نبود برف و دهان خشک سفرههای زیرزمینی را بهانه کردیم تا از تاریخ آب در شهری بگوییم که رگهای جاریاش را ۱۰۰۰ سال است بارش نزولات آسمانی پر کرده است.
هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ آفتاب، داغ و جاندار، این روزها میخ آسمان مشهد است. این یعنی، گرمی این روزها و حکایت بیبرفی چندساله خطه خورشید از یک سال خشک دیگر برای دیار قدیم سناباد خبر میدهد که بحران آن را میتوان چندماه دیگر و به وقت تموز دید. نبود برف و دهان خشک سفرههای زیرزمینی را بهانه کردیم تا از تاریخ آب در شهری بگوییم که رگهای جاریاش را ۱۰۰۰ سال است بارش نزولات آسمانی پر کرده است.
منابع آب مشهد در گذشته
بهنوشته «کاظم خادمیان» در کتاب «فرهنگجغرافیایی ایران»، آب مشهد در روزگار گذشته از ۳ منبع تأمین میشده است که چاههای ایجادشده در باغها و حیاط منازل نخستین و بیشترین این منابع هستند. او همچنین از کانالهای روباز، قناتها و کاریزهایی که در امتداد کانالهای زیرزمینی حفر میشدهاند نیز بهعنوان دیگر منابع نام میبرد. خادمیان همچنین در کتابش از ۱۳ قنات مهم در مشهد یاد میکند که فقط یکی از آنها یعنی کانال بالاخیابان، از چشمهگیلاس پر میشده و دهان باقی قناتها که شامل قناتهای مؤتمنالسلطنه، آصفالدوله، ممیشخان و قنات میرزا در بالاخیابان، قنات سناباد در سراب، قناتهای رکنآباد، شیخ، سلسبیل و قنات مسجد در ارگ، قناتهای گلختمی و چهنو بین ارگ و عیدگاه و قنات حاجی درویش در نوغان میشده را مظهر چهلبازوی گلستان سیراب میکرده است.
نخستین کانال آبرسانی به مشهد
در مشهد قدیم، کانال اصلی آب بهطور مستقیم از داخل شهر میگذشته که مسیر آن از بالاخیابان تا دروازه پایینخیابان بوده است. خادمیان از «چشمهگیلاس» بهعنوان سرچشمه این کانال نام میبرد. چشمهای که توصیفش در کنار نام «امیرعلیشیر نوایی»، وزیر دربار «سلطانحسین بایقرا»، در دوره تیموری نشسته است. برابر پژوهش «محمدرضاقصابیان» در کتاب «تاریخ مشهد از پیدایش تا دوره افشار» هم نخستین کانال انتقال آب به مشهد، به دستوراین وزیر ادیب و دانشمند در سال ۹۰۶ قمری ساخته میشود. این کانال که نهری بهطول ۷۰ کیلومتر بوده است، آب چشمهگیلاس را به مشهد میرساند و کاکل مزارع و چترباغها را سبز میکند.
پرواضح است که با این اقدام، خون خشکشده آبادی در رگهای سناباد میجوشد و سبب رونق دوباره آن میشود. بهگفته «مهدی سیدی» در کتاب «تاریخمشهد»، برکه جوشانی که در میان اهالی مشهد به چشمهگیلاس شهرت دارد و در متون کهن با نام «چشمهگلسب» از آن یاد شده، در سهفرسنگی مغرب شهر تابران توس واقع است که تا پیش از خرابی و ویرانی نهایی تابران در سده نهم، آب عمده شهر را تأمین میکرده است. بعدها و در دوره تیموری، امیرعلیشیرنوایی آب آن چشمه را از توس به مشهد برده و بهاینصورت یکی از مشکلات اساسی دیار سناباد را که کمآبی بوده است، برطرف میکند.
مؤلف «تذکرةالشعرا» ماجرای انتقال آب به شهرمان را اینطور سیاهه کرده است: «چندوقت است تا همت عالی بر خیری گماشته که آب چشمه گل را که از مشاهیر عیون خراسان است و از منزهات جهان و در اعلی ولایت توس واقع است، به مشهد مقدسه رضویه آورد و این خیر بر جمیع خیرات شریفهاش شرف دارد و مشهد مقدسه از این جوی رشک بهشت برین و غیرت نگارخانه چین خواهد شد.» این آب، همان است که بعدها شاهعباسصفوی آن را از صاحبانش میخرد و وقف زائران کرده و سپس آن را با احداث جویی و خیابانی (بالاخیابان) در دل شهر جاری میکند.
