داستان لباس جدید پادشاه برای همه ما آشناست. داستان درباره پادشاهی است که فریب دو خیاط را میخورد و بدون لباس به میان مردم میرود و آنجا بعد از فریاد کودکی، رسوای عام وخاص میشود. این روزها داغ شدن پیوستن به کلاب هاوس و اظهارنظر درباره موضوعهای مختلف، کم از این کار پادشاه بدون لباس ما ندارد.
در همین مدت کم که به تعداد ایرانیهای عضو کلاب هاوس افزوده شده است، بخشی از فعالان سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که پیش از این به مدد مصاحبهها و گفتگوهای روتوش شده برای خود لباسی از روشنفکری، دانایی، کیاست، فضل و سیاست دوخته بودند، با اظهار نظرهای خود در کلاب هاوس، این جامه زیبای آنها برافتاده و عیوبشان آشکار شده است تا مصداق این سخن سعدی شوند که گفته است: «تا مرد سخن نگفته باشد. عیب و هنرش نهفته باشد».
گویند که در زمان قدیم، حاکمان و سیاست مداران در هنگام نگارش نامههای خود یا قبل از سخن گفتن در جمع از ادیبان بهره میگرفتند تا به مدد علم این افراد، بتوانند از صناعت ادبی نهایت بهره برداری را برای انتقال پیام خود ببرند. هرچند میان نوشتار و گفتار تفاوت زیادی است، سیاست مدار میتواند با بهره گیری از دانایان و آشنایان دارای فن سخنوری بر غنای مطالب خود بیفزاید و خویش را آماده رویارویی با سؤالات و چالشهای مختلف بکند، با این حال نادیده گرفتن چنین مسئلهای سبب شده است برخی چهرهها که در خم رنگ سایر فضاهای مجازی مانند اینستاگرام و توئیتر افتاده و رنگین شده اند و با ادعای طاووسی کردن به کلاب هاوس آمده اند، دستشان رو شود و به جای محبوب شدن، منفور شوند.
ابن مقفع چه خوش گفته است که «پادشاه را نیرو و قوتی نباشد، مگر به وزیران و یاران. پادشاه را از وزیران سودی نباشد، مگر آنکه در ایشان مودت و خیرخواهی باشد و مودت جز به اندیشمندی و پاکی نیست.» آری امروز در کلاب هاوس، جای خالی وزیران و یاران دانشمند درکنار سیاست مداران، بیش از گذشته آشکار شده است.