دلهره میکشد مرا، رحم نما عزیز من
به این دل رمیدهام، جان پدر کجاستی؟
محمدکاظم کاظمی شاعر و پژوهشگر نام آشنای افغانستانی نیز با انتشار شعری در صفحه اینستاگرام خود با خانوادههای شهدای دانایی همدردی کرد. شعر او نیز بازتاب بسیاری بین مخاطبان داشت.
او نوشت: برای کشتگان دانشگاه کابل در آبان ۹۹. بخشی از سرودهاش چنین است:
عمر پدر به دربه دریها تباه گشت
جان پدر، ولی سند افتخار شد
جان پدر معلم و دانشور و ادیب
جان پدر وکیل و سیاستمدار شد
جان پدر کجاستی امروز، شب شده است
جان پدر پرنده شد، اما شکار شد
با انتشار این شعرها در فضای مجازی، در کیلومترها دورتر از مرزهای کشور همسایه، فضایی برای عزاداری همگانی ایجاد شد. انگار مردم پس از چنین حادثه تلخی، منتظر واکنش کسانی هستند که از گنجینه تاریخ و ادبیات سرشارند و بهتر از هر کسی میتوانند برای چنین حوادث دردناکی سوگواری کنند و خودشان با آنها همراه میشوند. آنها نه فقط به دنبال مویه که میخواهند تاریخ درد و رنج یک ملت را بخوانند و چه قالبی بهتر از شعر که گیراست. شعرهایی که به دلیل فراگیری فضای مجازی نه تنها، روی مخاطبان امروز اثر میگذارد، بلکه به عنوان سندی تاریخی برای آیندگان نیز باقی میماند.
در این بین، مردم در مراسم عزای مجازی، رودرروی شاعری قرار گرفته اند که در بخش نظرها دربارهاش نوشتهاند:
کاظم نوشت رنج و دل سنگ آب شد
شاعر نوشت و غزل شاهکار شد
و: بار این غم کم نمیشود، اما اشعار شما شاعران مرهمی به دل خسته ماست
و: زبان رسای مردم زجردیدهات هستی. بسیار زیبا بیان کردی هر آنچه بر این ملت گذشت
همچنین میبینیم مخاطبان صفحه این شاعر افغانستانی با قراردادن «جان پدر کجاستی؟» در بین دو گیومه، آن عبارت را ارج نهاده و با آوردن این عبارت در شعرهایشان، با این دوبارهخوانی، خود را شریک این عزاداری مجازی کردهاند:
بیجانیِ حق و راستی ما را کشت
سیطرههای کاستی ما را کشت
آهنگ موبایل دختران کابل:
«ای جان پدر کجاستی؟» ما را کشت
***
شب آمد و تابناکتر از روزم
از روز، به جز زخم چه میاندوزم
این آتش بیمهار خاکم کرده
در «جان پدر کجاستی؟» میسوزم.
اما کاظمی ایده انتشار کتابی با همین نام را هم مطرح کرده و درباره آن نوشته است: خانه ادبیات افغانستان، موسسه فرهنگی دّردری و کانون ادبی کلمه برآناند که مجموعهای از سرودههای شاعران فارسیزبان برای این وقایع را گردآورند. زهرا حسینزاده شاعر افغانستانی ساکن مشهد هم مسئولیت تنظیم این شعرها در قالب کتاب را برعهده گرفته و قرار است کتاب شعری با نام «جان پدر کجاستی» منتشر شود.