وقفنامه آب مشهد
قدرتا.. روشنی در سال ۱۳۶۸ خورشیدی در پژوهشی با نام «وقف آب مشهد» خاطرهای را تعریف میکند و از سندی متعلق به شاهعباسصفوی میگوید که از طریق دوستی به دستش رسیده است. او مینویسد: «دوست فاضلم، آقای حاج سیدمحمد بهشتی، وقفنامهای را که متعلق به پدربزرگ شریفشان، مرحوم «شیخ عبدالصمد فاضل» بوده در اختیارم گذاشت تا چاپ و منتشر کنم. مرحوم فاضل از علمای مشهور خراسان بود و امامت مسجد فاضل در محله سراب مشهد را تا آخر عمر برعهده داشت. این وقفنامه که به تاریخ شهر جمادیالاولی سنه ۱۰۲۳ است، به دوران سلطنت شاهعباس صفوی تعلق دارد و موضوع آن مربوط به احداث و حفر نهری جدید از چشمهگلسب تا صحن مطهر آستان قدس رضوی است.
آنچه در متن این وقفنامه حائز اهمیت است، نحوه بهرهبرداری و استفاده از این نهر بر طبق نظر واقف، یعنی شاهعباس صفوی، است. اول اینکه بر طبق وقفنامه همه آب چشمهگیلاس باید به صحن آستانه متبرکه آورده شود تا عامه مسلمین از آن بهره ببرند. دوم اینکه احدی حق احداث نهر جدید چه در بالا و چه در پایین آستانه ندارد که آب را به زراعت، باغات، خانهها، برکهها و حمامهای خود ببرد. فقط مردم اجازه دارند به قدر احتیاج از این آب استفاده کنند و حتی اجازه داده نشده که املاک آستانه (آنچه در مسیر این نهر است)، از آن مشروب شود، ولی بعد از آنکه آب از شهر خارج شد، میتواند به مصرف زراعت برسد و باقی آب نیزصرف آشپزخانه حضرت شود.»
لولهکشی آب به مسجد گوهرشاد
در پایان عهد تیموری و آغاز دوره صفوی، یعنی حدود ۱۰۰ سال پس از احداث مسجد گوهرشاد، پایابی در این مسجد وجود داشته است که نمازگزاران در آن محل وضو میگرفتهاند. گویا از دوره صفوی بهدلیل توجه ویژه تاجداران این دوره به مشهد، شهر بهواسطه آمدوشد زائران با افزایش جمعیت بسیاری روبهرو میشود و این مسئله، به مشکل کمآبی این دیار دامن میزند، آنچنان که مسجد گوهرشاد را هم بی آب میکند.
در نتیجه، «مهدیقلیبیک»، میرآخورباشی شاهعباس در سال ۱۰۲۷ قمری، قناتی دایر و آب آن را وقف حمام خود (حمام مهدیقلی بیک) و مسجد گوهرشاد مینماید، اما بهسبب آنکه آب این قنات در فاصله زیادی بهصورت روباز از میان محلات و منازل مسکونی غرب شهر میگذشته، زمانی که به داخل مسجد میرسیده، بسیار کثیف و آلوده یا اندک بوده است. سالها بعد «سلطانحسین میرزا نیرالدوله» والی خراسان میشود و تلاش میکند آب پاکیزهای برای مسجد گوهرشاد تأمین کند؛ بنابراین قراردادی بین نیرالدوله و «میرزا مرتضی قلیخان طباطبایی»، نایبالتولیه وقت، درباره لولهکشی آب از باغ منبع تا مسجد گوهرشاد منعقد میشود. طبق اسناد برجا مانده، این نخستین خط لولهکشی آب شرب به سبک جدید در مشهد است که از طریق آن، آب یکی از باغات بیرون دروازه سراب به مسجد گوهرشاد میرسد.
«بدایعنگار» در کتابی، شرح نخستین لولهکشی آب مشهد از باغ منبع را اینطور روایت میکند: «ایشان، مجلس مشاورهای در دارالتولیه با حضور علمای اعلام، نمایندگان ادارات، مهندسان و معماران تشکیل داده، در این موضوع مشاوره نمودند و نتیجه بر آن قرار گرفت که مجرایی به یک سطح معین که تقریبا یکزرعونیم گودی آن بیشتر نمیشود، از خط بازارچه سراب و چهارباغ و بازار عبور دهند که از حیث حفریات، اضراری (ضرری) به منازل نرساند. مسلم است اینگونه مجراساختن محتاج یک منبع عالی است که بر روی زمین ساخته شود و بتواند به نقشه مزبور، آب را داخل لولهها مجرا نمایند. بدیهی است که اینگونه منابع سقایت، چون در ایران دایر نشده، مهندسان و معماران اروپایی لازم دارد که از عهده برآیند.
