حوزه تحقیق و پژوهش در موضوعات گوناگون مربوط به تاریخ و فرهنگ و ادب اسلام و ایران در مدتی کمابیش حدود یک سده، در کشور ما از امتیازی خاص برخوردار بوده است و گزافه نیست اگر بگوییم که پیشرفتهای علمی و پژوهشی در این زمینهها حاصل آن امتیاز بوده است.
منظور از آن امتیاز، طبقهای از محققان ایرانی است که تعلیم و تربیت در دو مکتب قدیم و جدید را با بهترین استادان روزگار در خود به حد کمال رسانده بودند. از یک سو، تعلیمات ایشان به شیوه مکتب پرسابقه کهن در سرتاسر جهان اسلام صورت گرفته بود. یعنی فراگیری صرف و نحو و علوم بلاغی و حکمی و ادبی و درس و بحث علوم قرآنی و حدیثی و رجالی و فقهی و اصولی در سالیان طولانی، آنان را با جوانب گوناگون آن سابقه عظیم فرهنگی و علمی آشنا میکرد و بنابر استعداد و کوشش خویش، برای تحقیق و تدریس و از همه بالاتر، فهم و درک فضای فرهنگ اسلامی و ایرانی، آمادگی کافی مییافتند.
از سوی دیگر، برخورداری از تحصیلات به شیوههای نوین و اطلاع از زبانهای مهم دنیا آنها را با شیوههای تحقیق و آثار دانشمندان خاورشناس آشنا میکرد و بدین ترتیب، میتوانستند افقهای نوینی در تحقیق و پژوهش بگشایند و آن را به بهترین وجه با اهل فرهنگ روزگار در میان نهند. آثار آن طبقه از دانشمندان در زمینههای تصحیح متون فارسی و عربی و شناسایی جوانب مختلف فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی از هر جهت درخور توجه و چشمگیر بوده است و با وجود گسترش فضاهای دانشگاهی و حوزوی در نیم سده اخیر، میتوان گفت دستاورد تحقیق و پژوهش طبقهای و نسلی که از ایشان سخن میگوییم، بینظیر و نمونه است.
در میان معاریف آن طبقه از عالمان و محققان، نام استاد ارجمند جناب آقای دکتر مهدی محقق میدرخشد. استاد که خود از خاندانی اهل علم برخاسته بود، پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی، بهویژه در حوزه علمیه تهران در دهههای ۲۰، در محضر علمای بزرگ عهد همچون شیخ محمدتقی آملی و میرزا مهدی آشتیانی و سید محمدکاظم عصار تهرانی، فقه و اصول و حکمت آموخت و توفیق یافت از درس و بحث استادان بزرگ بهویژه در حوزه ادب، عبدالحمید بدیع الزمانی کردستانی که در ادب عربی دستی نیرومند داشت و استاد بدیعالزمان فروزانفر برخوردار شود.
استاد با چنین سابقه درسی و علمی درخشان و هوش سرشار و حافظه نیرومند، پای در حوزه تحقیق و تدریس و تألیف نهاد و باید گفت حاصل کوششهای علمی ایشان شگفتانگیز است و در پارهای موضوعات باید ایشان را بنیانگذار دانست. بهخصوص پیشرفت در دو موضوع مطالعات مربوط به اسماعیلیه و نیز تاریخ علم در فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی، از تصحیح متون تا تألیف، در ایران، بیگمان فضل تقدم از آن ایشان است و در این باب نهفقط جامعه علمی ایران، بلکه در سطح جهانی نیز باید سهم چشمگیر ایشان را در نظر گرفت. استاد دکتر محقق در ایجاد پیوند و ارتباط با مجامع علمی جهانی و شخصیتهای علمی هم پیشقدم بوده است. همچنین به لطف کوششهای ایشان، جلسات متعددی در کشورهای گوناگون برای شناخت بیشتر جوانب مختلف فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی با شرکت دانشمندان تشکیل و متون بسیاری به صورت علمی منتشر شد و در دسترس اهل تحقیق قرار گرفت. دکتر محقق، خود، نماینده شایسته فرهنگ ایران در مجامع علمی جهانی بوده و جامعیت علمی بسی بر مراتب شایستگی ایشان میافزوده است.
دکتر محقق از دلبستگان فرهنگ ایران و زبان فارسی است و این مایه از دلبستگی او از معرفت عمیق و شناخت ژرف فرهنگ و تمدن ما سرچشمه میگیرد. ایشان همواره بر این نکته مهم تأکید کرده است که فرهنگ ایران و زبان فارسی در طول تاریخ از مهمترین عوامل شناخت معارف اسلامی و حتی شیعی بودهاند و شناخت دقیق یکی بدون دیگری، از جهات مختلف ممکن نیست و راه به جایی نمیبرد.
از جمله کوششهای درخشان در کارنامه ایشان، کوشش پیگیر و بینظیری است که برای شناسایی و انتشار و شناخت متون علمی بهویژه پزشکی و داروشناسی به کار برد و توانست در پرتو همت بلند خود، شماری از متون کهن در موضوعات پزشکی را از کنج فراموشی به درآورد و در پرتو تحقیق قرار دهد. همچنین است پارهای موضوعات در همین زمینهها که اهل علم و فرهنگ ایران غالبا آن را در حیطه تحقیقات خاورشناسان تشخیص داده بودند و کمتر به آن میپرداختند. دکتر محقق گرچه مانند هر محقق شایستهای در کار تحقیق و تصحیح و تألیف، توجه به واپسین تحقیقات در زمینه موضوعات مورد علاقه خود را از نظر دور نمیداشت، بر فهم و اجتهاد علمی خود متکی بود و این نکتهای است که ابنای روزگار باید در آن به دیده تأمل و تدبر بنگرند.
بالجمله، در حیات و کارنامه علمی استاد دکتر محقق نکتههای آموختنی اندک نیست و شایسته است نسل جوان ما در احوال و آثار ایشان نیک بنگرد. راست است که شرایط تغییر کرده، اما مقصود این است که برای شناخت و شناسایی این فرهنگ و تمدن، راه درست همان است که دکتر محقق و عالمان همنسل او بر آن رفتهاند، یعنی شناخت هر چه بیشتر و بهتر آثار و متون اصلی برجای مانده از آن قرون. تنها از این طریق است که میتوانیم وجوه نهان و آشکار گذشته فرهنگی و اجتماعی و سیاسی خویش را بشناسیم.