صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

جامعه

فرهنگ‌وهنر

ورزش

شهرآرامحله

علم و فناوری

دین و فرهنگ رضوی

مشهد

چندرسانه‌ای

شهربانو

افغانستان

عکس

کودک

صفحات داخلی

گفت‌وگو با کیارنگ علایی که به‌تازگی «عکس به مثابه هنر معاصر» را ترجمه کرده است

  • کد خبر: ۵۲۲۶۳
  • ۲۱ آذر ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۰
کیارنگ علایی که ترجمه این کتاب را با پیشنهاد نشر حرفه هنرمند از شهریور ۱۳۹۸ آغاز کرد، می‌گوید: چاپ اول این کتاب را در یکی از سفرهایم بنا بر علاقه شخصی به رویکرد و عنوان کتاب خریداری کرده بودم و در همان سفر و در پرواز، یک فصل از آن را خواندم.

شکیبا افخمی‌راد | شهرآرانیوز - «در این سال‌ها در اغلب کلاس‌های آموزشی‌ام با این سؤال پر تکرار روبه‌رو بوده‌ام که چرا ما با آثاری درگیر می‌شویم که ابدا جذابیت بصری ندارند، تماشایی نیستند، اما توجه جهانی را به سمت خود جلب کرده‌اند، در گالری‌های بزرگ دنیا به روی دیوار رفته‌اند، در حراجی‌های مهم دنیا به فروش قابل توجهی رسیده‌اند و خلاصه این که اثری مهم و قابل توجه بوده‌اند در حالی که موضوع آن‌ها در هنر دارای اعتبار و وجاهت نیست. چگونه و با چه معیاری، این آثار که گاهی حتی ملال‌آور می‌نمایند، در زمره اثر هنری به حساب می‌آیند؟ متر و میزان چیست و چگونه می‌توان اثری را که از سیطره احساسات و اغراق خارج است، به عنوان اثری قابل توجه درک کرد و ره به درک آن یافت؟»


این عبارات گفته‌های کیارنگ علایی نویسنده، فیلم‌ساز و معلم عکاسی شهرمان است که خبر چاپ ترجمه جدیدش را از کتاب «عکس به مثابه هنر معاصر» نوشته شارلوت کاتن، نویسنده و کیوریتور شهیر انگلیسی می‌دهد. کتابی که همین هفته از سوی نشر حرفه هنرمند روانه بازار شده است.


کیارنگ علایی که ترجمه این کتاب را با پیشنهاد نشر حرفه هنرمند از شهریور ۱۳۹۸ آغاز کرد، می‌گوید: چاپ اول این کتاب را در یکی از سفرهایم بنا بر علاقه شخصی به رویکرد و عنوان کتاب خریداری کرده بودم و در همان سفر و در پرواز، یک فصل از آن را خواندم، متن در نظر اول برایم پر ارجاع، فشرده و سخت‌خوان می‌آمد، بعد مدتی دوباره به کتاب برگشتم و فصول بعدی را مطالعه کردم، رفته رفته اهمیت متن خانم کاتن برایم پررنگ‌تر شد، اما تصمیم به ترجمه آن نداشتم، تا اینکه در روز‌های آغازین شهریور سال گذشته، استاد عزیزم مهرداد افسری پیشنهاد ترجمه این کتاب را برای نشر حرفه هنرمند به من داد، خب! من این کار را خوانده بودم، بعضی از ارجاعاتش را دوست داشتم، مجموعه‌هایی که در این کتاب مورد تحلیل خانم کاتن قرار گرفته بود، تا حدودی به آن سؤال کلیدی که در اغلب کلاس‌هایم با آن روبه‌رو بودم، پاسخ می‌داد.

از طرفی کمبود منابع مألوف درباره عکاسی معاصر و مبهم بودن این افق، مرا بر آن داشت تا به طور جدی این پیشنهاد را بپذیرم. او درباره زمان انجام این پروژه نیز خاطرنشان می‌کند: روند ترجمه کند و دشوار بود، به صورتی که تا انتهای سال گذشته فقط دو فصل از این کتاب را برگردان کرده بودم، پاندمی و قرنطینه اجباری برای من فرصتی بزرگ مهیا کرد که از فروردین امسال تمام وقت مشغول این کتاب شوم. پروژه سرعت گرفت و در اول مهر به اتمام رسید و آماده مجوز شد.