به آن ملاحظه با مخارجی گزاف استخدام آنها را تحمل فرموده، منبعی بر روی قنوات، مطابق قوانین علمیه ساختند که توسط ماشین بخار در آن منبع، آب از قنوات داخل گردد و سپس از منبع، داخل لولههای آهنین شود.» نویسنده در ادامه شرح این ماجرا توضیح میدهد که چطور لوازم این لولهکشی مانند ماشینهای حفر، تلمبه و لولهها در موقع جنگ عمومی (جنگ جهانی دوم) با سختی فراوان از طریق کشتی به ایران رسیده تا این کار به سرانجام برسد. او سپس مسیر این لولهکشی را چنین شرح میدهد: «از منبع تا دروازه و از دروازه تا بازارچه سراب و از بازارچه تا چهارباغ و از آنجا تا بازار سرشور که به حمام شاه و از حمام شاه تا مسجد گوهرشادآغا محدود میشود، سراسر این مسافت را که ۲۵۴۰ زرع میشود، لوله آهنین کشیده و مفاصل آن را با سرب ریخته نمودهاند.»
پس از اجرای این لولهکشی در عصر روز دوشنبه سلخ ذیالحجه ۱۳۳۲ بهموجب دعوتنامهای، از عموم طبقات مردم دعوت میشود تا در ضیافتی که به این مناسبت تشکیل شده است، حاضر و با شیرینی پذیرایی شوند. در این روز «میرزاحسنخان شجاعالایاله»، رئیس بلدیه، در توصیف آب لولهکشی شعری به این مضمون میسراید: «خسرو شرق نیرالدوله/ که خدایش کند نگهداری/ آنکه در کار ملت و دولت/ دست غیبش همی دهد یاری/ منبعی ساخت آب مسجد را/ محض دینپروری و دینداری/ لوله زآهن به جو نهاد و نمود/ آب از جوی آهنین جاری.»
لولهکشی آب شهری
چند سال پس از این لولهکشی، نخستین شرکت تأمین آب شرب در مشهد تأسیس میشود. برابر اسناد، این شرکت که بانیان آن قائممقامالتولیه «حاج عبدالحسین زوار» و «مشهدی عبدا... قرهباغی» هستند، آب مسجد گوهرشاد را با لوله به منازل مشهدیها میکشیده است. گویا نخستین لولهکشی آب منازل را این شرکت به خانهای در کوچه چهارباغ، از محلات اعیاننشین مشهد، انجام داده است.
استفاده اعیان از آب لولهکشی بهمرور زمان سبب کاهش آب مسجد گوهرشاد میشود، بهطوری که در سال ۱۳۱۷ خورشیدی وارثان قائممقامالتولیه از این موضوع شکایت و عمده سهام آب لولهکشی را به آستانه واگذار میکنند، اما نیاز مردم به آب لولهکشی موجب میشود تا نخستینبار در سال ۱۳۱۴ خورشیدی اولیای امور درصدد برآیند ضمن تهیه منابع آبی جدید برای شرب اهالی مشهد، شهر را لولهکشی کنند. چون هزینه در نظر گرفته شده برای این کار زیاد بوده و شهرداری مشهد قدرت مالی انجام آن را نداشته است، این کار به آستان قدس محول میشود.
برای انجام این مهم در سال ۱۳۲۸ خورشیدی، آستان قدس از مهندسان شرکت «الکساندرگیب» دعوت میکند تا نظر خود را درباره اجراشدن این طرح بگویند. این شرکت در ادامه، دست به نقشهبرداری شهر برای لولهکشی میزند و یک چاه عمیق بهصورت آزمایشی در اراضی مزرعه میلکاریز در ۲ کیلومتری شمال شهر حفر میکند. براساس سندهای باقیمانده، مهندسان این شرکت میخواستهاند ۱۲ حلقه چاه دیگر نیز در این مزرعه کنده و آب این چاهها را با فشار به بالای کوهسنگی هدایت کنند. جایی که قرار بوده است آب در تصفیهخانهای تصفیه شود و از آنجا آب بهداشتی و تمیز را به منازل شهری ببرند، اما این طرح بعدها بهدلیل بیتوجهی آستانه با شکست روبهرو میشود.
درنهایت سال ۱۳۳۶ خورشیدی، شهرداری مشهد کار لولهکشی منازل را بهعهده میگیرد و هزینه آن را از سازمان برنامه تأمین میکند. طبق ماده ۲ قراردادی که بین ۲ طرف، شهرداری مشهد و سازمان برنامه، منعقد شده، هزینه این طرح که «شرکت مشاور فنی کوکس» انجام آن را برعهده گرفته است، ۴۸۰ میلیون ریال برآورد کردهاند. در ادامه، مقدمات این کار با حفر چاههای عمیق در اراضی وکیلآباد، قاسمآباد، امامیه و منزلآباد ایجاد و کلنگ آن در اردیبهشت ۱۳۳۷ به زمین زده میشود.
