قاسمی | شهرآرانیوز - برای بسیاری از مخاطبان سینما، به ویژه مردم عادی، فیلمها یا جنبه سرگرمی دارند یا آشنایی با قصههای واقعی در که قالب فیلم درآمده است. اینطور فیلمها لازم نیست خیلی سخت و پیچیده ساخته شده باشند یا مفاهیم عجیب و غریبی در زیر لایههای آن پنهان باشد، فقط کافی است مخاطب بتواند به خوبی با آن ارتباط برقرار کند. «منصور» ساخته سیاوش سرمدی فیلمی است که به نظر میرسد مردم به راحتی بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
«منصور» اولین ساخته داستانی سیاوش سرمدی که پیش از این به عنوان مستندساز شناخته شده بود، از این حیث ارزشمند است که موفق شده است در عین اینکه یکی از شخصیتهای مهم نظامی را معرفی میکند داستانی پرهیجان و جذاب برای مخاطب تعریف کند.
سرمدی تا جایی که توانسته است فیلمش را ساده اما گیرا از آب درآورده است. در واقع فیلم «منصور» با وجود همه نقصهایی که میتواند داشته باشد به گونهای ساخته شده است که نه داستان فدای مستند شود و نه مستند فدای داستان و به نظر می رسد از هر دو ماده به اندازه کافی و در حد نیاز مخاطب و نه بیشتر در این فیلم وجود دارد.
درحالیکه به نظر میرسد سیاوش سرمدی با کار سختی برای ایجاد فضای نیروگاه هوایی در اوایل انقلاب روبهرو نبوده و بسیاری از فضاها برای این کار فراهم بوده است، نمیتوان تاثیر نگاه مستندگونه او را در ایجاد فضایی باورپذیر را انکار کرد. شاید همین تاکید بر مستندبودن بخشهایی از فیلم است که هیجانی بیشتر به فیلم میدهد و به وقت نزدیکشدن به هدف قلب مخاطب را همزمان با بازیگران به تپش میاندازد.
معرفی قهرمان به سینما کار سادهای نیست. به صرف وجود شخصیتی با ویژگیهای ظاهری و حتی نگاه قهرمانانهای که به فعل میرسد، نمیتوان گفت با قهرمانی کامل در فیلمها روبهرو هستیم. این خلا سالهاست در سینمای ایران وجود دارد . سالهاست در سینمای ایران با قهرمانان معلول بروبهرو هستیم که بیشتر لباس قهرمان میپوشند تا اینکه قهرمانی کامل باشد. شاید در اینجا فیلم «تکتیرانداز» مثال خوبی از قهرمانی معلول و بدون شخصیتپردازی باشد.
اگر قهرمان کسی باشد که برای رسیدن به هدف مدام از چاله توی چاه میافتد و از چاه توی چاه بزرگتری اما دست از تلاش برنمیدارد و بر همین مبنا موتور محرکه فیلم را به حرکت درمیآورد، قهرمان «منصور» مثال نزدیکی به شمار میرود. قهرمان منصور بهگونهای است که دستکم تماشاگر او را نزدیک به خود میبیند و احساس او را درک میکند و حتی برای موفقیتش دست به دعا برمیدارد.
این ویژگیها البته در فیلمنامه اثر ریشه دارد. فیلمنامه منصور اگرچه یک فیلمنامه بدون عیب و نقص نیست اما یه نظر میرسد تا حدودی تکنیکهای لازم یک فیلمنامه کلاسیک را رعایت کرده تا ساختاری مشخص و قهرمانمحور ارائه دهد. رعایت همین تکنیکهاست که سبب شده است در اثری داستانی که به مستند هم گوشه میزند، با شخصیتپردازی درستی روبهرو باشیم و سیر تلاش و تحول او در رسیدن به هدفش را ببینیم.