این نویسنده با تأکید بر اینکه متن خانم کاتن یکی از جدی‌ترین بیانیه‌های عکاسی درباره ورود عکس به هنر معاصر و تنوع به‌کارگیری عکس در این دوران است به فاصله‌گیری هنر عکاسی از هنجار‌های سنتی و قواعد مألوف دوران مدرن اشاره می‌کند. علایی در بخشی از مقدمه خود در این کتاب می‌نویسد: «همیشه فکر کرده‌ام گذر از دوران مدرن در عکاسی، به کنار زدن نقش مؤلف گونه عکاس انجامیده، اما گسست کامل از دورانی که عکاسی قاطعانه و مصرانه کوشید خصوصیات اصلی خودش را برجسته کند و بیش از همیشه شبیه خودش رفتار کند، نه تنها به میدان دادن به مفاهیم جدیدی برای قرار‌گیری در لباس و قامت عکاسی انجامید، که نیتمندی عکاس در پرداختن به این دسته از موضوعات که قبل‌تر وجاهت لازم را برای عکاسی نداشت، دارای اهمیت فوق العاده‌ای شد و رابطه ماهوی عکاس با موضوعاتش محلی برای ارجاع به تصویر و بازشناسی نشانه‌ها و شناخت رمزگانی شد که امروز به تصویر، زندگی جدیدی بخشیده‌اند.

به عبارت دیگر، در دوران معاصر اهمیت عکس‌ها صرفا از آنچه جلوی دوربین اتفاق افتاده، حاصل نمی‌شود، که حالا بیشتر باید به ذهنیت پشت دوربین نظر افکنیم و به دهلیز‌های تودرتوی ذهنیت عکاس راه یابیم، مثل آینه‌ای که در برابر آینه‌ای دیگر قرار داده شده و تصویری هزار تو و مکرر ایجاد کرده که حاصل تکرار بی‌وقفه یک جریان و ایده است. دوری جستن از ابلاغ پیام صریح، پررنگ شدن ماهیت انتقادی عکس‌ها، افزایش وجه کنایی آن‌ها، اهمیت گزاره و اطلاعات متنی افزوده، قائل شدن به تجربیات شخصی عکاس و ورود بی‌محابای دوربین به مناظر و اماکن خصوصی، تصویر جدیدی از رسانه عکاسی ایجاد کرده که به کلی با ماهیت یکصدونود ساله آن متناقض است. در چنین روزگاری طرح این دو سؤال اهمیت دارد: اول آنکه: چرا به عکس‌ها نگاه می‌کنیم؟ و دیگر آنکه: ما دقیقا کجا ایستاده ایم؟»


کتاب «عکس به مثابه هنر معاصر» در ۱۸۴ صفحه، ۷ فصل و یک ضمیمه رنگی به موضوعاتی چون: اصول زیبایی‌شناسی ددپن، داستان‌سرایی در عکاسی، چیدمان‌های میکس مدیا، دست‌کاری در طبیعت، رویکرد‌های برخاسته از هنر مفهومی، روایت‌های زندگی خانوادگی در عکس‌ها، کارکرد عکاسی فاین آرت در دوران معاصر و تغییر موضع عکاسی از اوایل دهه ۱۹۷۰ به این سو می‌پردازد.


در بخشی از این کتاب می‌خوانیم: «تمامی عکس‌های پیش رو به کمک اتفاقاتی ساخته و پرداخته شده‌اند که عکاس صرفا به منظور خلق تصویر رقم زده است. هرچند در این جا برای بسیاری، مشاهده‌گری ثبت لحظه از میان سلسله حوادث در حال وقوع - بخشی از روند کار است، اما اساس آفرینش هنری هدایت و سامان‌دهی اتفاق در مقابل دوربین است. این رویکرد به آن معنا است که عمل آفرینش هنری پیش از قرار گرفتن دوربین در موقعیت ثبت، با پروراندن ایده در ذهن آغاز می‌شود...»


این کتاب هفدهمین اثر کیارنگ علایی در بازار نشر ایران است. چاپ اول کتاب «عکس به مثابه هنر معاصر» از سوی نشر حرفه هنرمند، در قطع رقعی، به شمارگان ۱۰۰۰ نسخه و قیمت ۵۸ هزار تومان منتشر شده است.

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.