منبع: «فرهنگ جغرافیای ایران، خراسان» از کاظم خادمیان، «شناسایی و معرفی اولینهای مشهد» از غلامرضا آذری خاکستر، مجموعه اسنادی مرکز اسناد آستان قدس رضوی، «سه سفرنامه هرات، مرو، مشهد» به اهتمام قدرتا... روشنی، «نشانی از مشهد قدیم در گذر اسناد» از زهرا طلایی، «تاریخ مشهد» از مهدی سیدی و...
سال ۱۳۳۷ (خورشیدی)
ساخت لوله کشی آب شرب خانههای مشهد
سال پیش از ۱۳۰۰ (خورشیدی)
تأسیس نخستین شرکت لوله کشی آب در مشهد
سال ۱۳۲۳ (ه. ق)
لوله کشی آب باغات سراب به سمت مسجد گوهرشاد
سال ۱۰۲۳ (ه. ق)
ایجاد نهر شاهی و وقف آب چشمه گیلاس برای مشهد
سال ۹۰۶ (ه. ق)
ایجاد کانال آبرسانی از چشمه گیلاس به مشهد
مردم مشهد دوغ مینوشند!
کیفیت آب مشهد تا یک قرن پیش، چندان مطلوب نبوده است. این موضوع را هم در شرح سفر سیاحان به مشهد میتوان دید و هم در بررسی پژوهشگران داخلی. برای نمونه خادمیان مینویسد: «آب چاههای شهر مشهد همیشه با مواد مترشحه از فاضلابها و... آلوده میشود. آب کانال خیابان در نزدیکی شهر آلوده و غیر قابل مصرف است. آب چاههایی که سرچشمه آنها در گلستان قرار دارد تا وقتی به سطح زمین میرسد، پاک و شفاف و از هرگونه طعم بد عاری است، اما بهمحض آنکه در دسترس انسان قرار میگیرد، آلوده میشود. آب بعضی از آنها حاوی ئیدرژن سولفوره است که وسایل جراحی یا اجسام فلزی دیگر را در زمان کوتاهی سیاه میکند.»
این موضع را در نوشتههای «لرد کرزن» هم میتوان دید. او در شرح سفرش به مشهد نوشته است: «آب مشهد آلوده و برای شرب زیانآور است، زیرا دارای مواد آهکی و رسوبی است. من شبی تیغ صورتتراشی خود را در جام گذاشتم، صبح روز بعد مثل پوکه فشنگ سیاه شده بود.»
«ادمون ادنون»، خبرنگار ویژه روزنامه دیلینیوز لندن، هم که بین سالهای ۱۸۷۹ تا ۱۸۸۱ به مشهد آمده بود نیز به این موضوع اشاره میکند: «آب مشهد دارای املاح گوناگون است و وقتی که من وارد مشهد شدم، روز اول تصمیم گرفتم خوراکی بخورم و همین که نمک را در آب ریختم، محلول غلیظ بدنمایی تشکیل شد که من از خوردن آن منصرف شدم. آب مشهد بهطور کلی خیلی سنگین و بدمزه است و تا اندازهای مزه چربی میدهد. مردم شهر معمولا دوغ مینوشند و دوغ البته نوشابه خوشطعم و گوارایی است، ولی با مزاج من نمیسازد. تنها نوشابهای که به معده اینجانب سازگار بوده، شربت سکنجبین آبزده است که با شکر و سرکه تهیه میکنند و از نوشابههای غیرالکلی بسیار مفید محسوب میشود.»
دراینمیان براساس سیاهههای نویسنده کتاب «فرهنگجغرافیایی ایران»، گویا فقط آب آشامیدنی اروپاییان ساکن مشهد تا حدودی مطلوب بوده که آنهم نتیجه دیوارکشی در اطراف آن است. او مینویسد: «آب آشامیدنی بیشتر اروپاییان ساکن مشهد معمولا از قنات گلختمی در محلی به فاصله یک مایلی بیرون دروازه ارگ تأمین میشود. در محلی که آب این قنات به سطح زمین میرسد، اطراف آن را دیوار کشیدهاند و دیواره شهر با تختهسنگهای بزرگ پوشانده شده است. یک لوله سفالی قطور آب را به فضای باز هدایت میکند و لوله مشابه دیگری آب را به مظهر قنات و به محلی میرساند که آب در فاصله کوتاه دوباره در زیرزمین ناپدید میشود. طرحی در دست اجراست که ارتفاع دیوارهای این محل را افزایش دهند و در مدخل آن دریچه قابل بستن تعبیه کنند تا این منبع آب را بهطور کامل برای اروپاییان بهداشتی سازند.»