عاطفه همایونی | شهرآرانیوز - تاکنون تصور میشد نمایشنامه برنارد شاو درباره دختر گلفروشی که به کمک یک پروفسور ثروتمند به یک دوشس (همسر دوک) تبدیل میشود، اشتراکات کمی با زندگی خود این نمایشنامهنویس بزرگ انگلیسیایرلندی داشته باشد، اما تابستان امسال، انتشار کتاب جدیدی درباره زنان تأثیرگذار بر تاریخ، نقش همسر شاو، شارلوت را که زنی روشنفکر و ثروتمند بود، در موفقیت این نمایشنامهنویس ثابت کرد و نشان داد که چگونه روابط اجتماعی مهم شارلوت و افکار و ایدههای او، زندگی و حرفه شاو را دگرگون کرده است.
شارلوت از یک خانواده ثروتمند انگلیسیایرلندی میآمد و پس از ازدواج با شاو در سال ۱۸۹۸، از پولی که به او به ارث رسیده بود، استفاده میکرد تا شاو بتواند بهصورت تماموقت به نویسندگی بپردازد: «حمایت مالی شارلوت، باعث شد که نمایشنامههای شاو شهرتی جهانی پیدا کنند.» او همچنین به این نویسنده کمک میکرد تا بسیاری از نمایشنامههای خود را برای نخستینبار به روی صحنه ببرد و حتی انتخاب بازیگران نیز برعهده او بود: «شارلوت در هیئتمدیره انجمن تئاتر که نمایشنامههای جدید را در لندن اجرا میکردند، یکی از افراد برجسته بود. اما جرج دنیای صحنه را به خوبی شارلوت نمیشناخت؛ شارلوت عاشق درام بود.»
بسیاری از نمایشنامههای جرج برناردشاو به لطف نفوذ همسرش در این جامعه اجرا شدند. اوکلی تأکید میکند که این امر، تفاوت زیادی در زندگی حرفهای برنارد شاو ایجاد کرده است: «بسیاری از آثار او مناسب نمایش برای عموم نبودند. فکر نمیکنم بدون شارلوت، جرج موفق میشد نمایشنامههایش را به اجرا درآورد.»
با این حال، زندگینامهنویسان اغلب نقش تأثیرگذار شارلوت را نادیده میگیرند و از او بهعنوان همسر و منشی شاو یاد میکنند، درحالیکه شاو درواقع یک منشی برای انجام کارهای اینچنینی استخدام کرده بود. اوکلی میگوید: «شیوهای که زندگینامهنویسان و مورخان به توصیف شارلوت میپردازند، اینگونه است: «او همسر شاو بود و دستنوشتههای وی را تایپ میکرد.» آنها هیچ اعتبار فکری به شارلوت نمیدهند، درحالیکه بسیاری از آثار، درواقع بهصورت مشارکتی نوشته شده و به اجرا درآمدهاند.» بهعنوان مثال ایده نمایشنامه مشهور
«سنتژوان» متعلق به شارلوت بوده است. اوکلی ادعا میکند: «باید اشاره کنم که این زندگینامهنویسان و مورخان همگی مرد هستند. آنها بهراحتی نمیتوانند تصور کنند کاری که شارلوت انجام میداده، چقدر اهمیت داشته است، بنابراین مدارک روشنی را که در مقابل خود میبینند، انکار میکنند.» با این حال به نظر میرسد خود شارلوت نیز مشتاق نبوده است اعتبار آثار را به نام خویش ثبت کند.
اوکلی میگوید: «او بسیار متواضع بود. من گمان میکنم او نمیخواست مردم بدانند که نقش او چقدر در آثار جورج برنارد شاو اهمیت دارد، زیرا در این صورت شاید آنها کمتر به جرج توجه نشان میدادند.» درنتیجه، بهطور مداوم از نقش خارقالعادهای که او در زندگی شاو بازی میکرد، چشمپوشی میشد: «گمان میکنم که این تأثیر مردسالاری است. شارلوت یکی از بسیار زنانی است که به زندگی آنها بیاحترامی شده است، آنهم فقط به این دلیل که با مردان بزرگی ازدواج کردهاند و تصور عموم این است که احتمالا زنانشان کار مهمی انجام ندادهاند.»
اوکلی استدلال میکند به همین دلیل است که کار فکری مستقل شارلوت تا حد زیادی فراموش یا به شاو نسبت داده شده است. بهعنوان مثال، شارلوت نمایشنامههای «اوژن بریو» را که همتای فرانسوی شاو شناخته میشود، برای نخستینبار به انگلیسی ترجمه کرد؛ دستاوردی که معمولا به شاو نسبت داده میشود. فعالیتهای شارلوت شاو تنها به حوزه نویسندگی و تئاتر و همکاری با شاو ختم نمیشود. او بنیانگذار دانشکده اقتصاد لندن بود.
اوکلی توضیح میدهد: «شارلوت برای شروع این کار، ساختمانی را اجاره کرد و تا سالها هزینه فعالیتها و تحقیقات این دانشکده را پرداخت میکرد.» تلخی نادیده گرفته شدن شارلوت، زمانی بیشتر میشود که بدانیم او پروژه تحقیقاتی بزرگی را درباره تاریخ زنان، سرپرستی میکرد. این پروژه، اولین تحقیقات حرفهای در کشور انگلیس درباره زندگی زنانِ پیش از انقلاب صنعتی شناخته میشود.
منبع: گاردین
درباره روایت قرنبیستمی یک اسطوره کهن: پیگمالیون به روایت شاو